سایر موضوعات

خدمات دولت ریاست جمهوری در زندگی مردم موثر نیست!


اکبر رادی، نویسنده برجسته ایرانی، نمایشی به نام «تنگوی تخم مرغ داغ» دارد. قطعه ای که بازنویسی اثری دیگر به نام «ارث ایرانی» است و هر دو نشان دهنده درد و رنج انسان ها به ویژه انسان ایرانی است. درد و رنج ناشی از خانواده و ضرورت فرهنگ و جامعه.

رادی در مقدمه «تانگو…» درباره انتخاب این عنوان عجیب برای قطعه اش نوشت:

اولین چیزی که می خواهم بگویم این است که «تانگو…» یکی دیگر از اجرای مکتوب نمایشنامه «ارث ایرانی» است… «تانگو…» که سال ها در دستان من بوده و هستم. در حین کار تمام شده و ناتمام روی نقشه‌اش کار می‌کرد… این همان چیزی است که می‌بینید. بنابراین متن فعلی یک قطعه دیگر بیرون آمد و البته عنوان دیگری دارد: “تانگوی تخم مرغ داغ” نامی برگرفته از “نمایش” دیگری که در غروب عهد پهلوی داب بود، در این مراسم شبانه، تخمی داغ در مرد گذاشتند تا او را «بسته» کنند، مرد درونش می سوخت و آب می شد و در تحقیر وحشتناک بدن، جیغ می زد و پا می زد و غش می کرد. و دیدم این چه استعاره نابی است برای بازی من که تمثیلی دراماتیک از همین عذاب در روح ناآرام مرد زمانه ماست که تخمی داغ در اوست و بر زمین مرده دردناک می رقصد. صرع

انصافاً اگر نمایش سیاهی نباشد و به کسی دست ندهد، زندگی ما مردم عادی زیر این همه جریمه و بی کفایتی و تورم و گرانی مثل رقصیدن به ضربان حرارت تخم مرغ است! قیمت مواد غذایی و سایر ملزومات زندگی آبرومندانه مدام از پله ها بالا می رود و متاسفانه این نردبان پله نهایی ندارد.

قیمت انواع خدمات به اندازه قیمت مرغ، گوشت و برنج در حال افزایش است. از اسنپ گرفته تا کارواش و آرایشگاه، تعمیر خودرو و تخلیه چاه! به جای اینکه از نرخ رشد راضی باشیم، نگران نرخ رشد هستیم. افزایش قیمت همه کالاها و خدمات است.

این وضعیت وخیم اقتصادی همان تخم مرغ داغی است که کشمکش دردناکی در زندگی مردم ایجاد کرده و عذاب آن فریادهای برانگیخته را به دنبال دارد. عجیب است که در چنین شرایطی، عده ای نگران این هستند که خلق الله چه پوشیده اند و شال و آستینشان چگونه است.

وضعیت اقتصادی کنونی به طور بالقوه منوط به «ارتقای تولید» است. کسانی که حداکثر پوشش را دارند برای مقابله با این روند صعودی قیمت روی خزانه نمی نشینند. ظرفیت آنها دیر یا زود تمام می شود. از همه اینها بالاتر، برخی از این افراد جزو مستضعفان هستند و هنوز انقلاب اسلامی را فراموش نکرده اند که قرار بود به فریاد مردم فقیر و کوهستانی برسد.

آنها در تعریف مردم کوهستان نوشتند: اصطلاحی است برای فقیرترین افراد جامعه که به دلیل زندگی قصری برخی افراد ظالم، توانایی کسب درآمد را از دست داده اند. سیاست داخلی و خارجی دولت باید به گونه ای باشد که مردم به ویژه فقرا توانایی کسب درآمد را از دست ندهند.

در حالی که ما معتقدیم مردم حق ندارند نظرات خود را در مورد تغییر سیاست خارجی ابراز کنند، بعید است که کسی با این دیدگاه مخالف باشد که مردم حداقل حق دارند اثرات مثبت سیاست خارجی دولت را در زندگی خود احساس کنند.

سیاست خارجی این دولت منجر به کاهش تحریم ها نشده است. اثرات مثبت عملکرد اقتصادی دولت در معیشت مردم هیچ جا دیده نمی شود. حتی آیت الله نوری همدانی در دیدار با رئیس دفتر رئیس جمهور گفت: ما شک نداریم که دولتمردان و کارمندان دولت روحانی هستند و مشغول خدمات رسانی هستند، اما همه اینها باید در زندگی مردم تاثیر بگذارد.

متاسفانه خدمات این دولت در زندگی مردم موثر نیست. اگر با مردم عادی کوچه و خیابان صحبت کنیم، به وضوح متوجه می شویم که حتی کسانی که به ابراهیم رئیسی رای داده اند، بهبودی در وضعیت کشور احساس نمی کنند. بالاخره هرکسی می تواند بگوید که آیا شرایط زندگی اش بهتر شده است یا نه.

به گفته علی لاریجانی راه حل دیگری برای ملک مورد نیاز است. راه حلی برای پایان دادن به تانگوی داغ تخم مرغی. هیچ چیز خوبی در این رقص ملی وجود ندارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا