یک کارشناس صنعت نفت گفت: اجرای صحیح قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی می تواند مشارکت واقعی مردم را در تمامی بخش های صنعت نفت ایجاد کند.
آقای نصرالله زارعی کارشناس صنعت نفت در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری صداوسیماوی درباره نحوه مشارکت مردم در صنعت نفت با بیان اینکه بخش خصوصی همواره به دنبال افزایش بهره وری و استفاده از فناوری های نوین برای کسب سود بیشتر است، گفت: مهمترین قدم اول که گامی برای ورود بخش خصوصی به نفت بود. بخش بالادستی و پایین دستی صنعت نفت، تصویب اجرای قانون سیاست کلی اصل 44 قانون اساسی در سال 1385 صورت گرفت.
وی افزود: قرار بود با تصویب این قانون در مدت نزدیک به هفت سال بخش ها و شرکت هایی که نقش دولتی نداشتند و مغایرتی با اصل 45 قانون اساسی نداشتند واگذار شوند، اما این امر محقق نشد. مورد. در صنعت نفت و بخش هایی که اجرا شد. این صنعت با هدف کاهش بدهی عمومی جدا شد.
آقای زارعی ادامه داد: پتروشیمی ها و پالایشگاه ها به صندوق های بازنشستگی کشوری، نیروهای مسلح و سازمان تامین اجتماعی واگذار شد. این وزارتخانه ها به نوعی دولت هستند. زیرا مدیران آنها منصوب دولت هستند و خصوصی سازی به معنای واقعی کلمه صورت نگرفته است.
وی کلمه خصوصیتی را که رهبر انقلاب کلمه بد نامیدند را برجسته کرد و افزود: نتیجه این نوع واگذاری ها نه تنها بهبود و ارزش افزوده ای در این بخش ها ایجاد نکرده و در کارآفرینی و ثروت ایجاد نکرده است. زمینه های اقتصادی هم صنایع با ارزش افزوده، بلکه حلقه ای برای حل کسب و کار دولتی، ناکارآمدی ها و کسری ها ایجاد کرد.
این کارشناس صنعت نفت اضافه کرد: چارچوب قانونی بسیار خوبی وجود دارد که باید اجرایی شود. در اصل 45 قانون اساسی مشخص شده است که طبق قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، مصوب 1390، کدام بخش ها معصوم هستند و کدام قسمت ها باید در اختیار دولت و دولتی باشد که دولت به وزارت نفت سپرده است. .
اجرای ضعیف قراردادهای IPC موفقیت شرکت های اکتشاف و تولید را با مشکل مواجه کرده است
وی افزود: گام دوم خصوصی سازی در سال های 94 و 95 صورت گرفت و به این ترتیب وزارت نفت تصمیم گرفت تا اجازه ورود شرکت های اکتشاف و تولید (E&P) به بخش های بالادستی صنعت نفت را بدهد.
آقای زارعی گفت: در مرحله اول حدود 11 شرکت در این زمینه تاسیس شد و اکنون به حدود 19 شرکت رسیده است. وی گفت: این ایده خوب است، اما چند سوال مهم مطرح می شود. اول اینکه چند تا از این شرکت ها واقعا بخش خصوصی هستند؟ اکثر آنها از طریق بودجه وزارتخانه ها و شرکت های اقماری به دولت وابسته هستند. سوال دوم این است که با وجود اینکه قراردادهای بیع متقابل نسل چهارم شرایط بسیار خوب و جذابی را برای بخش خصوصی ارائه می دهد، چرا نتیجه قابل توجهی حاصل نشده است؟
وی افزود: آنچه بر اساس اصل 45 قانون اساسی قابل واگذاری به صنعت نفت است شامل تاسیساتی است که بعد از چاه های نفت و گاز پایین دست صنعت پتروشیمی قرار دارند. برای پتروشیمی هایی که در گذشته تصمیم بدی گرفتند و امروز واسطه صنعت نفت هستند. یعنی خطوط لوله، واحدهای عملیاتی، تقویت، جداسازی نفت و گاز و NGL که همه اینها قابل تخصیص است.
این کارشناس صنعت نفت با تاکید بر اینکه هم اکنون پیش بینی می شود 19 شرکت اکتشاف و تولید کشور ظرفیت جذب سرمایه گذاری مستقیم 141 میلیارد دلاری را داشته باشند، گفت: طی هفت سال آینده که از ابتکار قراردادهای IPC می گذرد، مجموع 141 میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم خواهد بود. هزینه شرکتهای اکتشاف و تولید با فرصتهایی که این قراردادها ارائه میدهند حتی 500 میلیون دلار نیست. بنابراین اعلام این موضوع که این شرکت ها ظرفیت جذب 141 میلیارد دلار سرمایه را دارند، نشانی اشتباه داده و صنعت نفت را به بیراهه می کشاند.
وی تاکید کرد: قراردادهای IPC بهترین و جذاب ترین قراردادها هستند و آنچه در این مدل قراردادی انجام شده به بدترین شکل ممکن انجام شده است. اگر از خسارت محض صحبت نکنیم، این ضرر چندین برابری برای شرکت ملی نفت داشت و انتظاراتی که برای افزایش تولید داشتیم نیز محقق نشد. مدل قرارداد IPC خوب است، اما باید به روش صحیح اجرا شود. یعنی باید فیلدهای مناسب برای این قالب قرارداد تعریف شود.
نحوه ورود بخش خصوصی به بالادست صنعت نفت نیازمند توجه ویژه است
آقای زارعی با اشاره به تصویب موادی از قانون برنامه هفتم در خصوص ورود بخش خصوصی به صنعت نفت، گفت: قرار است برنامه هفتم کشور را به یکسری اهداف کمی در اقتصاد برساند. از جمله روغن ، از سال 1403 تا 1407. درصد پیشرفت خوش بینانه برنامه ششم 30 درصد اعلام شد. در این برنامه به استثنای بخش گاز که حاصل اجرای 10 فاز به اصطلاح 35 ماهه بود، در حوزه نفت به هدفم نرسیدم و حتی معکوس داشتیم. همچنین به هدف افزایش ظرفیت پالایشی از یک میلیون و 820 هزار بشکه در روز به 2 میلیون و 700 هزار بشکه نرسیدیم و در پتروشیمی قرار بود از 91 میلیون تن به 110 میلیون تن برسیم، اما همین 91 میلیون تن نشان دهنده حدود 920 هزار بشکه است. تن ظرفیت خالی
وی بیان کرد: وقتی از افزایش تولید با مشارکت مردم صحبت می کنیم، ابتدا باید دید چگونه می توان ظرفیت های موجود را احیا کرد و به طور کامل از آن بهره برد. مجوزهای جدید را دوباره صادر نکنید و از فورک های جدید استفاده نکنید. برنامه هفتم به صدور پروانه اکتشاف، توسعه و بهره برداری اشاره دارد که به معنای صدور امتیاز، اختیار، مالکیت و صلاحیت بر میادین و مخازن نفت و گاز است.
این کارشناس صنعت نفت دلیل مخالفت خود با این قسمت از برنامه هفتم را بیان کرد: اگر دولت می خواهد تولید را افزایش دهد یا بازار را مدیریت کند باید از بخش خصوصی مجوز بگیرد. برخی از مدافعان این بند گفتند که ما از نروژ و آمریکا الگو می گیریم. آیا ساختار اقتصادی کشور ما قرار است سرمایه داری باشد؟ ساختار ما باید مختص جمهوری اسلامی باشد.
وی افزود: در کشورهای منطقه نیز چنین روندی مشاهده نمی شود. به عنوان مثال، در آرامکو، 0 تا 100 شرکت بالادستی و پایین دستی تحت کنترل دولت سعودی هستند و در امارات و عراق نیز همین گونه است و هیچکس کنترل دارایی های استراتژیک خود را به دیگران واگذار نمی کند. وقتی ظرفیت قانون برای اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی را داریم، باید در صدور پروانه های اکتشاف و تولید که در برنامه هفتم آمده است، بازنگری کنیم.
آقای زارعی همچنین گفت: مشارکت در تولید به این معناست که سرمایه گذار یک سرمایه گذاری بلندمدت انجام دهد و در نهایت از سود آن بهره مند شود که در قراردادهای IPC هم همین طور است و سرمایه گذاری بالای 20 تا 25 سال شکل می گیرد.
وی در خصوص علت اجرا نشدن قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی گفت: علت بی توجهی به چنین قانونی، دلبستگی مدیران دولتی به وظایفشان است؛ در حالی که این موضوع در صورت عدم رعایت قوانین و مقررات مربوط می شود. به همین دلیل است که شرکت های دولتی همیشه از ارائه صورت های مالی شفاف اجتناب می کنند. بنگاه های دولتی زیان ده باید طبق قانون تجارت تعطیل شوند و بنگاه های سودآور به بخش خصوصی واگذار شوند.