* شرح بیش از شانزده دقیقه
گوندوگان وارد زمین شد و در عرض 3 دقیقه کنترل توپ و بازی را در دست گرفت و با عجله ادامه داد تا سیتی قهرمان لیگ شد.
گل اول در 5 دقیقه. رحیم استرلینگ، مانند گوندوگان، یک تعویض دیگر در نیمه دوم انجام داد و چیزی را که سیتی در طول بازی از دست داده بود، ارائه کرد: یک سانتر خوب زود هنگام. شهر اغلب و خیلی دیر، مدام به دنبال “این” پاس عالی و کامل بود. و این باعث شد که ویلا به راحتی سازماندهی کند. جرارد ویا اما کل بازی را آماده کرد. در واقع عالی و تحسین برانگیز و با کنترل کامل دفاع کردند. استرلینگ آنها را تحت فشار قرار داد. او توپ را از سمت راست وارد دروازه کرد و گوندوگان توپ را با ضربه سر به تیرک دروازه فرستاد.
جالب اینجاست که سیتی در تمام وقت‌های اضافه توپ را در گوشه‌های زمین نگه می‌داشت تا چیزی به شانس واگذار نشود. کمی ضد فوتبال برای پیروزی لازم است. چیزی ضروری، همانطور که گواردیولا بار دیگر تلخی حذف مادرید را توصیف کرد. آنها به این جدیت و شاید هم کمی خاک در برنابئو نیاز داشتند.
بعد از گل سوم و آن شش دقیقه جادویی، موسیقی متن ونجلیس شنیده شد و سیتی، گواردیولا و گونگان بهشت را فتح کردند. آبی آسمانی همه جا پرواز می کرد و قرمزهای لیورپول در مقابل دروازه های بسته بهشت فرو رفته بودند.
آفرین و خسته نباشی از آسمان آبی. آن بازگشت و آن شش دقیقه مستحق یک پیروزی بی پایان در ماراتن مقابل لیورپول قدرتمند بود.
به یاد داشته باشید که سیتی درهای بهشت فوتبال را به روی هواداران خود باز کرده است.
هر کس.
* همین دیروز بود که درباره «سرجیو آگوئرو» و «روبرتو مانچینی» و دیدار حیاتی آخرین بازی فصل گذشته و تنها قهرمانی سیتی صحبت کردیم. در مورد دو گل دقایق 1 و 4 و قهرمانی صحبت کردیم. از داستانی که از دل داستان های فانتزی کهن بیرون آمده است.
داستان امروز هم همینطور است. بار دیگر سیتی با نام های مختلف مانند گوندوغان و گواردیولا یک عنوان فوق العاده دیگر به دست آورد. دهان همه هواداران فوتبال، نویسندگان و تمرین‌کنندگان فوتبال و هر کسی که هر ارتباطی با دنیا داشته باشد کاملا باز است.
این یک کلمه نیست؛ شگفت انگیز بود.
* آخرین مردی که سیتی را به طور استثنایی در روز پایانی فصل تحت تاثیر قرار داد و در ثانیه های پایانی، بازیکن تازه وارد به لیگ برتر انگلیس را خلق کرد و همه چیز برای همیشه تغییر کرد. او اکنون مجسمه ای روی زمین بیرون ورزشگاه اتحاد دارد. مطمئنم روزی یکی از همین نسل در کنارش خواهد بود. ایلکای گوندوگان، ترک آلمانی الاصل.
او گل های اول و سوم را به ثمر رساند. همه مهم بودند، اما بعد از گل اول او، همه فوتبالیست ها و حتی لیورپول ناگهان جریان مذاب آتش را روی بدن خود احساس کردند. از آن زمان به بعد، همه می‌دانستیم که این چهار نفر اخراج شده‌اند و گواردیولا پس از فرگوسن، ونگر و مورینیو را کنار می‌گذارد، رتبه دوم لیگ برتر را اشغال می‌کند و سیتی ششمین قهرمانی خود در لیگ برتر را به دست می‌آورد.
امیرحسین صدر و چشم انداز او برای بازگشت سیتی در راس گوندوگان و لیگ برتر…
* پپ گواردیولا یک هفته پیش پیش بینی کرد: “اگر ما برنده نباشیم، لیورپول قهرمان لیگ خواهد شد.” حق با او بود.
لیورپول کار خود را انجام داده است. استیون جرارد نیز مانند کوتینیو این نقش را بازی کرد. و استون ویلا با 4 گل برتری خود را در اتحاد تثبیت کرد. و منچستر سیتی؟
به نظر می رسید شانس خود را از دست داده اند. از نو. سیتی در 2 دقیقه در خانه ضعیف ترین عملکرد فصل خود را به نمایش گذاشت.
پس از یأس و ناامیدی ناشی از شکست مقابل رئال مادرید، در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا، در دو بازی کاملا کلاسیک اروپایی، سیتی در لیگ داخلی راهی را در پیش گرفته بود که “هرگز” هیچ تیمی در این روز آخر در صدر جدول نبود. اولین تیمی که رفت و در روز آخر به عنوان بهترین تیم قهرمانی را به عنوان هدیه رقیب جنگجو خود کسب کرد. دست‌بند و تسلیم، جایی که خوش‌بین‌های غیرمنطقی با پذیرش شکست دست‌های خود را بالا بردند.
اما در عرض چند دقیقه یکی از بهترین بازگشت های تاریخ به لیگ اتفاق افتاد. بزرگتر از این لحظه آگوئرو؟ احتمال دارد. شاید. همانطور که می بینیم راه بازگشت بسیار سخت و غیرممکن به نظر می رسید. کوئینز پارک رنجرز آن روز ده نفر را بازی کرد. و تیم ضعیف بود. از طرفی ویلا بهتر و خطرناکتر بود. این تیم در خدمت اسطوره های سابق لیورپول بود که تمام صبح را با امید و دعای مرسی سید سپری کردند. تنها 4 دقیقه از بازی برای ویا با گل خوب کوتینیو برزیلی باقی مانده بود. و سیتی به سه گل نیاز داشت. شهر در ته چاه بود.
این در حالی است که لیورپول نیز به گود افتاده بود. ولوز در دقیقه 4 به گل رسید. و لیورپول به شدت خواهان 5 گل بود. اما قرار بود که باشد. قرمزها گل های خود را می زنند. در نهایت با هم جنگیدند. بله، پیش بینی گواردیولا درست بود. سیتی باید برنده می شد. اما سیتی واقعاً مثل سیتی، مثل برندگان بازی نکرد، چه برسد به قهرمانان.
امیرحسین صدر
اما در حالی که تنها چهار دقیقه باقی مانده بود، سیتی ناگهان غرش کرد و با فاجعه بیدار شد. تصور یک فصل بدون جام و دیدن چهار قهرمانی لیورپول غیرممکن بود. کوه همیشه آماده انفجار بود. گوندوگان یک دقیقه قبل از گل کوتینیو جای برناردو سیلوا را گرفت. در بدترین زمان ممکن و احتمالا برای آخرین بازی. گوندوگان آمد و میراثی ماندگار مانند آگوئرو در تاریخ سیتی و فوتبال انگلیس به جای گذاشت. او معجزه کرد و ناخواسته اسطوره شد.
به طور باورنکردنی، در مقابل چشمان حیرت زده همه فوتبالدوستان در سراسر جهان، سیتی در 5 دقیقه سه گل به ثمر رساند، در حالی که هیچ کس در هیچ یک از دقایق چنین سناریویی را تصور نمی کرد.
* باید به یک مورد اشاره کنم. من به طور تصادفی از یکی از صدها سایت آمار و تجزیه و تحلیل فوتبال با آن برخورد کردم. شاید باور نکنید، اما این اولین باری است که سیتی پس از بازی مقابل نوریچ در 4 فوریه، زمانی که 1-4 عقب بود، توانست گل های از دست رفته را جبران کند و بازی را به نفع خود برگرداند. سیتی در آن زمان باشگاه متفاوتی بود. طولی نکشید که از دسته های سوم، دوم و اول به لیگ برتر رسیدیم. جوی بارتون، بن تاچر و ریچارد دان بخشی از این تیم بودند. و از اینکه در رتبه هشتم قرار گرفتند بسیار خوشحال بودند. تا به حال کسی نام شیخ منصور را نشنیده بود.
سکوتی عصبی و غم انگیز در بازی سیتی و لیورپول حاکم بود و غول ها نفس نفس می زدند. اما گل اول گوندوگان، صدای غرش تماشاگران را جایگزین موسیقی متن دقایق قبل کرد. تنها سه دقیقه بعد سیتی بازی را به تساوی کشاند. رودری سنگ دفاعی سیتی قرار است در خط هافبک باشد، اما سبک گواردیولا همه را مجبور می کند بدون توجه به موقعیت، وارد زمین شوند و حمله کنند. زمانی که توپ در خارج از محوطه به رودری ارسال شد، او با خونسردی و آرامش توپ را وارد دروازه رابین اولسن، دروازه بان ویلا کرد. شاید به همین دلیل است که گواردیولا تمایلی به پیشنهاد خرید در فروشگاه رایس ندارد.
