سایر موضوعات

تأثیر معماری و شهرسازی در بروز ناهنجاری های حجاب و عفاف

ثانیاً، در این سند بسیار محرمانه، تداعی دو واژه «مد» و «بنا» برای ترویج فرهنگ بی حجابی نشان می‌دهد که چگونه سیاست‌گذاران غربی درک کرده‌اند که برای تضعیف فرهنگ حجاب، در عین حال تغییر سبک پوشش ایرانی، سبک معماری و همچنین شهرسازی ما را متحول می کند، زیرا به خوبی به ارتباط سبک معماری و شهرسازی با فرهنگ عفاف و حجاب واقف بودند و به درستی می دانستند که بدون تغییر سبک معماری اصیل ما و محرومیت از بناهای ایرانی، امکان پذیر نیست. رفع حجاب در جامعه بهیان ایران.

هزینه هایی که امروز در انواع التهابات اجتماعی و جناح بندی های فراوان بین طبقات مختلف مردم شاهد هستیم.

معمولا نقطه عطف همه اینها نحوه برخورد پلیس با این چالش هاست، اما آیا در شرایط فعلی انتظار حل مشکل حجاب از سوی پلیس منطقی است؟ البته نگارنده بر اساس تحولات دو هفته گذشته بر این باور است که اکنون برای مردم صالح روشن شده است که مسئله حجاب در اغتشاشات اخیر موضوع اصلی معترضان نبوده و در پشت پرده این اغتشاشات جنگ نهفته است. تمدن‌ها، ارزش‌ها و باورها که امروز در نمایش حجاب ظاهر شد و ممکن است فردا در مسائل دیگر ظاهر شود.

این سند عجیب چند نتیجه مهم دارد:

به گزارش خبرنگار اقتصادی آنا، محمد منان رئیسی، رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری آنا به تحلیل تاثیر مهجوریت فرهنگی معماری شهرسازی بر ظاهر برخی معضلات پرداخت. ناهنجاری های روی زمین حجاب و عفاف

از آنجایی که نمی توان در یک یادداشت کوتاه به همه علل اشاره کرد، تنها به نقش یکی از این علل (وضعیت بناهای ایرانی) می پردازیم تا روشن شود که چرا گفته می شود عملکرد ما کاملاً منفعل بوده است. دیدگاه مثبت

سیر تحول معماری ایران (که تحولات جدی آن از اوایل دوره پهلوی آغاز شد و تا به امروز ادامه یافت) به گونه ای بوده است که همواره با فرهنگ سلب حریم و حجاب منطبق بوده است و بدیهی است که با چنین مدیریتی بر تحول معماری چنین وضعیتی از حجاب دور از ذهن نیست.

اما در خصوص موضوع حجاب به عنوان تضاد جاری تمدن الحادی و الهی در جغرافیای ایران، آیا نقش زمینه ها و علل وضعیت کنونی فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه معاصر ایران را دارد؟

absnews

وضعیت کنونی حجاب در جامعه ما ناشی از یک سری علل است که مقدم بر این تأثیر است. یکی از مهم‌ترین دلایل، نحوه فعالیت ما در حوزه‌هایی مانند رسانه‌ها، پوشاک و ساختمان‌های ایرانی در دهه‌های گذشته است.

در چنین شرایطی چه باید کرد؟ آیا معقول است که بدون هیچ گونه راه حل ایجابی عوامل وضع کنونی حجاب را کنار بگذاریم و فقط از پلیسی که در همه جای دنیا کارش سخت و منفی است بخواهیم با حجاب با ملایمت برخورد کند؟ ? آیا بهتر نیست بخشی از بودجه و انرژی را که صرف تظاهرات منفی دستگاه های مختلف از جمله نیروی انتظامی، اداره کل امور عمومی، وزارت فرهنگ و غیره کرده ایم، به ساماندهی علل حجاب اختصاص دهیم. با نگاه مثبت، به جای ساماندهی علل مانند وضعیت ساختمان ها، آیا باید دلایل تضعیف فرهنگ حجاب را برطرف کنیم؟ البته ساماندهی علت ها مانند وضعیت ساختمان ها ابعاد مهم دیگری به ویژه در حوزه اقتصاد (به ویژه اقتصاد مسکن) دارد، اما بعداً به اصلاح جهانی علل و کنترل اثر اقدام می شود. (یعنی پرورش زن ستیزی) پیچیده تر خواهد شد و ما باید هزینه بیشتری بپردازیم. .

متن این یادداشت به شرح زیر است:

طی چند ماه گذشته موضوع حجاب و التهابات ناشی از آن بارها به تیتر یک رسانه ملی تبدیل شده است.

اولاً واضح است که دشمنی کشورهای غربی با این ملت و این کشور فقط یک توهم توطئه نیست و مشخص است که آنها با دستور کارگزاران خود در ایران چندین دهه سعی در تضعیف فرهنگ حجاب در کشور ما داشته اند. . در عین حال، شباهت هایی بین این رویکرد و آنچه در اندلس چند قرن پیش رخ داد نیز قابل مشاهده است.

وارطان ​​هوانسیان که از معماران برجسته دوره پهلوی است با نفی معماری خصوصی و اصیل ما چنین می گوید: «کسانی که این زمان (دوران قبل از سلطنت پهلوی) را به یاد دارند، به خوبی می دانند که بناهای این بزرگوار. شهر (تهران) مانند طبقه زنان است.(زنانی) که زیر سیاه چادر، در محاصره دیوارهای بلند و یکنواخت حصیری پنهان شده بودند و جز دری چوبی به اشکال مختلف با آهن زشت وسیله ارتباطی با دنیای بیرون نداشتند. کوبنده بر آن… ساختمان ها و باغ ها و جاهای دیگر پایتخت ما در میان دیوارهای بلند محصور و پنهان شده اند و مانند چهره امروزی، ظاهر لبخند و صفا دیده نشد، ظاهر ساختمان ها نیز در پناه این دیوارهای گلی سیاه و گاه با ابهت، عبوس و غمگین هستند.

در خصوص رابطه بنا و مسئله حجاب به منابع تاریخی زیر مراجعه فرمایید:

اما آنچه مایه تاسف است این است که امروز پس از گذشت چندین دهه از انقلاب اسلامی همچنان شاهد سیاست گذاری فرهنگی موثر در حوزه ساختمان نیستیم و عملاً معماری و شهرسازی را در ابعاد فرهنگی تنها گذاشته ایم.

absnews

هوانسیان با جملات فوق لزوم سلب حریم بناهای ایرانی را تجویز می کند، اما فارغ از قضاوت ناعادلانه وی در مورد معماری شیک ایرانی و آن همه آرامشی که خانه های سنتی ما داشتند، سند عجیب دیگری که در این زمینه قابل استناد است، بخشی از سند ساواک بسیار محرمانه با انجمن بهاییان در سال 1350 مرتبط است که در آن نوشته شده است: «الان دستور صریح از آمریکا و لندن داریم که مد لباس یا ساختمان را در این کشورها ترویج کنیم… آنها را حذف کنید. بخش خصوصی.”

دعوای دو هموطن در اتوبوس بی آر تی، توهین به همسر و دختر شهید خادم صدیق در شیراز و اخیراً درگذشت مرحوم مهسا امینی و با روند کنونی این گونه چالش ها قطعا ادامه خواهد داشت.

توجه داشته باشید

متأسفانه ما از اکثر این علل غافل بوده ایم و بدون اینکه عملکرد مثبت و فعالی پیرامون این علل داشته باشیم، بارها از پلیس خواسته ایم با رویکرد منفی با زن ستیزی برخورد کند.

نتیجه این مهجوریت فرهنگی این است که روز به روز با معماری برهنه تری مواجه می شویم که بر خلاف معماری خصوصی و پوششی ایرانی، صمیمیت قابل قبولی در فضای بیرونی (مانند انواع ساختمان هایی که قرار دارند) وجود ندارد. با فاصله کم از یکدیگر و کاملاً برای یکدیگر احترام قائل هستند) ساخته شده است) و در فضای داخلی آن حریم خصوصی رعایت نمی شود (مثل انواع فضاهای بدون حریم مانند آشپزخانه اوپن و کاملاً اپن در پذیرایی و …) بدیهی است که چنین معماری برهنه و محروم از حریم در شهرسازی منجر به چنین کناره گیری از حجاب در حوزه عفاف و حجاب می شود.

رئیس مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی تهران معتقد است: رها شدن معماری و شهرسازی در کشورمان در سال‌های پس از انقلاب هیچ تأثیری در بروز ناهنجاری‌ها در حوزه عفاف و حجاب نداشته است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا