قانون اصلاحات ارضی طرحی برای واگذاری زمین از مالکان بزرگ به دهقانان و کشاورزان بود که از دهه 1340 آغاز شد و اجرای آن تقریباً 10 سال به طول انجامید و پیامدها و پیامدهای جبران ناپذیری بر اقتصاد و ساختار اجتماعی ایران برجای گذاشت.
به گزارش ای بی اس نیوز، 60 سال پیش با اجرای طرح اصلاحات ارضی، وضعیت جامعه ایران تغییر کرد. شهرها بسیار رشد کردند، بسیاری از روستاها خالی و ورشکسته شدند. در این گذر فشار زیادی بر اقتصاد خانواده های ایرانی وارد شد که در نتیجه هنوز دو دهه از این اصلاحات نگذشته بود که شاهد بحران های متعددی در کشور بودیم. یکی از مهم ترین پیامدهای اصلاحات ارضی افزایش بی رویه جمعیت شهرها بود. شهرهایی مانند تهران در دهه 1950 بیش از سه میلیون نفر در مقایسه با 14 میلیون نفر امروزی داشتند.
اصلاحات ارضی چیست؟
در دهه 1340، دولت کندی مجموعه ای از اصلاحات سیاسی-اقتصادی را برای کشورهای آمریکای لاتین و آسیا، به ویژه در خاورمیانه برنامه ریزی کرد.
کندی بر این باور بود که به دلایل اقتصادی، تنها راه حفظ دولت های طرفدار غرب در جهان سوم، اجرای برنامه اصلاحاتی است که اصلاحات ارضی در آن جایگاه ویژه ای دارد. بر همین اساس از محمدرضا پهلوی خواست تا اجرای برنامه اصلاحات ارضی را در دستور کار خود قرار دهد.
اصلاحات ارضی در ایران با فرمان شاه آغاز شد و در سه مرحله اجرا شد. هدف از اجرای این طرح انتقال مالکیت زمین به کشاورزان بود. متعاقباً در سال 1340 دولت امینی به دستور شاه طرحی را در مجلس تصویب کرد که بر اساس آن مقرر شد هر مالک یک دونگ از زمین خود را ذخیره و پنج دانگ بین کشاورزان تقسیم کند.
تعجیل در اجرای طرح اصلاحات ارضی حواشی زیادی در آن زمان ایجاد کرد. طبق اصل 28 قانون اساسی، قوای سه گانه مقننه، قضائیه و مجریه همواره از یکدیگر جدا و متمایز بوده اند و دولت نمی توانسته قانون را تصویب کند. در صورتی که امینی مجلس شورا و مجلس سنا را در آن زمان منحل کرد، محمدرضا پهلوی در 28 دی 1340 «قانون اصلاحات ارضی» را تصویب کرد.
این قانون طی 9 سال در سه مرحله اجرا شد. امینی در دوران صدارت خود مرحله اول اصلاحات ارضی را اجرا کرد. مرحله دوم در قالب انقلاب سفید به عنوان یکی از شش اصل برای فروش زمین از مالک به کشاورز در مراحل تعریف شده مطرح شد و در نهایت مرحله سوم در سال 1347 توسط هویدا اجرا شد.
پیامدهای قانون اصلاحات ارضی
با اصلاحات ارضی نه تنها قدرت عظیم مالکان از بین نرفت، بلکه این قانون بر ثروت مالکان افزود و کشاورزان را فقیر کرد. کشاورزان فقیر دیروز که با اجرای برنامه اصلاحات ارضی زمین را با پول و ابزار مالکان کار کردند، توان پرداخت هزینه های سنگین کشاورزی و اقساط را نداشتند. روی زمین البته انتظار می رفت کشاورزان زمین های خود را زیر قیمت واقعی بفروشند و با سرمایه اندک به شهرهایی اعزام شوند.
یکی دیگر از دلایل مهاجرت به شهرها، تفاوت فاحش سطح زندگی شهر و روستا، یعنی وجود امکانات اولیه از نظر حمایت اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و تفریحی بود. با افزایش درآمدهای نفتی کشور، بیشتر سرمایه گذاری های دولت در شهرها انجام شده و به جای تهیه زمین مناسب و ایجاد بسترهای فرهنگی مورد نیاز برای توسعه اقتصادی، این سرمایه گذاری ها به سیما شهرها و ایجاد شغل و حرفه اختصاص یافته است. در مناطق شهری مناطق.
