مرد متهم به آزار و اذیت و شکنجه زن جوان در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
«اعتماد آنلاین» در ادامه نوشت: این مرد که از اتهامات آزار و اذیت در این دادگاه تبرئه شده بود، مجدداً علیه رای برائت دیوان عالی کشور پای میز محاکمه آمده است.
این پرونده زمانی تشکیل شد که همسر زنی به نام شهره به دادسرا مراجعه کرد و گفت که شوهرش به دلیل عمل جراحی زیر چاقو جان خود را از دست داده و تازه متوجه شده است که شوهرش مورد تعرض قرار گرفته است.
همسر شهره که به شدت شوکه شده بود گفت: در زندگی با واقعیتی مواجه شدم که غم از دست دادن همسرم را چند برابر کرد.
وی توضیح داد: چند وقت پیش همسرم را از دست دادم. او برای جراحی بینی به بیمارستان رفته بود و به دلیل استرس قبل از عمل فوت کرد. من از مرگ همسرم در شوک بودم که جراح همسرم گفت بینی همسرم به دلیل شکستگی استخوان نیاز به جراحی دارد.
فاش کردن راز پرخاشگری
این مرد گفت: در سالهایی که با همسرم زندگی میکنم، هرگز متوجه ضربه به صورت او نشدهام و از درد یا ضربه به بینی او شکایت نکردهام. تا اینکه روزی که موبایلش را برداشتم و پیام هایش را دیدم متوجه شدم مردی به نام آرش با همسرم رابطه دارد، به او تعرض کرده، فیلمی ساخته و از آن فیلم برای اخاذی از همسرم استفاده کرده است.
این مرد ادامه داد: آنقدر ناراحت شدم که غم از دست دادن همسرم برایم چند برابر شد. از دخترم فهمیدم فردی که بینی همسرم را شکست آرش است و اکنون از او شکایت می کنم.
انکار پرخاشگری
زمانی که آرش احضار شد، مدعی شد که صحبت های همسر شهره صحت ندارد و او قصد اخاذی نداشته است. این مرد گفت: من شهره را نمی شناسم و نمی دانم چرا چنین اتهامی به من زده شد. شماره تلفنی که ادعا می کند مال من است نیز متعلق به من نیست و من پیام ها را برای زن جوان فوروارد نکردم.
ناگفته های دختر مقتول
این بود که دختر شهره رازی را درباره مادرش فاش کرد. گفت: مادرم هر بار که به جلسه کاری می رفت، با چهره و چشمانی پریشان که اشک می ریخت و ساعت ها گریه می کرد، برمی گشت. روحیه اش به هم ریخته بود و چند روزی بود که اعصابش می لرزید. اما از من خواست که به کسی نگویم. او به من گفت که این یک مشکل کاری است، اما من می دانستم که اینطور نیست. تا روزی که موبایل مادرم را دیدم.
دختر آن مرحوم ادامه داد: مادرم از شماره ای به نام آرش پیام های متعددی برای او ارسال کرده بود. پیام ها را باز کردم دیدم مادرم را تهدید کرده است. داشتم پیام ها را می خواندم که مادرم آمد و گوشی را از دستم گرفت و نگذاشت پیام هایش را بخوانم. اما بعد متوجه شدم که عامل بدخلقی مادرم همان مردی است که با نفوذش او را آزار می دهد. معلوم بود مادرم مشکلی دارد که خیلی درد دارد و نمی خواهد پدرم بفهمد. مادرم کابوس دید.
پرونده در دادگاه
با ورود پرونده به دادگاه کیفری استان تهران، متهم پای میز محاکمه ایستاد. او اتهام را رد کرد و گفت که شماره تماس متعلق به او نیست و پیام های ادعا شده صحت ندارد. این مرد گفت: شهره را از طریق رابطه کاری می شناختم و دیگر ارتباطی با او ندارم و اتهام را نمی پذیرم.
در نهایت قضات وارد هرج و مرج شدند و با امتناع متهم را تبرئه کردند. اما رای مورد مناقشه قرار گرفت.
دیوان عالی کشور حکم برائت متهم را نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم مجدداً منکر اتهام شد و گفت که سیم کارت متعلق به او نیست و ادعای اولیای دم را نمی پذیرد.
بعداً وکیل متهم در جایگاه حاضر شد. وی گفت: موکل من متنی از چت های ادعایی نمی پذیرد. ضمن اینکه مبدأ و مقصد متون مکتوب به وضوح مشخص نیست و چیزی ثابت نشده است. شوهر شهره نامه ای از دکتر همسرش آورده که بینی شهره شکسته و با مشت به بینی اش زده است. دکتر چگونه توانست تشخیص دهد که علت شکستگی بینی مشت است؟
وی گفت: موکلم به زن جوان تجاوز نکرده و از او فیلمبرداری نکرده و به بینی اش کوبیده است و من می خواهم تبرئه شوم.
در پایان اظهارات این وکیل، قضات شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران به متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه تشدید کردند.