پنجشنبه , ۱ خرداد ۱۴۰۴

سند تاریخی/شکایت نامه حسین پاشا گروسی خطاب به حاجی سید محمد مجتهدی زنجانی • رکنا

سند تاریخی/شکایت نامه حسین پاشا گروسی خطاب به حاجی سید محمد مجتهدی زنجانی

به گزارش خبرنگار تاریخ رکنا، نامه ظلم و کمک بخواه برادرزاده” امیر نظام گروسی “معروف به عنوان” حسین پاشا گروسی در زیر می توانید بخوانید.

آزار و اذیت حسین پاشا گروسی

نامه ظلم و کمک بخواه برادرزاده” امیر نظام گروسی “معروف به عنوان” حسین پاشا گروسی «کی را از زنجان بردند!

این نامه خطاب به آن مرحوم است. حاجی سید محمد مجتهدی زنجانی “نوشتن

بله و امیدوارم گاهی حجه الاسلامیه

درگاه قادر همیشه آرزو می کند که این موسم سعید و سال جدید پر برکت و برکت برای حضرت و قطب اهل بیت باشد. بعدها چاکر «حسین پاشا گروسی» برادرزاده مرحوم «امیر نظام» (گروسی) اهل طبسرا چند سالی در زنجان به دلیل بی توجهی والدین کلو عقرب به دام افتاد و در این مدت یک سوم آن بود. فروخته شد. برخی از افراد چاق روی فرش های قدیمی زندگی می کنند که باید به طلبکاران می دادند. در ضمن به جای فرش، حتی در سرمای شدید که هوا غلیظ بود و بچه هایم گرسنه و بدون ذغال بودند، چیزی وسط خانه نمانده بود، به همین دلیل کیسه ای پاره را وسط خانه انداخت. . مجبور شد ساعت یک شب برود، صندلی را که زیر آن نشسته بودند گرفت و به چند جا برد و به هزاران کارگر فروخت و نان و زغال تهیه کرد و آن زمستان را بدون صندلی گذراند. همچنین می گوید اگر کافر را خادم بگیرند حیف است و متأسفانه از پارسال و پارسال امکان کار برایش فراهم نشده است. تا آنجا که کار چاکر به اینجا رسیده است، حقیقت علیه آنهاست، بدبختی و ناامیدی از تباهی و تباهی، ریشه چندین زن و کودک چاق و بی گناه بی پیراهن و لباس و برهنه مانده است و در این روزگار است. عید شب روشن نیست و مخصوصاً از دیروز تا حالا گرسنه و بی نان هستند، دیگر نانی ندارند و به مرگ نزدیک شده اند. چاکر که در کارور در ثروت بزرگ شد و در روز ورودش به این شهر بیست ثروتمند و خدمتکار داشت، دیگر نه سوالی دارد و نه پایی برای فرار. من در این ولایت گرفتار و سرگردانم و خدا شاهد من است. بدترین قسمتش اینه که دو سه نفر همزمان بدهکار اجاره و… هستند. چند روزی است که شاگردانشان از صبح تا ساعت 13 به همسایه و دربان این خانه می روند و فحاشی و فحاشی می کنند. او از مرگش بی نهایت سپاسگزار و خوشحال است. اما او در این نعمت بزرگ چاره ای ندارد. این شرایط ماست یا عیسی آن را می داند.

ماده، ماده مبارک است.

من با جسارت درخواست تایید حضور آن حضرت را می کنم، سپس بگو به کجا پناه ببرم مگر به محضر مبارک. لطفا یک چاکرا به من بدهید. اگر به یکی از مینیون ها دستور دهید که به خانه خانواده چاکار سر بزند، میزان پریشانی چاکار مشخص می شود.

خیلی جسورانه است.

برادرزاده «امیر نظام گروسی»

سند و قرائت: میرغوقه

منبع: هاستان

https://www.rokna.net/fa/tiny/news-887306>منبع:

خبرگزاری رکنا توسط سردبیران رکنا


اخبار خبرگزاری رکنا

درباره محمدصادق مجدی

پیشنهاد ما به شما

تولید کننده میز تحریر و میز کامپیوتر چوبی

تولید کننده میز تحریر و میز کامپیوتر چوبی

میز تحریر چوبی و میز کامپیوتر چوبی؛ قلب تپنده هر فضای کاری و آموزشی در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *