یکشنبه , ۴ خرداد ۱۴۰۴

رهبران اتحادیه اروپا باید موضع خود را در مورد جزایر سه گانه ایرانی اصلاح کنند

به گزارش گروه سیاست خارجی ای بی اس نیوز، این نهاد دانشگاهی در بیانیه ای اقدام اخیر اتحادیه اروپا و همچنین ادعاهای بی اساس و دروغ برخی از استانداران خلیج فارس را محکوم کرد و گفت: اتحادیه اروپا در بیانیه مشترک خود با خلیج فارس شورای همکاری با نادیده گرفتن هویت اصلی خود یعنی کنشگری هنجاری و گرفتار شدن در دام سیاست قدرت و سود، موضعی اعلام شده در مورد جزایر سه گانه ایرانی اتخاذ می کند.

انجمن اسلامی اساتید دانشگاه تاکید کرد که اتحادیه اروپا مانند شورای همکاری خلیج فارس در موضع اعلام شده در بند 46 بیانیه مشترک خود به یک طرف یا طرف دیگر متمایل شده است که نتیجه نهایی آن دامن زدن به اختلاف بین کشورهای منطقه، برای دامن زدن و تشدید وضعیت تفرقه و مناقشه، این امر موجب تقویت روندها و روندهای بی ثبات کننده و در نهایت ایجاد بستری برای تضعیف صلح و امنیت بین المللی می شود.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

موضع اعلام شده در خصوص جزایر سه گانه ایرانی بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در بیانیه مشترک اجلاس سران اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس در تاریخ 16 اکتبر 2024 (25 مهر 1403) وضعیت مهم و نگران کننده ای را نشان می دهد. و یک نقطه عطف نسبتا خطرناک در روند جاری و در حال گسترش مبارزات سیاسی فراگیر، دیپلماسی و تبلیغات – رسانه ای است که توسط امارات متحده عربی و دوستان و متحدان منطقه ای و جهانی آن در دهه های گذشته برای ایجاد و ایجاد نوعی روابط بین المللی استفاده شده است. درگیری و همچنین دامن زدن به نوعی چالش و بحران که امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران را تهدید می کند.

در بند 46 بیانیه فوق الذکر، از ایران خواسته شده است «…به اشغال جزایر سه گانه اماراتی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی که متضمن نقض حاکمیت امارات متحده عربی است، پایان دهد. و اصول منشور سازمان ملل متحد.» استفاده از مفهوم «اشغال» در رابطه با ادعای تعلق جزایر سه گانه به امارات متحده عربی و به تصویر کشیدن ایران به عنوان نیروی اشغالگر جزایر سه گانه و نقض حاکمیت یک دولت دیگر و اصول منشور سازمان ملل متحد که برای اولین بار در بیانیه ای از این دست و در این زمینه آمده است، حاوی پیامدهای غیر سازنده و نسبتاً مخربی است که در تضاد کامل با حقایق عینی غیرقابل انکار و اسناد تاریخی معتبر و ناقض اصول اساسی حقوق بین الملل از جمله اصول منشور ملل متحد و حتی ابطال دکترین های وجودی و مبانی هنجاری اتحادیه اروپا است.

در واقع موضع و صورت‌بندی‌های ریاکارانه و کوته‌بینانه برخلاف واقعیت‌های تاریخی و اسناد مسلم و برخی اصول و موازین حقوقی منعکس در بند 46 بیانیه مشترک سران اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج‌فارس است. چیزی بیش از یک اقدام نامناسب در تضاد با موجودیت، تمامیت ارضی، حاکمیت، امنیت ملی و منافع حیاتی یکی از قدیمی ترین و باثبات ترین دولت-ملت ها، عضو جامعه بین المللی و یکی از اعضای بنیانگذار سازمان ملل متحد است. ، آغاز شکل گیری رویه و روندی زیانبار و زیان آور است که باعث می شود مبانی هنجاری نظم بین المللی در حال گذار باشد و شکننده کنونی را از بین ببرد. نظمی که به «نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» معروف است و نهادهای بین‌المللی به‌ویژه اتحادیه اروپا و توسعه آن و تفکر حامی آن، یکی از ارکان اصلی چنین نظمی را تشکیل می‌دهند.

در این راستا بنا به دلایل ذکر شده در ادامه، لازم است سران اتحادیه اروپا هر چه سریعتر موضع خود را در خصوص جزایر سه گانه بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که همواره غرامت ایرانی بوده اند، اصلاح کنند. گذشته قانونی، آشفته و متضاد:

1) مذاکره با دکترین ها و مبانی هنجاری اتحادیه اروپا: در ادبیات روابط بین‌الملل اتحادیه اروپا، کنش غیرسرزمینی و هنجاری پیشگام نوع دیگری از کنش‌گری و سیاست تحت عنوان کنشگری و سیاست هنجاری تلقی می‌شود. دستور کار اصلی فعالان هنجاری، ترویج آرمان‌ها، ارزش‌ها و هنجارهایی مانند صلح، توسعه، همکاری، هم‌گرایی، همزیستی مسالمت‌آمیز و حاکمیت قانون است، نه ترویج سیاست‌های متمرکز بر سود و قدرت.