بدین ترتیب، کشاورزی به یکباره مختل شد و با هجوم روستاییان بیکار به شهرها، آلونک ها در حاشیه برخی شهرها پدیدار شد و گسترش یافت. از سوی دیگر خرید گندم از خارج به ویژه آمریکا به سرعت افزایش یافت و ایران نه تنها مهمترین منبع تولید خود را از دست داد، بلکه از نظر اقتصادی و کشاورزی بیشتر به واردات وابسته شد.
این قانون بیشترین تأثیر خود را با تغییر سریع ساختار و بافت اجتماعی ایران از روستایی به شهری داشت. در سال 1345، جمعیت شهری ایران 9.7 میلیون نفر بود که درصدی از جمعیت کشور بود و تنها یک دهه بعد، جمعیت شهری ایران به 15.8 میلیون نفر افزایش یافت.
از سال 1341 تا 1345 قحطی غرب ایران را فرا گرفت. پیامد مستقیم اصلاحات ارضی، فروپاشی ساختار کشاورزی و گرسنگی محصولات بود. انتظار می رفت جایگزینی سیاست های مولد سرمایه داری با جامعه ای که اکثریت جمعیت در آن در شرایط غیرمولد زندگی می کردند، منجر به نارضایتی های اجتماعی-اقتصادی زیادی در دهه های آینده شود.
رنه دومون – نویسنده روزنامه لوموند – معروفترین نشریه فرانسوی در گزارشی در دهه 1970 نوشت: سیاست ضعیف کشاورزی رژیم شاه باعث شکست سرمایه گذاری آمریکا در ایران به دلیل برنامه اصلاحات ارضی و اسکان مجدد شد. ایرانی ها. خانواده ها.
دومونمی می گوید: این عواقب نه تنها برای واحدهای کوچک و کشاورزان کوچک فاجعه بار بوده است. در واحدهای کشت و صنعت غرب و جنوب ایران که عمدتاً 185000 هکتار از اراضی زیر کشت را تشکیل می دهند که بزرگترین آنها واحد دز (کشاورزی و صنعت کارون) در پایین دست سد دز است، 38000 خانوار منطقه را رد کرده و به آنجا نقل مکان کردند. تنها 6000 کشاورز جایگزین آنها شدند.
این امر منجر به کاهش محصولات کشاورزی و در نتیجه هجوم واردات محصولات کشاورزی از خارج شد. یک سال پس از اجرای اصلاحات، تولیدات کشاورزی به نصف کاهش یافت. همزمان با اجرای مرحله دوم اصلاحات، دولت باید 60 هزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و 14 هزار تن گندم از آمریکا خریداری می کرد. بدین ترتیب پس از اجرای برنامه اصلاحات ارضی، ایران به بزرگترین واردکننده گندم در منطقه تبدیل شد.
به این ترتیب، در نتیجه برنامه اصلاحات ارضی، ایران واردکننده محصولات غذایی از کشوری تقریباً خودکفا از نظر محصولات کشاورزی معیشتی شد و در عین حال، به دلیل رکود اشتغال روستایی، کشاورزان به سرعت جذب صنایع شدند. مجتمع ها و کارخانه های شهری.
پیامد دیگر اصلاحات ارضی چند دهه بعد ظاهر شد. کشاورزانی که از بحران ها و هزینه های اصلاحات ارضی جان سالم به در بردند و توانستند مالکیت زمین های داده شده را حفظ کنند. اینکه آنها حق رشد و تولید هر محصولی را داشته باشند که به نفع آنها باشد. جغرافیای ایران برای هیچ محصولی مساعد نبود، اما کاشت محصولات کشاورزی که نیاز به آبیاری غرقابی داشتند، به دلیل تقاضا و سود زیاد به سرعت رشد کرد. با کاهش سطح آب رودخانه ها در فصول خشکسالی، کشاورزان به بهره برداری بی رویه از منابع زیرزمینی روی آورده اند که یکی از ریشه های بحران زیست محیطی در جامعه کشاورزی امروز ایران است.
انتهای پیام