یادداشت کوتاه خود را با دو نقل قول از دو رهبر اصلاح طلب و اصولگرا آغاز می کنم. احمد میدری (معاون وزیر کار دولت دوازدهم) در گفتگو با روزنامه شرق در خصوص قانون جدید افزایش سن و سابقه بازنشستگی گفت: اصلاحات مشابه اصولی که در برنامه هفتم توسعه می بینید در سال جاری نیز انجام شده است. 117 کشور در سراسر جهان؛ این بدان معناست که همه کشورها باید سن و سابقه بازنشستگی افراد را افزایش دهند.
صولت مرتضوی به عنوان وزیر کار دولت فعلی بار دیگر در گفتگو با روزنامه شرق گفت: از آنجایی که این موضوع در تمام دنیا اجرا می شود، در ایران یکی از راه های تثبیت اعتبارات استفاده از همین اصلاحات متریک است. “.
همانطور که مواضع یاد شده نشان می دهد افزایش سن و بازنشستگی از سوی جریان اصلاح طلب و اصولگرا به رسمیت شناخته نشده و مورد قبول تصمیم گیران و کارشناسان هر دو جناح حاضر در کشور است. بنابراین هیچکدام از این دو نمی توانند دیگری را به چیزی متهم کنند زیرا هر کدام مدتی در راس سازمان های بیمه گر کشور بوده اند و بحران بودجه را در این مقطع آورده اند و همین پاسخ را برای حل دارند. آی تی.
استدلال آنها برای حل این بحران نیز مشابه است: “چون کشورهای دیگر اینگونه عمل کرده اند، ما چاره ای جز پیروی از آنها نداریم!” » با در نظر گرفتن ساختار اقتصاد سیاسی کشور و کیفیت زندگی و معیشت کارگران و بازنشستگان، اینکه این راهکار تا چه حد می تواند بمب ساعتی زیر پای مستمری های بودجه عمومی را خنثی کند، بحث مفصلی است که بلند. موضوع این مقاله و کارشناسان می توانند در جای مناسب آن را مورد بحث قرار دهند. پاسخ دهید و در مورد آن بحث کنید.
اما داستان به همین جا ختم نمی شود، همانطور که از اینجا شروع نشد. مشاوران وزارت کار دولت قبل قول می دهند که بازنشستگان به این مبلغ بسنده نکنند! اگرچه آنها در دولت کنونی مسئولیتی ندارند، اما همچنان نسخههای «تک» خود را در رسانهها افشا میکنند. نسخه هایی که در دولت قبل کم و بیش مطرح بود، اما با اجرای «اصلاحات پارامتریک» دور از تصور نیست که «پیشنهادات کارشناسی» دیگری نیز در آینده ای نه چندان دور اجرایی شود.
در یکی از این اظهارنظرها «حجت میرزایی» (معاون امور اقتصادی وزارت کار دولت قبل) در یادداشتی با عنوان «منحنی اصلاحات صندوق بازنشستگی» ضمن آسیب شناسی بحران مذکور، به پیشنهادات خود برای اصلاحات سیستمی اشاره کرد. ایجاد صندوقهای بازنشستگی خصوصی برای دو عشر و ایجاد حسابهای انفرادی برای کارگران و بیمهگران جدید در صندوقهای موجود به عنوان بخشی از شکلگیری نظام تامین اجتماعی در چند سطح و به موازات اجرای تدریجی و موقت حریص. اصلاحات پارامتریک!
ادبیات تامین اجتماعی تخصصی و فنی است، اما رمزگشایی و بیان ساده مفاهیم آن، سیاست های گسترده تری را در پشت آن آشکار می کند. ایجاد حساب های انفرادی که ادبیات تأمین اجتماعی آن را روش تأمین مالی «سهم تعریف شده» یا «سهم معین» می نامد، یک روش کاملاً اقتصادی (و نه اجتماعی) در محاسبه بیمه افراد است که طی آن، حق بیمه کار و سود حاصل از سرمایه گذاری ها و سپرده ها به حساب می آید. حق بیمه هر فرد در یک حساب انفرادی مجازی گروه بندی می شود و بر اساس این مبلغ به بازنشستگان مزایا پرداخت می شود. روش فعلی تامین مالی در ایران، روش “منفعت تعریف شده” یا روش DB است. در این روش صرف نظر از نوسانات سود، سرمایه گذاری و رشد اقتصادی، بازنشستگان صرفاً به دلیل اینکه سال ها کار کرده و از حقوق اجتماعی، مدنی و انسانی برخوردار هستند، از مزایای تعریف شده و ثابت برخوردار می شوند.
آنچه معاون وزیر کار دولت قبل مد نظر دارد، گذر از شیوه تامین مالی “اقتصادی اجتماعی” به تامین مالی “صرفاً اقتصادی” است که حقوق بازنشستگان را بیشتر تابع شاخص هایی می کند. تورم، رکود، رشد. و بهره وری اقتصادی، رشد، سرمایه گذاری و سود صندوق های بازنشستگی و کلیه آثار ثانویه و خارجی.
بنابراین، از آنجایی که «اصلاحات پارامتریک» منجر به افزایش سن و سابقه بازنشستگی نیروی کار می شود و مشکلات کلان و ساختاری اقتصاد به کم کاری نیروی کار و کاهش تعداد موالید کاهش می یابد، تغییر در نحوه تأمین مالی، تغییرات و نوسانات اقتصادی نیز بر حقوق اجتماعی و مدنی نیروی کار تأثیر خواهد گذاشت.
طبیعی است که این روش در دستگاه های فکری اقتصادهای قوی و رو به رشد تجویز می شود، اما سوال اساسی که در اینجا مطرح می شود و این کارشناسان و مسئولان جناح های مختلف باید به آن پاسخ دهند این است: در شرایط اقتصاد کلان ایران و با توجه به ساختار اقتصاد سیاسی کنونی، در سایه کمبودها، تحریم ها و ناکارآمدی ها و کیفیت مدیریت موجود (و در صورت تحقق این سلسله «پیشنهادات «کارشناسان» و ادامه «اصلاحات» در این حوزه) تا چه حد. آیا نیروی کار کشور می تواند در سایه این اصلاحات دوام بیاورد و امنیت اقتصادی و اجتماعی را برای زندگی آینده خود تضمین کند؟
رکنا نیوز