او گفت: گوندوگان. پس از پیروزی 3-0 مقابل بروژ در بلژیک، گواردیولا با عصبانیت به بازیکنان حاضر در رختکن گفت: “من دیگر نمی توانم این کار را انجام دهم”! تعجب کردیم و زمزمه هایی درباره آینده تیم در بین بازیکنان بلند شد. رویکرد او به بازی ممکن است هر از چند گاهی تغییر کند، اما اصول گواردیولا ثابت می ماند. او همیشه بسیار هیجان زده است و همیشه در رختکن است “مثل شیر” می غرد “
امروز بعد از اتفاقات دیشب به خوبی این جمله را فهمیدیم “بیشتر از این نمی توانم” گواردیولا یعنی چه؟ فشار شدیدی که دیشب شاهد آن بودیم فراتر از پذیرش و تحمل مردم عادی است، اما “شیر نر” قهرمان که با تجربه بهترین تعویض تاریخ لیگ برتر، تا 5 دقیقه غیبت داشت، خود را از دستان باشگاه و لیورپول درید.
تمام فصول و بازی های خانگی و خارج از خانه در نتیجه یک برد خلاصه شده است. او در یک بازگشت بسیار غیرمنطقی، تمام معادلات را به هم زد و استون ویلا را 2-4 بر 2-4 شکست داد تا اینکه شاگردان پپ گواردیولا در 4 دقیقه پایان فصل را در آغوش گرفتند. ورزشگاه اتحاد با خوشحالی تخریب شد و پیروزی 1-2 لیورپول مقابل ولوز بیهوده بود. مثل همیشه، سیتی هرگز از رقابت نیمه وقت دست نکشیده است. نه در آخرین روز فصل، نه زمانی که عنوان قهرمانی لیگ در خطر نابودی است.
کد خبر: 1825903 |
03 خرداد 1401 ساعت 01:39 |
9,301 بازدید |
0نظرات
چند کلمه در مورد قهرمانی منچستر سیتی
اما این نتیجه برای سیتی کافی نبود. سیتی هم مثل لیورپول یک امتیاز داشت. اگر لیورپول یک امتیاز را به . تبدیل می کرد، این عنوان آنها بود. اگر سیتی گل سوم را می زد، لیورپول می توانست ده گل به ثمر برساند و باز هم کوچکترین تغییری در تعیین قهرمانی نداشته باشد. بنابراین در هشت دقیقه پایانی، بزرگترین گل فصل سیتی دنیای فوتبال را ذوب کرد.
کوین دی بروین از اعتقاداتش دست نکشید، این بهترین بازی او نبود، اما هرگز از تلاش سخت خود دست نکشید. او با آخرین قطره انرژی خود توپ را گرفت. او پس از گرفتن توپ، گوندوگان را دید که پشت ضربه دوم پنهان شده بود. گوندوگان صلیب طلایی خود را به الماس تبدیل کرد. خیلی دیر شده بود، اما فوتبالی بود که سیتی هنوز می توانست ارائه دهد. بالینی، سبک و ساده، از نظر فنی عالی و بسیار موثر و کشنده. آنها قهرمان فوتبال بودند.
اصلا خسته نباشید احتمالا حتی هواداران بی طرف امروزی هم از هیجان خسته شده اند و بدنشان کبود شده است. من در مورد هواداران سیتی و لیورپول صحبت نمی کنم. اطمینان حاصل کنید که نیمی از هواداران هر دو تیم در تمام مناطق جهان امروز به دلیل بیماری سر کار نیستند.
دنیای دیوانه دیوانه فوتبال دیوانه برای هر یک از آنها حماسه تلخ و شیرین دیگری به جا می گذارد. “هرگز” فراموش نخواهند کرد ما هیچ یک از ما را فراموش نمی کنیم. جناح و احساسات ما مهم نیست. پر جنب و جوش یا متلاشی شده، شاهد یک اتفاق بی نظیر فوتبالی دیگر بودیم که مانند آتشفشان، ناگهانی و غیرمنتظره از جعبه جادوی فوتبال انگلیس بیرون آمد. تمام معجزات گذشته را در مسیر خود ذوب کرد و ما یکی یکی مجذوب شدیم.
ورزشگاه اتحاد شهر پمپئی بود که در 4 دقیقه تمام ساکنانش را سوزاند!
