تیم جدید ثابت می کند که به اهداف آمریکا در دوره پس از توافق توجه می کند و برنامه بدبینانه و بدبینانه ای را که آمریکا و اروپا در مذاکرات از وین شروع به طراحی و اجرای آن کرده اند، نادیده نمی گیرند. دشمن، نه فقط! هدف آمریکا در مرحله پسابرجام لزوماً آن چیزی نیست که در متن برجام آمده است و او قصد دارد پس از بازگشت به برجام، ایران را مجبور به مذاکره درباره توان دفاعی و موشک های بالستیک خود کند، اما تیم مذاکره کننده دولت فعلی و نظام به عنوان یک در کل باید همین الان به غرب بفهماند که هرگز در منطقه ای که مستعد تنش و انفجار در غرب آسیا است هرگز درباره امنیت خود مذاکره نخواهد کرد و آنچه آمریکایی ها در ذهن دارند هرگز محقق نخواهد شد. درک اینکه آمریکا می خواهد از بازگشت به برجام به عنوان سکویی برای پرش به اهداف دیگر برای تضعیف ایران استفاده کند، نیاز به هوشمندی زیادی ندارد. این موضوع از آنجایی اهمیت بیشتری پیدا می کند که به دلایل مختلف، آمریکا چاره ای جز توافق با ایران ندارد، زیرا اگر واشنگتن به برجام بازنگردد و از این لطف های ناچیز بهره مند نشود، تهران از تعهدات خود در قبال برجام چشم پوشی خواهد کرد. اساساً این یکی از مهمترین عواملی است که احتمال بازگشت دولت کنونی آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل را افزایش داده است.
سه – تیم جدید بسیار هوشمندانه بسته شده است. برای هر موضوع احتمالی که در مذاکرات مطرح می شود یک کارشناس تعیین شده است و مانند تیم قبلی تنها سیاستمداران و دیپلمات ها در مذاکرات حضور ندارند. یقیناً همانطور که دکتر باقری فرمودند این تیم در حال مذاکره برای احقاق حقوق ملت ایران است و رفع تحریم های ظالمانه و نحوه جبران خسارات آمریکا به مردم ایران محور مذاکرات است نه برجام.
دوم، بر اساس توافق برجام، تجارت مهم واگذار شد و صنعت هسته ای ایران تقریباً به طور کامل تعطیل شد، اگرچه برخی امتیازات – فقط روی کاغذ – داده شد. همانطور که دکتر ظریف پس از توافق سال 94 گفت: «این چیزی نیست که باید هیس کرد». اما نه تنها وعده او عملی نشد، بلکه اوضاع به حدی بدتر شده که مردم در حسرت شرایط اقتصادی و معیشتی پیش از برجام هستند: «دولت نیز اولویتهای خود را با اولویتهای مردم تنظیم کرده و تمرکز دارد. در “ترجمه توافقنامه رفاه”. بنابراین همان طور که خود آقایان اعتراف می کنند – به ویژه عبارت کلیدی دکتر سیف، رئیس کل سابق بانک مرکزی در مصاحبه با تلویزیون آمریکایی “بلومبرگ” که: درآمد ایران از برجام “نزدیک به هیچ” بوده است – برجام به جز تحریم ها را اضافه کنید و تورم را به 50 درصد برسانید و افزایش سرسام آور قیمت ها و تهران یکی از 10 شهر گران دنیا، هرگز به رونق (!) مورد نظر تولیدکنندگانش نرسیده است.
در 7 مه 1997 بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به طور یکجانبه با نقض قوانین بین المللی و حتی قطعنامه سازمان ملل از برجام خارج شد. کشورهای اروپایی جز انتقاد رسمی از این کلمه کاری انجام نداده اند و حتی پس از یک سال بازی دولت روحانی، عملا و غیررسمی از برجام خارج شده اند زیرا به گفته محمدجواد ظریف، حتی به یکی از تعهدات خود عمل نکرده اند!
حالا دیپلمات های انقلابی جلوی دیپلمات های منافق اروپا می نشینند و حقوق ملت ایران را مطالبه می کنند. البته جمهوری اسلامی ایران در همان ابتدای مذاکرات در دولت سیزدهم همچنان 3 بر صفر است. به یک دلیل مهم: به محض اینکه بعد از 8 سال با رای مردم به چانه زنی پرسود تیم قدیمی خاتمه داده شد و انرژی هایی که تاکنون از دست رفته و کشور و اقتصاد در تنگنا قرار گرفته است. را می توان به مسائل دیگر اختصاص داد. ، فی نفسه هدیه مهم و مبارکی است. روشن شدن همه ابعاد مذاکرات قبلی طولانی تر یا کوتاهتر می شود، اما تاکنون مسائلی مانند فریب تیم قبلی و حتی نفوذ یک جاسوس در تیم مذاکره کننده و جان گارانتی قول شفاهی کری (!) برای دشمن روشن است که همزمان شرایط زندگی مردم و توقف انرژی هسته ای را ایجاد کردند. توجه داشته باشید که اگر انتقادات دلسوزانه و آشتیجویانه نخبگان از سوی تیم مذاکرهکننده روحانی/ ظریف شنیده میشد، برجام شانس بیشتری برای تبدیل شدن به یک توافق متوازن داشت.
این موضع دقیق همچنین مانع از این می شود که ترویکای اروپایی در واقع از واشنگتن به عنوان نماینده آمریکا در مذاکرات 1+4 مطالبات گزافی داشته باشد. تیم مذاکرهکننده پس از قرائت بیانیه «راب مالی» نماینده رژیم آمریکا در ایران در جریان مذاکرات برای غرب که نشان میداد تیم مذاکرهکننده جدید ایران قرار نیست باج یا باج بدهد، تیم مذاکرهکننده واکنشی مناسب، قاطعانه و وحشیانه نشان داد. نگران وضعیت داخلی ایالات متحده است. برجام) و امور داخلی آمریکایی ها به خودشان گره خورده و جمهوری اسلامی فقط برای احیای حقوق مردم ایران به وین آمد.
با این حال، با توجه به حجم مناسب اورانیوم 20 و 60 درصد و از سوی دیگر، معامله غیرقانونی اخیر آمریکا و انگلیس با استرالیا به نام «اوکاس» که 90 درصد اورانیوم کانبرا را تامین می کند، ایران دست بالا را در این زمینه دارد. مذاکره و غرب بدون کوچکترین چانه زنی مجبور به واگذاری برجام به جمهوری اسلامی می شود.