خبرگزاری ای بی اس نیوز؛ اتاق فکر اقتصادی؛ پوشه “پدیده تورم”; قسمت دوم
قبل از ورود به بحث فنی، لازم است بدانیم که بحث در این مورد چیست. آیا این یک مشکل محیطی است یا یک مشکل مرکزی؟ برای روشن شدن این بحث، تحلیل دو سوال مفید است: اول اینکه آیا تورم عنصری سازنده است یا مخرب؟ دوم، نگاهی به جایگاه اقتصاد ایران در بین کشورهای جهان که میزان آسیب را برای ما آشکار می کند.
بخش اول پرونده را اینجا ببینید:
بیایید پاسخ دهیم که تورم مخرب است یا سازنده؟
پاسخ این است که تورم ناچیز بین 2 تا 3 درصد در سال می تواند به رشد اقتصادی کشورها و حتی افزایش رفاه جوامع کمک کند. حداقل با این مکانیسم که مصرف کننده را تشویق می کند تا زودتر خرید کالا و خدمات را آغاز کند تا زودتر از مزایای داشتن کالا و خدمات (ترجیح زمانی) بهره مند شود، تا از افزایش قیمت معادل تورم یا ریسک های بالاتر جلوگیری شود. این شتاب عموماً ناشی از مولفه های روانی است تا واقعی، اما تأثیرات واقعی عمیقی (بسیار بالاتر از نرخ تورم) بر سرعت تولید و گردش کالا و خدمات دارد. اما بر اساس مشاهدات روشن، تورم اندکی که تعادل اقتصادی را بر هم نزند، نه تنها مضر است، بلکه سودمند نیز هست.
اما اگر نرخ تورم از حد معینی فراتر رود، اندازهگیری مولفههای اقتصادی و در نتیجه پیشبینی آینده برای بازیگران اقتصادی دشوار یا غیرممکن میشود. این به معنای کاهش مشارکت، کاهش سرمایهگذاری، کاهش تولید، کاهش سطح اشتغال و افزایش سوداگری است و ترکیب همه این مولفهها به معنای کاهش سطح رفاه اجتماعی خواهد بود. “. به همین دلیل است که در ادبیات اقتصادی از تورم به عنوان “مادر عدم تعادل اقتصادی” یاد می شود. و به همین دلیل در چهار دهه گذشته موضوع کنترل تورم چنان مورد توجه قرار گرفته است که در هزاره سوم عصر ما تقریباً همه کشورهای جهان تورم سالانه زیر 10 درصد و عموماً زیر 5 درصد را تجربه می کنند. اعداد مربوط به “تورم کل اقتصاد جهانی” است، تقریباً زیر 10٪ برای چهار دهه، و به طور کلی زیر 4٪ برای ربع قرن گذشته). همانطور که خواهیم دید، فناوری کنترل تورم تقریباً در تمام کشورهای جهان بومی سازی و اجرا شده و موفق و پایدار بوده است.
نکته مذموم این است که به نظر می رسد کسب این موفقیت پایدار و نادر حتی در میان کشورهایی که در فقر فرو رفته اند، دلیل بیرونی مهمی دارد (به جز عدم انجماد در میان اقتصاددانان این کشورها): بخش قابل توجهی از سرمایه گذاران در آمریکا. بازارهای مالی دولت ها، دیگران و تابع آنها هستند. به عنوان مثال، امروز، از 24 تریلیون دلار بازار اوراق قرضه آمریکا (و سایر اوراق بهادار)، چین به تنهایی 3.3 تریلیون دلار سرمایه گذاری کرده است. در بخش دولتی این بازار (اوراق قرضه دولتی آمریکا)، چین با 1180 میلیارد، ژاپن با 1030 میلیارد، برزیل و ایرلند هر کدام حدود 300 میلیارد و انگلیس با 274 میلیارد دلار سرمایه گذاران خارجی بزرگ هستند. در این شرایط، نرخ تورم جهانی باید کمتر از نرخ بهره بازارهای مالی – به ویژه بازار ایالات متحده – باشد تا ورود سرمایه گذاران به این بازارها سودآور باشد. با این ساختار، منطقی به نظر می رسد که بخش قابل توجهی از موفقیت کشورهای عقب مانده اقتصادی در دستیابی به فناوری کنترل تورم باثبات، ناشی از تزریق این فناوری و کنترل ویژه سرمایه داران آمریکایی برای مهار تورم جهانی باشد.
و نکته دوم، نگاهی به جایگاه تورمی ایران در بین کشورهای جهان، عمق آسیب را در اقتصاد ایران نشان می دهد. روند کنترل تورم کل اقتصاد جهانی در نیم قرن گذشته به وضوح در نمودار زیر مشخص شده است.
نمودار 1 – روند نزولی تورم جهانی (منبع: بانک جهانی)
اما بر اساس آخرین آمار ثبت شده توسط بانک جهانی، تورم در ایران از سال 1353 (یعنی چند سال قبل از انقلاب و به دنبال افزایش چشمگیر قیمت نفت خام) بسیار نامتعادل و غیرقابل پیش بینی بوده و به طور متوسط 20 درصد رشد کرده است. . گفته می شود طی سه سال گذشته نه تنها بهبودی در این شرایط حاصل نشده است، بلکه بدترین تجربه تورمی تاریخ کشور به مردم تحمیل شده و نرخ تورم 45 درصد تعیین شده است.
نمودار 2 – جدول مقایسه ای روند تورم در اقتصاد جهان و ایران (منبع: آمار بانک جهانی)
موفقیت کنترل تورم در سراسر جهان به جایی رسیده است که در سال 2021 (با وجود بحران شدید ناشی از کرونا)، تنها 7 کشور تورم بالای 20 درصد را تجربه کردند و تنها 15 کشور دیگر تورم بین 10 تا 20 درصد را تجربه کردند. این در حالی است که تورم ایران در 10 سال منتهی به 2021 پس از ونزوئلا (با نرخ ابرتورم محاسبه نشده)، زیمباوه (92.4 درصد)، سودان (82.3 درصد)، سوریه جنگ زده (36.7 درصد) و لبنان (26.2 درصد) میانگین 24 درصد، ششمین بدترین نرخ تورم در جهان در طی این 10 سال است و در حد سورینام است. و لطفا توجه داشته باشید که نرخ سرمایه گذاری در آن زمان “تقریبا صفر” بود. و نرخ تورم دو سال اخیر قطعا وضعیت ایران را بدتر خواهد کرد!
نمودار 3 – جدول مقایسه ای تورم ایران و سایر کشورهای جهان / شاخص قرمز اقتصاد ایران را نشان می دهد (منبع: آمار بانک جهانی)
با نگاهی به شرایط فوق، هرگونه امکان و ضرورت پرداختن به موضوع تورم در ایران، مستلزم استدلال خاصی نیست و به اصطلاح «تخیل به تأیید می انجامد».
در قسمت های بعدی فایل «پدیدارشناسی تورم» با ورود به ماهیت تورم به بررسی سازوکارهای عوامل ایجاد تورم در ایران و جهان می پردازیم.
absnews