absnews
پس از تغییر قانون اساسی و موافقت نمایندگان دو مجلس مؤسسان و مجلس شورای ملی و انجمن نسبی دولتمردان و نمایندگان مجلس، به تدریج وجود خود را بر نقد دیگر نشان داد.
تاج گذاری
مجلس شورای ملی و تحکیم دیکتاتوری رضاشاه، دکتر علیرضا ملا توانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، زمستان 1381، ص88.
بیست سال تاریخ ایران، حسین مکی، جلد چهارم، ص. 16 و 17
پس از آنکه مجلس شورای ملی در بهمن 1303 فرماندهی نیروها را از احمدشاه برکنار و به سردار سپه سپرد. در آبان 1304 سلسله قاجار تحت فشار رضاخان و طی فرمانی از بین رفت و ابتدا بریتانیا و سپس روسیه شوروی دولت موقت رضاخان را به رسمیت شناختند.
رضاخان که از همان زمان رضاشاه شد، در سخنانی گفت: «هنگامی که مراسم تاجگذاری خود را انجام میدهم، لازم میدانم که نیت خود را در انجام اصلاحات اساسی کشور به اطلاع عموم برسانم تا این نیات بیان شود. تبدیل به یک نظم جهانی برای دولت های من می شود. و عموم مردم باید معنی آن را بدانند.
دوره دوم مجلس شورای ملی در 9 آبان 1304 برای رفع مانع و زمینه سازی رضاخان بر تاج و تخت و تولد سلطنت جدید در ایران، تصویب 80 نماینده بر 110 نماینده حاضر در این مجلس. مجمع و ماده واحده حذف قاجار از سلطنت به شرح زیر است: «مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجار را اعلام می کند و حکومت موقت را به آقای رضاخان پهلوی می سپارد. حدود قانون اساسی و قوانین کشور. «تعیین مأموریت نهایی دولت به نظر مجلس مؤسسان که برای اصلاح اصول 36، 37، 38، 39 و 40 متمم قانون اساسی تشکیل می شود، واگذار می شود. تصویب شد و این مصوبه به توشیح سید محمد تدین رئیس وقت مجلس شورای ملی رسید.
او علاوه بر جذابیت نظامی و چهره تیره خود، به خوبی از تأثیر روحانیون کشور بر روحانیون کشور و فریاد زدن و تلاش برای جلب رضایت هیئت روحانیون آگاه بود.
در مرحله بعد، دولت های شاهنشاهی من حتماً باید توجه داشته باشند که نیاز به اصلاحات اساسی در کشور مانند توسعه نیروهای امنیتی و گسترش آموزش و توجه مؤثر به بهداشت عمومی و نیز توجه جدی به پیشرفت و افزایش اقتصادی است. ثروت و وسایل نقلیه و بهبود وضعیت رفاهی. داد و ستد و اصلاح فوری و فوری عدالت هیچ تردیدی را به خود راه نداد و وسایلی را برای اجرای اصلاحات مزبور که از اهمیت بالایی برخوردار است فراهم آورد تا نیات من همانطور که انتظار دارم به موقع عملی شود. به ویژه تا آغاز دوره ششم شورای ملی، زمینه و مقدمات اصلاحات مذکور از سوی دولت فراهم شود.
البته در فروردین 1303 با فرمانی رضاخان را از نخست وزیری فرانسه برکنار کرد، اما مجلس شورای ملی دوم دخالت شاه در عزل و نصب نخست وزیری را نپذیرفت. او قاجار را وادار به تسلیم بوسی رضا کرد و او که خود را اعلیحضرت می نامد، تحت نظارت دولت انگلیس بی نظیر بر ایران حکومت کرد.
بنابراین کمتر از 20 سال از انقلاب مشروطه نگذشته بود که رضاخان در 24 آذر در مجلس شورای ملی حاضر شد و سوگند یاد کرد. در 25 آذر بر تخت کاخ گلستان نشست و از سوی نخست وزیر انگلیس به عنوان «شیخ الصفره» به وی تبریک گفت. فروغی در 26 آذر فرمان نخست وزیری و در 8 بهمن ولیعهد محمدرضا فرمان پسر بزرگش را صادر کرد. وی در 4 اردیبهشت 1340 در تهران تاجگذاری کرد.