اتحادیه اروپا در بیانیه مشترک خود با شورای همکاری خلیج فارس، اگرچه بارها اصول و هنجارهای اساسی الهام‌بخش و هویت‌بخش این اتحادیه را یادآور شد، اما در موضع اعلام شده در خصوص جزایر سه‌گانه ایرانی، اتحادیه اروپا هویت اصلی خود را به عنوان یک موجود نادیده می‌گیرد. کنشگری هنجاری در دام قدرت اساسی و سیاست سود. این محور در واکنشی انتقام جویانه به اتهام دخالت ایران در بحران اوکراین و همچنین تشویق امارات و متحدانش به سرمایه گذاری بیشتر در این زمینه گرفتار شد. اروپا با نوعی سوگیری ضد صلح، ضد هنجار، تقابل، آشفته و گریز از حاکمیت قانون مواجه است و البته واضح است که چنین روند و جهت گیری با هویت اتحادیه اروپا سازگار نیست. چنین کنشگری هنجاری به هر نحوی باشد.

2) تجاوز از حدود صلاحیت و اختیار: متهم كردن ايران به اشغال جزاير سه گانه بوموسي تنب بزرگ و تنب كوچك كه شامل ادعاي نادرست و بي اساس تعلق آنها به امارات متحده عربي است، در واقع حاكي از دخالت ناروا و نابجاي اتحاديه اروپا و شوراي همكاري خليج فارس در موضوعی که بنیاد هیچ اختیاری برای ورود به آن ندارد.

ادعای تعلق جزایر سه گانه ایرانی به امارات به معنای تصمیم برای تملک و واگذاری زمین و تغییرات سرزمینی توسط نهادی است که اختیار چنین تصمیمی را ندارد. زیرا در چارچوب موازین حقوق بین‌الملل، تصرفات، واگذاری‌ها و واگذاری‌های سرزمینی نتیجه واقعیت‌های عینی تاریخی و سیاسی یا برخاسته از چارچوب‌های هنجاری و حقوقی پذیرفته‌شده مانند معاهدات، قواعد عرفی، اصول کلی و تصمیمات قضایی است. اتحادیه نمی تواند نه قادر به ایجاد واقعیت تاریخی است، نه قادر به وضع قواعد و قوانین است و نه شایستگی قضاوت را دارد.

3) نادیده گرفتن قوانین اجباری و نقض نظم عمومی بین المللی: برخی از اصول و هنجارهای حقوق بین الملل در نظام هنجاری جامعه بین الملل از چنان اعتبار و جایگاهی برخوردارند که نقض و غفلت از آنها، تهاجم به ارزش های اساسی و مبانی همزیستی و همبستگی و در عین حال علیه قابلیت اطمینان تلقی می شود. جامعه بین المللی است و از این رو این اصول و هنجارها را قواعد آمره یا قواعد تخلف ناپذیر می نامند. در عین حال، قوانین امره شامل تعهدات معینی در قبال جامعه بین المللی دولت ها به عنوان یک کل است و بنابراین بازتابی از نظم عمومی بین المللی تلقی می شود.

اصل حاکمیت دولت ها و الزامات آن مانند برابری حاکمیت ها و احترام به تمامیت ارضی دولت ها از مهم ترین قواعد خدشه ناپذیر حقوق بین الملل است که نادیده گرفتن و نقض آن نه تنها می تواند به دولت یا دولت های مربوطه آسیب برساند. بلکه نظم عمومی بین المللی را مختل می کند. بر این اساس، موضع بیانیه مشترک اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس در خصوص جزایر سه گانه ایرانی را می توان نقض حاکمیت و تمامیت ارضی ایران و در نهایت تعرض به نظم عمومی بین المللی تلقی کرد.

4) تقسیم، بی‌ثباتی و ایجاد پایگاه‌هایی برای تضعیف صلح و امنیت بین‌المللی: تاریخ روابط بین الملل به خوبی نشان می دهد که انباشت و تشدید اختلافات بین المللی به ویژه مناقشات ارضی و ارضی به صورت مستمر و پایدار، یکی از منابع اصلی جنگ و درگیری های مسلحانه و خشونت آمیز بین دولت ها بوده و به طور اجتناب ناپذیر صلح و امنیت را به خطر می اندازد. . بین بین المللی بود.

در این راستا، رعایت تمامیت ارضی دولت ها و پرهیز از تحریف و بی اعتبار ساختن مرزها و موقعیت های سرزمینی، همواره پیش شرطی حیاتی و مسلم برای استقرار و حفظ صلح و امنیت بین المللی تلقی شده است.

با این تعریف می توان گفت که اتحادیه اروپا نیز مانند شورای همکاری خلیج فارس در موضع اعلام شده در بند 46 بیانیه مشترک خود به یک طرف متمایل شده است که در نهایت منجر به دامن زدن به تفرقه بین کشورها می شود. منطقه، جرقه زدن و تشدید وضعیتی است که اختلاف و درگیری ایجاد می کند. این امر باعث تحریک، تقویت روندها و گرایش های بی ثبات کننده و در نهایت ایجاد بستری برای تضعیف صلح و امنیت بین المللی خواهد شد.

درباره صادق سیاسی

پیشنهاد ما به شما

شروع برنامه برای استفاده از 6000 موتورسیکلت تاکسی و برقی در تهران

معاون رئیس جمهور از شروع برنامه جایگزینی 6000 تاکسی و موتور سیکلت با موتور سیکلت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *