تولید مبتنی بر دانش یک استراتژی استراتژیک خود تقویت کننده است
فرآیندهای خودتقویت کننده تولید مبتنی بر دانش تا حد زیادی توالی و توالی پیشرفت آنها را تضمین می کند. همانطور که گفته شد، ایجاد مسیرها و بهبود تولید دانش بنیان باعث می شود برخی از انتخاب ها از فهرست امکانات اولیه حذف شوند. به عبارت دیگر، موفقیت یک ایده در تبدیل شدن به یک ایده و پذیرش عمومی آن، مسیر را به سمت مسیرهای جایگزین و گاه انحرافی که در سال های گذشته باعث آسیب پذیری و کاهش امنیت اقتصادی در برخی حوزه ها شده، پیچیده می کند. بنابراین این استراتژی ذاتا انعطاف پذیر است. یعنی می تواند تبعات حوادث غیرمترقبه ای را که در آینده اقتصادی کشور رخ می دهد کاهش دهد و امنیت اقتصادی مردم را افزایش دهد.
خبرگزاری ای بی اس نیوز-جعفر علیان نژاد: بیانات مقام معظم رهبری در فرمان تولید علم و ایجاد اشتغال حاوی یک ایده مهم و مؤثر است: «مخاطب فرمان 1401 قوه مجریه و کارگزاران آن مردم هستند. دولت تصمیم گیرنده نظم دانش بنیان تولید است و مردم مجریان واقعی این سیاست هستند. این تصور به معنای جای خالی کارکرد اجرایی حکومت نیست، بلکه به معنای تعمیم و عمومی شدن کارکرد ویژه حکومت مردمی است. دولتی که بر خلاف دولت اعتدال و برخلاف دولت قبل از اعتدال به مردم بازگشته است، این بازگشت صرفاً ماهیتی پوپولیستی ندارد. مردم به کمک فراخوانده شدند، نه برای حکومت، بلکه برای حکومت.
تولید مبتنی بر دانش، یک استراتژی مسیرمحور با بازخورد مثبت، فرآیندی منظم و منظم و رویکردی آهسته و بلندمدت است.[1] تبیین این سه ویژگی، ضمن تبیین چرایی امر ضروری و حیاتی مقام معظم رهبری، نشان می دهد که چرا بر امری مردمی (اجتماعی) آن تأکید کرده ایم.
من. ماهیت اجتماعی تولید مبتنی بر دانش مستلزم پذیرش اجتماعی یک فناوری تولید است. کارایی تولید دانش بنیان دقیقاً با پذیرش اجتماعی فناوری ارتباط مستقیم دارد و این شاخص پیشرفت را تنظیم و هرگونه خطا را اصلاح می کند. بنابراین، اصولاً منافع تولیدکننده دانش بنیان از طریق هماهنگی و همسویی با انتظارات جامعه افزایش می یابد. تولید دانش بنیان یک ایده کاملا اجتماعی است و به روی مردم باز است.
عموماً دولتهای گذشته متاثر از حوادث فوری در صحنه اقتصادی کشور، به دنبال راهحلهای کوتاهمدت و کوتاهمدت بودهاند. این امر باعث شده است که تحلیلگران اقتصادی دولت تغییرات اساسی را که در دورههای زمانی طولانی اتفاق میافتد نادیده بگیرند و به دنبال نسخههای کوتاهمدت مانند سمپاشی و اعطای وام به واحدهای تولیدی پربازده یا تمرکز بر حل آن باشند. فرصت ایجاد شده در دولت جدید برای تغییر تمرکز سیاسی از دولت به مردم، زمینه مناسبی را برای راه حل های قطعی و اساسی برای استفاده از فرصت افزایش درآمدهای نفتی برای ایجاد زیرساخت های اقتصاد مقاومتی مانند تولید دانش فراهم می کند. . تاسيس كردن. دولت با کسب درآمدهای غیرمنتظره می تواند با سیاست گذاری دانش بنیان، ساختار اقتصادی کشور را رواج داده و ایده دولت کارگزار، دولت تصمیم گیرنده را اجرایی کند.
مسیریابی به معنای ایجاد پویایی خودپایدار است که تولید مبتنی بر دانش از آن برخوردار است. یعنی زمانی که مسیر ایجاد شد، فرآیندهای تقویت، بازگشت آن مسیر را دشوار می کند. به عبارت دیگر، در تولید دانش بنیان، پتانسیلی آزاد می شود که مسیری برای تقویت مستمر ایجاد می کند. این بدان معناست که احتمال موفقیت و رشد تولید را نسبت به مدل های مشابه چند برابر می کند.
چهار ویژگی تولید مبتنی بر دانش، به دلیل بافت اجتماعی آن، بازده فزاینده ای به سرمایه ایجاد می کند. نکته مهم در تولید دانش بنیان، مبنا قرار دادن آن بر یک نقطه شروع یا انتخاب نقطه شروع مناسب است. تولید دانش محور از یک نقطه شروع می شود. اقتصاد دانش یک نقطه شروع است. به هر ترتیب در هر حالت؛
تولید دانش بنیان رویکردی بلندمدت و اساسی دارد
ب) پیامدهای بیشتر و بیشتری برای یادگیری دارد. از بهره برداری از سیستم های پیچیده، دانشی به دست می آوریم که سیستم تولید را بهبود می بخشد. به عبارت دیگر، افراد با انجام کارایی بیشتر از منابع یاد می گیرند و تجربه آنها احتمالاً منجر به نوآوری های بیشتری در تولید یا فعالیت های مرتبط می شود. علاوه بر این، توسعه موفقیتآمیز فناوری مبتنی بر دانش، میل اجتماعی به یادگیری از این ایده تولید را تحریک میکند و در عین حال که مردم از مزایای این روش تولید برخوردار میشوند، تمایل به یادگیری در همه جا فراگیرتر میشود.
نویسنده در این یادداشت بر آن است تا نشان دهد که دستور تولید از دانش در وهله اول مهم ترین راه عملی برای رواج اقتصاد و سپس سیاست در مرحله بعد است. چرا اقتصاد دانش و در نتیجه تولید یک ایده اجتماعی است؟ اگر مشخص شود که این فرمان دارای بافتی ذاتی اجتماعی است و صرفاً آثار اجتماعی ندارد، مقصود نویسنده برآورده می شود. بنابراین، واکنش آشکار عموم مردم به منافع اقتصاد دانشآموز و تولید اشتغالزا هرچه باشد، باید نشان داد که کسبوکار دانش، ظاهراً متخصص و با محوریت نخبگان، ماهیت اجتماعی دارد.
تولید مبتنی بر دانش یک ایده انعطافپذیر است
J اثرات هماهنگی فزاینده ای دارد. تولید دانش بنیان ذاتاً انحصاری و شبکه ای اجتماعی است. اثر هماهنگی زمانی رخ میدهد که منابع موجود برای یک فعالیت خاص برای یک فرد افزایش یابد، زمانی که دیگران همان گزینه را انتخاب کنند. تولید مبتنی بر دانش عملکرد شبکه ای مثبتی دارد، اگر کاربران بیشتری آن را لمس کنند جذاب تر می شود. اثر هماهنگی زمانی بیشتر می شود که یک تولید مبتنی بر دانش با زیرساخت های مرتبط با آن تطبیق داده شود. به عنوان مثال، اتصال نرم افزاری با سخت افزار یا خودروها با شبکه جاده، یا تولید مواد غذایی کافی با فناوری های نگهداری و توزیع. در واقع، استفاده بیشتر از یک فناوری، سرمایه گذاری بیشتر در زیرساخت های مرتبط را تشویق می کند و بنابراین، جذابیت آن را افزایش می دهد. بنابراین تولید دانش بنیان نیز می تواند موتور محرکه باشد. پدیده ای که می تواند موتور بخش های ایستا اقتصاد باشد و ساختاری مبتنی بر دانش اقتصاد کشور را می طلبد.
آ. ما ناگزیر در هزینه های اولیه یا هزینه های ثابت بالا هستیم. این نیاز اقتصادی به ناچار آن را به یک یا دو گزینه در میان ایده های دانش محور مختلف در هر حوزه و سرمایه گذاری مورد نیاز برای تبدیل ایده به فناوری محدود می کند. بنابراین تمرکز تولید بر روی یک فناوری منجر به شکست هزینه های ثابت و کاهش هزینه واحد تولید می شود. طبیعی است که وقتی هزینه اولیه یا هزینه های ثابت زیاد است، افراد و سازمان ها تمایل دارند یک گزینه را شناسایی کرده و به آن پایبند باشند. با این حال، ایده پنهان “دولت مسئول سیاست گذاری، مردم محور” در گفتمان رهبری ممکن است برای دولت ضروری باشد تا دامنه فرصت های ممکن را برای تبدیل ایده ها به فناوری در سیاست گذاری خود و متزلزل ساختن مردم را گسترش دهد. دست در مقابل جبر هزینه اولیه را بازتر کنید.
تحریریه ABS NEWS | ای بی اس نیوز