جان باختن و خدمت به فرماندهی که به زودی پدرزنش شد، به سرعت بستری برای پیشروی او در ارتش قاجار ایجاد کرد. او به فرماندهی نیرو، سردار سپاهی و نخست وزیری رسید و با قدرتی که با انگلیسی ها تقسیم کرد، زمینه را برای کودتا علیه شاه قاجار فراهم کرد.جدید در ایران.
ثانیاً، تا آنجا که به خواست خداوند متعال و عنایت ائمه اطهار، همواره عمل خود را بر گفتار ترجیح داده ام و هر موفقیتی که در اصلاحات کشور به دست آورده ام، تنها با تلاش و عمل نیست. مردم کشور باید به این حقیقت کلی پی ببرند و این نظم اساسی را سرلوحه وظایف خود بدانند و همگان بدانند که پیشرفت هر هدفی و رسیدن به هر هدفی در سایه جدیت و جدیت میسر نمی شود. تلاش و پایان تلاش
قانون سلطنت را تغییر دهید
احمدشاه در 3 اسفند 1299 تسلیم خواسته های سید ضیاءالدین طباطبایی، سیاستمدار مورد اعتماد انگلیسی، و رضاخان میرپنج، فرمانده ارتش قزوین شد و مجبور شد سیدضیاء را به نخست وزیری جدید انتخاب کند. . وزیر ایران و دیدار با رضاخان و سردار سپه. احمدشاه در آخرین بازگشت به ایران، رضاخان سردار سپه را که از سال 1300 وزیر جنگ بود، به نخست وزیری برگزید و در آبان 1302 برای همیشه ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد.
سیاست خارجی ایران در عصر پهلوی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ص23.
ماجرای سفرهای مکرر و طولانی احمدشاه به همراه پدرش محمدعلی شاه به کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه و شرکت در مراسم مختلط و کلوپ های شبانه بی پایان، احمدشاه را چنان به خود مشغول کرد که به مونت کارلو و پاریس رفت و آمد می کرد. و مهم حضور در دادگاه و اداره ایران است. احمدشاه به قدری به اخلاقیات معروف بود که مردم شوخ طبع تهران او را «احمد علاف» خطاب می کردند.
رضاخان ساعت 15:30 با امیر لشکر خدایارخان در حال حمل پرچم جدید سلطنتی، نخست وزیر محمدعلی فروغی تاج کیانی، عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار با تاج پهلوی، امیر لشکر امیر طهماسب وزیر جنگ در دست داشتن جواهر او قاضی وزیر فواید عامه که الماسی از دریای نور در دست داشت، قاضی، وزیر کشور که پیراهن چوگان سلطنتی آذربایجان را تقدیم کرده بود و 14 تن دیگر از فرماندهان ارتش و سیاستمداران دربار وارد شدند. ورود.
منابع:
پس از به تخت نشستن رضاخان و انجام مراسم تاج گذاری، آقای میرزا سید محمد بهبهانی نماینده مجلس موسسان و حجت الاسلام حاجی امام جمعه خوی امام جمعه وقت تهران به ایشان تبریک گفتند.
در پایان مراسم تاج گذاری، رضا شاه پهلوی سوار ماشین سلطنتی شد و همزمان با پخش سرود ملی ایران و سلام شاهنشاهی و شلیک گلوله توپ. خودروی شاه در کنار سایر ماشین های تشریفاتی، در خیابان های باب همایون، میدان سپه، لاله زار، تقاطع کنت و دروازه دولت از میان سربازانی که در دو طرف جاده ایستاده بودند و مردم تهران پشت سرشان نظاره گر بودند و دقایقی می گذشت. بعد وارد کاخ سعدآباد شد و پس از دقایقی به کاخ مرمر بازگشت.
روس ها حتی برای ابراز دوستی با رضاخان، نمایندگی خود در تهران را به «سفارت کبرا» ارتقا دادند.
به گزارش ای بی اس نیوز، امروز چهارم اردیبهشت ماه سال نود و ششمین سالگرد تاجگذاری رضا پهلوی ملقب به رضا میرپنج در کاخ گلستان در سال 1305 است.
پس از تصویب مجلس شورای ملی، مجلس موسسان در 26 آذر 1304 با حضور 260 نماینده، پس از تغییر اصل چهارگانه فوق، رضاخان را «رضا شاه پهلوی» پادشاه ایران و رضاخان را چهار روز بعد طی مراسمی در جلوی نمایندگان مجلس شورای ملی سوگند یاد کرد.
