حدود یک سال پیش، در ژوئن 2023، یوبی سافت عنوانی را ارائه کرد که بسیاری از بازیکنان را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داد. این کمپانی فرانسوی پس از 13 سال بالاخره عنوان جدیدی در سری شاهزاده ایرانی ارائه کرد و پس از سال ها با خبرهای جالب بسیاری از طرفداران این مجموعه را به وجد آورد. سریال شاهزاده ایرانی یکی از قدیمی ترین و پرطرفدارترین مجموعه بازی های ویدیویی است که اکنون سال ها بعد با آثاری چون شاهزاده ایرانی: تاج گمشده و شاهزاده سرکش ایرانی احیا شده است. به همین دلیل به دو دهه قبل برمی گردم تا نگاهی دیگر به سه گانه تاریخی سریال بیندازم. با Vijayattu همراه باشید.
در سال 1989 جردن مک نیر اولین نسخه شاهزاده ایرانی را به صنعت بازی های ویدیویی معرفی کرد. این اثر با داستان خوب و پلتفرمینگ جذاب، انقلابی بزرگ در عناوین زمان خود به شمار می رفت. نسخه بعدی این سری با نام The Shadow And The Flame مسیر این بازی را دنبال کرد و به محبوبیت تبدیل شد. اما در سال 2000 بازی بسیار ضعیفی به نام Prince of Persia 3D منتشر شد که برای اولین بار این سری را وارد دنیای سه بعدی کرد و بسیاری از طرفداران را ناامید کرد. اما این فرنچایز زمانی به اوج خود رسید که یوبی سافت سه عنوان خاطره انگیز را از سال 2003 تا 2005 به جامعه بازی ارائه کرد. از بسیاری جهات، این آثار انقلابی بزرگ در سبک خود بودند و تأثیر زیادی بر عناوین عصر خود داشتند.
پیشنهاد
داستان گویی
هر سه نسخه از سه گانه داستان جالبی دارند و با یکدیگر متفاوت هستند. Prince of Persia: The Sands of Time، اولین قسمت از این سه گانه، روش عجیبی را برای این کار انتخاب کرد. در این بازی ما یک شاهزاده جوان و جاه طلب هستیم که حتی نام خاصی هم ندارد و تنها با نام شاهزاده شناخته می شود. یکی از نکات جالب این بازی این است که خود ما راوی داستان بودیم. دیالوگ های کوتاه و صمیمی بین شاهزاده و فرح (شاهزاده خانم هند) در طول مسیر در بازی کمک کوچکی به روایت داستان می کند. اصولا کات سین های بازی بسیار کم هستند و سیستم دیالوگ بازی دلیل این امر است. شاید تنها ضعف در داستان سرایی بازی این باشد که مسیری بسیار سرراست دارد و در انتها تنها از یک عنصر کوچک غافلگیری استفاده می کند.
در بازی «Prince of Persia: Warrior Within» وضعیت کمی متفاوت است. صحنه های خوب و متنوعی در بازی وجود داشت که راه را به خوبی به ما نشان می داد. این را خود شاهزاده نیز نقل کرده است. او در این مسیر کاملاً تنهاست و بیشتر صحبت هایش گفتگو با خودش و بررسی گذشته و اتفاقات احتمالی آینده با خودش است. این سبک روایت باعث میشود بازیکنان با شاهزاده ارتباط برقرار کنند و راحتتر خود را جای او بگذارند. همچنین سفرهایی که مدام بین زمان حال و گذشته انجام می دهیم، فضای بسیار خوبی برای داستان داشت که حال و هوای بازی را به خوبی منتقل می کرد.
آخرین قسمت، The Two Thrones، به دلیل حضور دو راوی در بازی، داستان را جذاب تر از قبل کرد. اولین راوی کایلنا (ملکه زمان) است که در اوایل داستان درگذشت، اما صدای آرام او با ما می ماند و احساسات درونی پرینس و راه دشواری را که در پیش است تفسیر می کند. راوی دوم خود شاهزاده و وجه تاریک شخصیت اوست که مدام با هم بحث می کنند و کار یکدیگر را زیر سوال می برند. بازگشت فرح در این بازی نیز یکی از چیزهای جالبی است که با آن برخورد می کنیم اما این بار او فقط در صحنه هایی با ماست.
خواص
وقتی صحبت از شخصیت پردازی به میان می آید، انتظار داریم تعداد زیادی از شخصیت های مختلف را در بازی به طور عمیق بررسی کنیم. اما تعداد شخصیت های این سه گانه کم است و در عوض شخصیت پردازی این سریال بر روی خود پرنس متمرکز شده است. در The Sands of Time با شاهزاده جوانی آشنا می شویم که جاه طلبی زیادی دارد اما همچنان بیکار و بی تجربه است. تاثیر احساسات در انتخاب های مهم و ترس از خیانت از دیگر مواردی است که نشان از بی تجربگی او دارد.
اما در Warrior Within، داستان کاملاً متفاوت بود. 7 سال از وقایع The Sands of Time می گذرد و شاهزاده بالغ شده و تجربه کرده است. در این داستان شاهزاده متوجه شد که قرار است توسط شیطانی به نام داهاکا کشته شود و سعی کرد سرنوشت خود را تغییر دهد. ناامید نشدن، قدرت، عصبانیت و عقب نشینی از عناصر اصلی شخصیت پرنس در این داستان بود. اتحاد ما در این اثر باعث شد شخصیت پردازی پیرامون شاهزاده بهتر و بیشتر به چشم بیاید. شخصیت پردازی شخصیت های دیگر داستان مانند کایلنا از عمق خوبی برخوردار بود و این تنها به قهرمان محبوب ما محدود نمی شد.
در نهایت یکی از بهترین شخصیت های تاریخ یوبی سافت را در نسخه The Two Thrones دیدیم که بدون توجه به تنوع شخصیت های بازی با دو وجه شخصیت شاهزاده مواجه شدیم. وقتی مقداری شن زمان به دست راست شاهزاده نفوذ کرد، قسمت تاریک وجودش نمایان شد. نکته جالبی که در این بحث می بینیم این است که جنبه تاریک آن شخص منفی، بد و جدا از قهرمان داستان نیست، بلکه میل شاهزاده به قدرت، شهوت، ظلم و خودخواهی است که با او صحبت می کند و در تصمیماتش دخالت می کند. . تضاد فوقالعادهای که بین شاهزاده و جنبه تاریک او میبینیم و جریان اخلاق و وجدان بین خیر و شر در طول داستان، آن را به یکی از متفاوتترین شخصیتپردازیها در تاریخ یوبیسافت و بازیهای ویدیویی تبدیل کرده است.
گیم پلی و پلتفرم ها
از روز اول، پلتفرمینگ جزء اصلی سری شاهزاده ایرانی بوده است و حتی اکنون که عناوین یوبی سافت سه بعدی شده اند، همچنان نقش بزرگی در بازی ها دارند. گیم پلی و پلتفرمینگ، مانند داستان و توسعه شخصیت، با انتشار عناوین بعدی بهبود یافت. در The Sands of Time، بازی بیشتر بر روی پلتفرمینگ و پازل تمرکز داشت و مبارزه به یک سری امواج خاص از دشمنان محدود می شد. گستردگی و پیچیدگی پازل ها، تنوع زیاد پلتفرمینگ، قابلیت برگرداندن زمان به عقب، ارتقای زندگی، تله های متعدد و دشمنان سرسخت فراوان، همه عناصری بودند که این شاهکار با خود به همراه داشت. مبارزه در بازی، اگرچه محدود به دیدگاه های خاصی بود، اما اغلب چالش برانگیز و دشوار بود، زیرا فقط باید دشمنان را به زمین انداخته و با استفاده از خنجر زمان جمع آوری کرد. البته فراموش نکنیم که قابلیت فریز کردن دشمنان یکی از جالب ترین عناصر مبارزاتی بود که بدون جمع آوری یکباره دشمنان را از بین برد.
گیم پلی بازی در نسخه Sands of Time واقعا جالب بود، اما یوبی سافت یک سورپرایز بزرگ برای بازیکنانی داشت که خواهان اکشن و درگیری بیشتر بودند. پلتفرم در نسخه Warrior Inside اندکی تغییر کرده است اما از کیفیت آن کاسته نشده است. یوبی سافت خشونت و خونریزی زیادی به این کار اضافه کرده است، مبارزه دیگر محدود به یک دیدگاه خاص نیست و تراکم خوبی از دشمنان در نظر گرفته شده است. به نوعی معماهای بازی کمتر و ساده تر شدند و دز عمل بیشتر شد. سیستم مبارزه سرد دو سلاح در این بازی معرفی شد که بازی را چندین بار هیجان انگیزتر کرد. استفاده از محیط برای کشتن دشمنان، امکان اجرای کمبوهای مختلف، وجود طیف وسیعی از سلاح های ثانویه متفاوت و جذاب، بهبود حرکت آهسته و سایر توانایی های مرتبط با زمان، همگی از عناصر جدید و هیجان انگیزی هستند که این اکشن دارد. با او
اما در انتهای جاده و نسخه The Two Thrones تعادل خاصی بین اکشن و پلتفرمینگ ایجاد شد. اولین و متفاوت ترین آیتم اضافه شده به بازی Stealth Kill است. این ویژگی باعث می شود مخفیانه پشت دشمن خود راه برویم و با ترکیبی خاص او را بکشیم و قسمت زیادی از اتفاقات بازی به این بحث اختصاص دارد. اما جالب ترین قسمت بازی زمانی بود که ما به هیولای شنی تبدیل شدیم. وقتی در این حالت هستیم، یک زنجیره بسیار طولانی و قدرتمند داریم که میتوانیم از آن برای از بین بردن سریعتر و با هیجان بیشتر دشمنان استفاده کنیم. همچنین از این سری می توان در پلتفرم ها به روش های مختلفی استفاده کرد. یکی دیگر از مواردی که در این اثر دیده ایم، افزایش پازل ها و تنوع پلتفرمینگ در مقایسه با Warrior Within است. توسعه دهندگان این اثر با طراحی منحصر به فرد از ایران باستان و ایجاد محیطی جذاب این امکان را به وجود آوردند که تنوع سکوها با توجه به ساختار ساختمان ها افزایش یابد و بهتر بتوانیم از محیط برای پیمایش استفاده کنیم.
یکی دیگر از جزئیات عالی این سه گانه
اولین چیزی که با گذشت زمان بهتر شده است، بهبود بصری بازی ها است. اما توجه داشته باشید که این تغییرات تنها در عرض دو سال، یعنی در نسل ششم کنسولهای بازی رخ داده است. طراحی اتمسفر هر بازی واقعاً شگفتانگیز بود و جزئیات زیادی در آن رعایت شده بود. جدای از گرافیک بازی در زمان خود، جزئیات بالای دشمنان، تله ها، ساختمان ها و … همگی منحصر به فرد بودند. موسیقی کلاسیک هر سه بازی یک شاهکار بود و فضای هیجان انگیزی را برای بازیکنان ایجاد کرد تا از مبارزات نهایت لذت را ببرند.
اما چیزی که ما فقط در Warrior Inside دیدیم، تنوع بسیار زیاد سلاح های ثانویه است. در این کار برد بسیار بالایی از شمشیرها، تبرها، گرزها و خنجرها وجود داشت که هر کدام ویژگی های خاص خود را داشتند و سیستم جنگی دو دستی آن را برای برد زیاد سلاح ها و ویژگی های آنها خاص می کرد.
ارتقاء زندگی نقش اصلی را در هر سه بازی بازی می کند. جدا از اینکه سطح زندگی شما را بهبود میبخشد و کار را برای شما در بازی آسانتر میکند، در نسخه Warrior Inside، برای رسیدن به پایان اصلی بازی باید هر نه ارتقای زندگی را پیدا کنید. تانک های شنی نیز نقش مهم دیگری در این عناوین داشتند. هر سندباکس با قابلیت معکوس زمانی یا حرکت آهسته خالی می شد و شما باید آن مخازن را با کشتن دشمنان یا شکستن ظروف پر می کردید. همچنین مانند ارتقای زندگی، باید بازی را طی کنید تا مخازن شن بیشتری به دست آورید و با انجام یک سری کارهای خاص ظروف خود را افزایش دهید.
آخرین کلمه
با اینکه دو دهه از انتشار این سه گانه تاریخی می گذرد و صنعت بازی های ویدیویی تغییرات زیادی کرده است، اما همچنان شاهد جزئیات و المان های بدیع در عناوین قدیمی هستیم که نشان از کمبود خلاقیت در بسیاری از آثار امروزی دارد. طبیعتا با انتشار عناوینی مانند Prince of Persia: The Lost Crown، خلاقیت به شرکت هایی مانند یوبی سافت بازگشته است و امیدواریم در بازی های امروزی شاهد ردپایی بیشتر از شاهکارهای گذشته صنعت بازی های ویدیویی باشیم.
بیشتر بخوانید:
- شاهزاده سرکش ایرانی فاش شد
- گزارش: بازسازی بازی Prince of Persia: The Sands of Time به طور کامل خراب شده است
منبع خبر: https://digiato.com/game/%D9%88%DB%8C%D8%AC%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D9%88-%D8%B3%D9%87%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-prince-of-persia-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1
تحریریه ABS NEWS | ای بی اس نیوز