کد خبر : 2082350 |
16 آبان 1403 ساعت 08:00 |
3.1K بازدید |
4
دیدگاه
مهاجمانم عصبانیم کردند تا آنطوری صحبت کنم؛
جنجالیترین جمله حمید درخشان روی نیمکت پرسپولیس، آخرین حرفی بود که او به عنوان سرمربی تیم محبوبش به زبان آورد.
به گزارش ” ای بی اس نیوز ورزشی”، حمید درخشان که در ابتدای فصل هدایت تیم فوتبال داماش گیلان را بر عهده گرفته بود، به تازگی از این تیم جدا شده است. او که در مدت حضورش در این تیم به شدت تحت فشار بود، امروز در گفتگویی با خبرنگار ما در خصوص دوران فعالیتش در این باشگاه صحبت کرد. او با اشاره به مشکلات مالی و فشارهای هواداران داماش، از استرسهای دوره سرمربیگری خود در این تیم گفت.
او که در دوره حضورش در داماش، اظهاراتی مشابه با دوره حضورش در پرسپولیس داشت، در این باره نیز توضیحاتی داد و درباره دلایل اظهارات خود در آخرین کنفرانس مطبوعاتیاش به عنوان سرمربی پرسپولیس صحبت کرد. درخشان همچنین در مورد تقابل پرسپولیس و الغرافه نیز صحبت کرد و به انتقاد از لوکاس ژوائو و عملکرد او پرداخت.
این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* صحبتهایمان را از پرسپولیس شروع کنیم. بازی پرسپولیس برابر الغرافه را چطور دیدید؟
بازی خوبی بود، اما به نظر من وقتی ما در سطح بالاتر بازی میکنیم، طبیعی است که تیمهای باکیفیتتر و بازیکنان بهتر ما را به مشکل بیندازند. این مسئله به جایی میرسد که شما تا حدی برابر بازی میکنید و حتی پا به پا میروید، اما در نهایت آن نتیجه دلخواه را نمیگیرید. چرا این اتفاق نمیافتد؟ چون بازیکنی که خریدی، در حدی نبوده که بتواند کمک کند. این تفاوتها را رقم میزند. تیمهایی که بازیکنان باکیفیت و با هزینه بیشتری دارند، در لحظات حساس تفاوت را رقم میزنند و در نهایت نتیجه میگیرند. ما حتی در بازیهای قبل پرسپولیس و استقلال هم دیدیم که ستارهها با کیفیت بالا و سرعت نتیجه را رقم زدند. اینجا است که تفاوت خریدها و بازیکنان باکیفیت مشخص میشود. البته ما هم ایراداتی در تیم داریم و برخی اشکالات فنی نیز وجود دارد که بر نتیجه اثر میگذارد و باید اصلاح شود.
* چه اشکالاتی؟
نوسانات و جابهجاییها در تیم ما هست که البته نظر سرمربی است و ما به آن احترام میگذاریم. برای مثال فرجی که بازیکن بسیار خوبی است، اما بهتر است در پست تخصصی خودش بازی کند. برخی میگویند در آن پست خوب بازی کرده اما خوب را در چه چیزی میبینید؟ فقط در دفع توپ و سرزنی یا در سازندگی؟ ما در بازی استقلال و الهلال دیدیم که انتقال توپ از کنارهها چقدر میتواند مهم باشد. در بازی با الغرافه دفاع راست ما نمیتوانست خیلی نفوذ و ارسال کند اما در دفاع خوب بود. شرایط محمدی هم همینطور بود، در حالی که انتظار ما این است که رو به جلو بازی کنند و به پشت هجده قدم حریف برسند. همیشه دفاعهای کنار پرسپولیس ارزشمند بودهاند و کمک میکردند اما این موارد در بازی دیشب پرفروغ نبود. فرجی در این بازی روی یک کار ایستگاهی گل زد اما در حرکت رو به جلو، توانایی لازم را در رساندن توپ به خط حمله نداشت. از طرفی، پرسپولیس تغییرات و جابجاییهای زیادی در تیم دارد که روی کیفیت بازی تأثیر گذاشته است. از طرفی باید از یاسین سلمانی و خدابندهلو هم استفاده کنیم. برای مثال وقتی میبینیم سروش از دقیقه ۶۰ توانایی لازم را ندارد، باید زودتر تعویض کنیم. به نظر من، ابزارهایی که داریم باید بهتر و مؤثرتر استفاده شوند. اینها نکات کلیدی است که باید به آن توجه کنیم.
* در بازی با الغرافه دیدیم که لوکاس ژوائو یک موقعیت خیلی خوب را از دست داد؛ اتفاقی که در بازی قبل پرسپولیس هم رخ داده بود. حالا درباره این بازیکن صحبت کنید.
ما چرا میرویم و چنین بازیکنی را میخریم؟ ما چنین بازیکنانی را میخریم که کیفیت بیشتری نسبت به بازیکنان داخلی داشته باشند و موقعیتها را گل کنند. هدف این است که این بازیکن بتواند در سطح بالای فوتبالی که بازی میکنیم، به ما کمک کند. خرید بازیکن خارجی باید حداقل ۴۰ یا ۵۰ درصد بهتر از بازیکنان داخلی باشد، تا بتواند در لیگ نخبگان به تیم کمک کند. از چنین بازیکنی انتظار داریم که از فرصتهایی که به دست میآورد، حداقل یکی را تبدیل به گل کند. من نمیگویم در ۱۰ فرصت ۱۰ گل بزند، ولی از دو فرصت یک گل بزند؛ اینجا تفاوت مشخص میشود. شما بقیه تیمها را میبینید که ستارههایشان نقش کلیدی دارند و در نهایت باعث نتیجهگیری و برنده شدن تیم میشوند. پس خرید بازیکن خارجی باید به تیم کمک کند. در بازیهای داخلی خیلی کیفیت بازیکن مشخص نمیشود، اما در لیگ نخبگان نیاز به بازیکنان نخبه و خوب دارید. ما هم برای اینکه به تیمهایی مثل الهلال برسیم، باید خوب هزینه کنیم. به قول معروف، هر چقدر پول بدهی، همانقدر آش میخوری؛ پس اگر هزینه کنیم و بازیکن باکیفیت بخریم، به دادمان میرسد و اگر بازیکن معمولی بخریم شاید نهایتا ۱۰ درصد از بازیکنان داخلی بالاتر باشد.
ضمن اینکه این چیزی که الان داریم میبینیم، به نظر من حتی از بازیکنان داخلی هم خیلی بالاتر نیست و شاید در همان سطح یا حتی پایینتر باشد. مثلاً علیپور یک گل زد که آفساید اعلام شد، اما همین که تلاش میکند، خیلی ارزش دارد. میخواهم بگویم که باشگاه واقعاً باید یک نگاه فنی به خریدهایش داشته باشد و یک اتاق فکر تشکیل بدهد و نرود به این راحتی بازیکنی با این کیفیت بخرد، بلکه باید دقیقتر بررسی شود و ببینند آیا این بازیکن واقعاً میتواند به تیم کمک کند یا نه. الان چه کسی این بازیکن را تایید کرده و چه کسی جوابگو است؟ باید روی این مسائل ریز شویم و ببینیم چطور بازیکنی خریداری میشود که نمیتواند کمک کند؟
* در مورد عملکرد خط دفاعی پرسپولیس در این بازی و گلی هم که پرسپولیس دریافت کرد، صحبت کنید؛ صحنهای که مرتضی پورعلیگنجی اشتباه کرد و توپ تبدیل به گل شد.
به نظر من اشتباه اصلی در خط میانی رخ داد. در واقع، از دست دادن توپ در خط میانی باعث این اتفاق شد. تیم ما رو به حمله بود که توپ لو رفت و زمانی هم که توپ لو میرود، زمان میبرد تا تیم، دفاع را سازماندهی کند و در همان زمان ممکن است غافلگیر شوید. بنابراین، اولین قدم برای جلوگیری از چنین گلهایی، این است که بازیکنان خط میانی با دقت بیشتری بازی کنند و توپ را به راحتی از دست ندهند. از دست دادن توپ در این منطقه میتواند با خطری جدی همراه باشد، چون تا خط دفاعی آماده شود، ممکن است در چند دهم ثانیه غافلگیر شوید. از دست دادن توپ در آن منقطه مصادف با مرگ است. باید حواسمان باید راحت توپ را از دست ندهیم و ریسک نکنیم. برخی از بازیکنان فکر میکنند که از دست دادن توپ امری عادی است، اما باید در نظر بگیرند که بازپسگیری توپ نیازمند تلاش زیادی است و در این فرایند احتمال آسیب به دفاع نیز وجود دارد. ما گل زدیم و تنها چند دقیقه بعد گل خوردیم و در صورتی که باید این تفکر در ذهن بازیکنان ایجاد میشد که در این شرایط تیم حریف میآید که گل بزند و ما باید تمرکز کنیم و حتی از این فرصت استفاده کنیم تا گل دوم را بزنیم.
* یکی از معروفترین کنفرانسهای خبری شما آن کنفرانسی بود که گفتید مگر بازیکن گل نمیزند، منِ مربی مقصرم. همچنان هم همان نظر را دارید؟ فکر میکنید در چنین مسائلی چند درصد از مسئولیت با بازیکن است و چند درصد با مربی؟
متاسفانه در کشور ما همه سعی میکنند مسئولیت را بر دوش مربی بگذارند. کار مربی این است که طوری برنامهریزی کند که توپ به مقابل دروازه حریف برسد و برای فوروارد موقعیت خلق کند. این هنر مربی است که توپ را به آنجا برساند. باقی مسائل به کیفیت، خلاقیت و هوش بازیکن بستگی دارد. بازیکن حقوق دریافت کرده و در پست تخصصی خود در زمین، باید وظیفه گلزنی را انجام دهد. وقتی او گل نمیزند، مربی مقصر است؟ نه، بازیکن باید پول گرفته که گل بزند. اگر قرار باشد او گل نزند، پس ما باید خودمان وارد زمین شویم و گل بزنیم؟ مسئولیت گلزنی با کسی است که قرارداد بسته و تخصصش این است. همین اتفاقات باعث میشود که وقتی بازیکن گل نمیزند، مربی عصبانی میشود و میگوید که من باید گل بزنم! مربی برای هر بازی برنامهریزی میکند، مثل یک فرمانده در جنگ. او استراتژی و نقشهها را طراحی میکند تا تیم را به موقعیت گل برساند. اما در نهایت، این بازیکن است که باید در لحظه حیاتی، درست عمل کند. در جنگ، کسی که پشت تانک یا تیربار است، وظیفه شلیک به هدف را دارد. همینطور، در زمین فوتبال نیز این فوروارد است که باید وظیفهاش را به خوبی انجام دهد و گل بزند. از یک فوروارد خوب انتظار داریم دقت بیشتری داشته باشد، سرعت عملش بالا باشد و هدفگذاری دقیقی داشته باشد. اگر او گل بزند، مشکلی برای تیم و مربی ایجاد نمیشود. مربی برنامه خود را پیاده کرده، بازیکن هم وظیفهاش را انجام داده و نتیجه به دست آمده است. در این حالت همه چیز هماهنگ و موفقیتآمیز است. بازیکن باید حرفهای فکر کند و اگر فرصتی از دست رفت، نباید حسرت بخورد. حرفهای بودن یعنی این که بتواند خود را سریعاً بازسازی کند و برای فرصت بعدی آماده باشد. نباید ده دقیقه ناراحت باشد که چرا گل نزده است. باید شرایط جدید را سریع بپذیرد و خودش را با آن تطبیق دهد تا در ادامه بازی باز هم برای گلزنی آماده باشد.
* به طور کلی عملکرد آقای گاریدو را چطور میبینید؟
در رقابتهای داخلی شرایط تیم خوب است و تغییراتی هم که انجام میشود، خیلی به ما خسارت نمیزند اما مسئله اصلی زمانی است که تیم در مسابقات سطح بالا حضور پیدا میکند. در بازیهای سطح بالاتر، شرایط متفاوت است و آنجاست که هوش مربی میتواند کمک کند؛ مربی باید با استراتژی دقیق و تفکر خلاقانه، توانایی تیم را در استفاده از فرصتها و مدیریت بازی بالا ببرد. ما باز هم برای صعود شانس داریم اما اشکالاتی داریم که مربی باید رفع کند. یکی از این موارد، آمادهسازی خط حمله از لحاظ روحی و تمرینی است تا بازیکنان بتوانند در شرایط حساس به گل برسند. همچنین، جابجاییهای زیاد در پستهای مختلف ممکن است هماهنگی تیمی را کاهش دهد. به نظرم، گاریدو باید روی این موضوع تمرکز بیشتری داشته باشد تا با کاهش جابجاییها، تیم به هماهنگی بالاتری دست پیدا کنند.
* از پرسپولیس فاصله بگیریم و درباره روزهایی که در داماش گذراندید، صحبت کنیم.
فشار به حدی بالا بود که میتوانم بگویم هیچوقت در پرسپولیس به این حد استرس نداشتم. تیم ما با چالشهای زیادی در این فصل مواجه شد. از همان ابتدا، فرصت کافی برای هماهنگی و بازیهای تدارکاتی نداشتیم و تیم را خیلی دیر تشکیل دادیم. به دلیل کمبود زمان، عملاً هر مسابقه برای ما حکم یک بازی تدارکاتی داشت، اما نتایج در لیگ نیز برایمان اهمیت زیادی داشت. با این حال، با توجه به شرایط، شروع خوبی داشتیم و در هفت بازی تنها یک شکست داشتیم، که با توجه به عملکرد ضعیف تیم در فصل گذشته، قابل قبول بود. سال گذشته این تیم از ۱۷ بازی، ۴ امتیاز گرفته بود. از طرفی مشکلات مالی نیز مزید بر علت شد و به جای آنکه بتوانیم مسیر پیشرفت را طی کنیم، با چالشهای بیشتری روبرو شدیم. مالک باشگاه و مدیرعامل برای تأمین منابع مالی تلاشهای زیادی کردند، جلسات متعددی با مسئولین و افراد دیگر برگزار کردند، اما نتیجهای حاصل نشد. ما که دنبال پول نبودیم و چیزی نگرفتیم و گفتیم حقوق هم نمیخواهیم اما بازیکن نمیتواند از حق و حقوقش بگذرد. اوضاع به حدی بد بود که عطایش را به لقایش بخشیدیم. این راه و روش تیمداری نیست؛ نمیتوانید ۵ تا بازیکن را در یک اتاق بخوابانید و یک غذای محدود بدهید و بگویید در روز میتوانی انقدر تغذیه داشته باشی. با این شرایط نمیتوانی از بازیکن کار بکشی. بازیکن باید تغذیه خوب، استراحت و آرامش داشته باش و مشکل مالی نداشته باشد. زمانی که یک بازیکن درگیر مشکلات مالی و فکری باشد، نمیتوان از او انتظار داشت که در میدان معجزه کند. حتی تیمهای بزرگ با امکانات کامل هم گاهی نتیجه نمیگیرند، حالا شما فکر کنید بازیکن درگیری فکری هم داشته باشد. مگر چنین چیزی میشود؟
* از طرف هواداران هم تحت فشار بودید.
بله، چون هواداران خیلی انتظار دارند. هواداران باید درک کنند که برای موفقیت در فوتبال نیاز به زمان و صبر است. فوتبال این نیست که امروز تیم تشکیل بدهی و از فردا همه را ببری. وقتی تیمی را ۲۰ روزه جمع کردید، بدنسازی نکردید و جای خواب و خوراکتان هم مناسب نیست، انتظار دارید به لیگ برتر بروید؟ انتظارات باید واقعبینانه باشد؛ این تیم سال قبل در حال سقوط بود؛ امسال باید تقویت شود و اواسط جدول باشد، فصل بعد به جمع چهار تیم برسد و سال سوم مدعی لیگ برتر باشد. روند فوتبال این است. اگر کسی میگوید چیزی جز این است، حتما بهتر از ما میداند. فوتبال قواعد و قانونی دارد که باید با آن پله پله جلو بروید؛ مثل یک پازل که باید قطعه قطعه کنار هم بچینید. ما حتی زمین بازی مناسب نداشتیم؛ چه انتظاری از تیم داشتید؟ همه این مسائل در کنار مشکلات مالی باعث شد که به این نتیجه برسیم به این شرایط کار هم برای ما سخت است و هم فشار آوردن به بازیکن سختتر میشود. این مشکلات مالی و تغذیهای در فوتبال حرفهای واقعا منسوخ شده و آدم خجالت میکشد که مطرح کند. لیگ یک پشتوانه لیگ برتر است. با این شرایط چطور انتظار دارید فوتبال ما رشد کند؟ اگر ما در سطوح بالاتر اختلاف بین تیمهای ایرانی و سایر تیمهایی آسیایی را میبینیم، به خاطر همین تفاوتها در زیرساختها است. باید واقعبینانه به فوتبال نگاه کنیم. ما برای فوتبالمان چه کار کردهایم؟ آیا میتوانید انتظار داشته باشید در مسابقه اتومبیلرانی یک راننده با پراید، بنز را شکست بدهد؟ هرچقدر هزینه کنید، همانقدر بهره میبرید.
* یکی از نکات جالب حضور شما در داماش، به زمانی برمیگردد که در کنفرانس مطبوعاتی جمله “فکر میکنید اگر من بروم، همه چیز درست میشود؟” را تکرار کردید. جملهای قبلا به عنوان سرمربی پرسپولیس مطرح کرده بودید و با جدایی شما شرایط این تیم درست شده بود.
خدا را شکر، اشکالی ندارد، اما به نظر شما همیشه این اتفاق میفتد؟ قطعا خیر. ممکن است یک مربی بدشانس در بحرانها تیم را بگیرد. اگر مربیای که جای من آمد، در آن بحران بود میتوانست موفق شود؟ شرایط برای او فراهم شد، بازیکن گرفتند، پول تزریق کردند تا تیم موفق شد. اگر مورینیو هم بیاید و دستش بسته باشد و پول تزریق نشود، موفق نخواهد شد، مگر اینکه معجزه شود. این قانون فوتبال است. همه چیز فوتبال با برنامه پیش میرود. در همین پرسپولیس در زمان برانکو بازیکن خریدند و در دورههای پس از ایشان هم همیشه شرایط خوب بود تا تیم موفق شد. اگر اینها نبود، موفقیت میدیدید؟ من در بدترین شرایط تنها ماندم، نه پول بود و نه تزریق پول. من با آن وضعیت، تیم را با ۹ امتیاز در جام باشگاهها تحویل آقای برانکو دادم، استقلال را بردم. کجا این کارنامه را گفتند؟ با این حال همیشه به مربیان خارجی امکانات و فرصت میدهیم تا موفق شود. آیا با مربیان داخلی چنین برخوردی میشود؟ ما غریب پرست هستیم و خارجیها را بیشتر دوست داریم و حتی با بیشترین اشتباهات هم به آنها فرصت میدهیم.
* در این سالها از وایرال شدن آن ویدئو و صحبتهای هواداران ناراحت نمیشدید؟
شما هیچوقت جای من قرار نگرفتید که حالت من را درک کنید. انقدر فشار زیاد بود که اصلاً نمیدانستی باید چه کار بکنی؛ نه کسی کمک میکرد و نه کسی پشتیبان بود. هر کسی میرسید ما را سیبل میکرد و انتقاد میکرد. هیچکس نگفت آقای درخشان، شهامت داشتی که در این شرایط تیم را گرفتی. هیچکس نگفت به تو چه چیزی دادهاند و حالا چه میخواهند؟ چند بازیکن خوب برایت خریدهاند که حریفهایت را ببری؟ استقلال را بردی، حالا چه میخواهی که بهتر شوی؟ چه کسی اینها را به من گفت؟ همه گفتند چرا تیمت گل نمیزند، ما گفتیم پس من باید بروم گل بزنم؟ همه این را تیتر کردند اما همین حرف را کالدرون گفت و همه گفتند راست میگوید، مگر کالدرون باید گل بزند؟ ما به داشتههای خودمان بها نمیدهیم و آنها را میسوزانیم. من و امثال من سرمایههای این مملکت هستیم و اگر بها ندهید، تا کِی میخوهید مربی خارجی بیاورید که مثل ویلموتس و کیروش پولشان را بگیرند و بروند؟ اینها چه تاثیری روی فوتبال ما گذاشتند؟ همین مربیان زحمتکش داخلی، بازیکن ساختهاند، اما ما اینها را له میکنیم و از رویشان رد میشویم. ما باید یک تغییر نگرش در انتقادات و تصمیمگیری و ایراد گرفتنهایمان داشته باشیم و عادلانه جلو برویم. وقتی به یک نفر سلام نمیکنی، میآید یک جور را بزند که قلع و قمع شوی. شما باید فنی نگاه کنید و بگویید این آدم دست خالی این کار را کرده، چه امکاناتی به او دادیم که انتظار معجزه داریم؟ باید یک جایی بکارید که برداشت کنید.
* نگران نیستید حالا هم شرایط داماش تغییر کند و باز هم آن اتفاقات تکرار شود؟
من آرزو میکنم داماش هم مثل پرسپولیس روز به روز بهتر شود. این آرزوی قبلی من است. من دوست ندارم مربی بعدی که جای من میآید، عذابی را که من کشیدم، نکشد و موفقتر باشد. چه اشکالی دارد؟ همیشه یک نفر باید قربانی شود. اما سوال من این است که مگر میشود با بی پولی تغییر ایجاد شود؟ شما با پول میتوانید امکانات خوب ایجاد کنید، بازیکن باکیفیت بخرید، غذای خوب فراهم کنیم، لباس خوب بدهید، زمین تمرین خوب فراهم کنید. با بیپولی کیفیت بالا میرود؟
* الان چه برنامهای دارید؟
منتظر هستم تا ببینم چه پیشنهادی میآید. امیدوارم پیشنهاد بعدی از طرف یک تیم بابضاعت باشد تا بتوانیم بدون مشکل و با دغدغه کمتر، تواناییهایمان را در آن نشان بدهیم.