تاریخ ایران از دوران باستان تا امروز، ترجمه کیخسرو کشاورزی، انتشارات پویش، ص. 445
شاید به همین دلیل است که فردای تصویب طرح نابودی هفت سلسله قاجاریه، نخست وزیر جدید ایران در اعلامیه ای اعلام کرد: «ممنوع می شود، قیمت گندم و نان کاهش می یابد. و…”
مهدی قلی هدایت، خاطرات و خطرات، انتشارات زوار، 1363، ص401.
مراسم رسمی تاجگذاری با تشریفات سلطنتی در روز یکشنبه 25 اردیبهشت 1305 ساعت 14:30 با اهدای پرچم جدید سلطنتی توسط وزیر جنگ و امیران لشکر در کاخ الماس کاخ گلستان به انجام رسید. رضاخان. مهمانان مراسم تاج گذاری بیش از هزار نفر از نمایندگان استان ها، قوه قضائیه، اعیان، نمایندگان دوره پنجم و ششم، نمایندگان کشورها، تجار، روحانیون، اصناف، سفرای خارجی در دربار ایران و برخی از نمایندگان روزنامه ها بودند. .
رضاخان پس از ورود به تالار در سمت راست تخت نادری ایستاد و یارانش در دو طرف مقابل تخت صف آرایی کردند. شش دستیار در جبهه و یک ژنرال در ژنرال سرتیپ مرتضی خان یزدان پناه و رؤسای درجه یک دربار در عقب و کلاه کمیاب بر سر و لباس مروارید سلطنتی بر روی رضا همراهی می کردند. خان. پس از تظاهر به درود بر پرچم های فوج، بر تخت نادری نشست و 21 توپ به سمت محل تمرین شلیک شد و مراسم تاج گذاری انجام شد.
“مسئولان دولتی باید از عملکرد خوب، اخلاق صریح و استقامت الگو بگیرند و تلاش کنند تا مردم را سالم، توانا، عاقل و ثروتمند سازند و وسایلی را که مستلزم رفاه و آسایش عموم مردم است فراهم کنند. انتظار می رود.”
اولاً توجه ویژه من به حفظ مبانی دین و تحکیم پایه های آن بود و این امر بعداً خواهد بود زیرا یکی از ابزارهای مؤثر وحدت ملی و تقویت روحیه جامعه ایرانی را همین امر می دانم. تقویت کامل اساس دین
این قطعنامه تنها چهار مخالف در مجلس شورای ملی داشت و 26 نماینده به دلیل تبعات مخالفت با رضاخان از حضور در جلسه «غایب» بودند.
20 سال تاریخ ایران، جلد 3، ص. 586
رضاشاهی که در زمان سردار سپاهی با ادعای روحانیت در ایام عاشورا، در قزاقخانه «بنای بیرونی» برپا کرد و در ورودی مجلس عزاداری ایستاد و به هیئتهای عزاداری هدایایی داد. وی پس از استقرار پایه های سلطنت، برگزاری هر نوع عزاداری را منوط به کسب اذن دولت کرد و رفته رفته تردد عزاداران حسینی را در بازار و خیابان های تهران ممنوع کرد. حتی کار به جایی رسید که مردم از ترس لو رفتن، پشت در خانه هایشان مراسم عزاداری برای حسین (ع) برپا کردند.
در کنار این مشکل، اعتیاد به جذابیتها و لذتهای جنسی در سراسر فرانسه، شاه جوان را چنان حریص و بیرحم کرد که حاضر شد برای سود بیشتر، گندم را در انبارهای سلطنتی احتکار کند و باعث کمبود آرد و گندم در سالهای اول شود. جنگ جهانی در ایران آنقدر عرق کرده بود که شکستن پایه های تاج و تختش توسط سیاستمداران فربه انگلیسی زبان و سیاستمداران فرصت طلب را نشنید و با همراهی سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان میرپنج با ملی پوشان به خود آمد. مجلس، خانواده سلطنتی را از خانواده خود حذف کرد.
در شهریور و مهر 1303 رضاخان برای سرکوب شورش خزعل الکعبی معروف به شیخ خزعل که به گفته رضاخان مورد حمایت احمدشاه بود و برای خود در استان خوزستان پادشاهی داشت به خوزستان حمله کرد. در سال 1303
نقش احمد
آمریکایی ها در ایران، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ص37.