در پایان Hellblade: Senua's Sacrifice، Senua با صداهای درون سرش کنار می آید و حالا، هفت سال بعد، با Senua's Saga: Hellblade 2 بازمی گردد تا سفری جدید را آغاز کند. اما این بار ذهن سنوا میزبان مهمانان ناخوانده جدیدی است، صداهایی که به او یادآوری می کنند که او باید ناجی امپراطوری به نام «ایکس باکس» باشد. یک صدا می گوید: «شما باید از شهرت ایکس باکس محافظت کنید» و دیگری فریاد می زند: «ارزش خالق خود را به استادتان ثابت کنید». گاهی اوقات صدای وحشتناک تری به گوش می رسد که جمله ترسناکی را در گوش سنوا زمزمه می کند: “مهم نیست چگونه کار خود را انجام می دهی، زیرا سال آینده ممکن است دیگر وجود نداشته باشی.”
ناشر بازی:
استودیوهای بازی ایکس باکس
مدت زمان بازی:8 ساعت
بازی را کامل کنید:10 ساعت
اما سنویا سنویای قدیمی نیست. او بیش از هر زمان دیگری بالغ شده است و به خوبی می داند که نباید حتی به تاریک ترین صداهای درونش تسلیم شود. جنگجوی پیکت در داستان ما اکنون فقط به یک چیز فکر می کند: مواجهه با وحشیگری مردم نورسمن منجر به دستگیری و مرگ بیگناهان شده است. پس خود را به جای برده می گذارد و به خود اجازه می دهد که به دست نورسمن ها بیفتد تا بتواند این مشکل را از ریشه حل کند. Senua موفق شد کمی زودتر از حد انتظار از اسکاندیناوی فرار کند، زیرا کشتی حامل او و سایر بردگان توسط طوفان شدیدی که او را به سواحل ایسلند رساند نابود شد.
در این مرحله، شما می توانید Senua را کنترل کنید و ممکن است به اندازه من شوکه شوید. بعد از دیدن تریلرهای بازی Senua's Saga: Hellblade 2 مطمئن بودم که گرافیک بازی شگفت انگیز خواهد بود اما باز هم چشمانم برای دیدن زیبایی بصری بازی آماده نبود. ببینید، در سالهای اخیر با پیشرفت فناوری بازی، اغلب میشنویم که گرافیک بازیها در حال حاضر مانند تریلرهای سینمایی پیشرندر میشوند. بگذارید بگویم که Hellblade 2 احتمالاً تنها بازی است که واقعاً می تواند چنین ادعایی داشته باشد.
اگر جایزه ای برای بهترین بازی واقع گرایانه ساخته شده بود، قطعا به Hellblade 2 می رسید. مدل شخصیت ها، فیزیک لباس ها، انیمیشن های صورت و بدن، کیفیت بافت ها، جزئیات عناصر محیطی مانند سنگ ها، هیچ راهی برای استفاده از کلمه ای غیر از “شگفت انگیز” برای همه این موارد وجود ندارد. از سوی دیگر، قدردانی ویژه ای از نورپردازی، سیستم آب و هوا و جلوه های گرافیکی (مانند باران و مه) که فضای فوق العاده ای به بازی بخشیده است وجود دارد. امیدوارم اسکرین شات ها و ویدیوها زیبایی بصری بازی را به رخ بکشند، اما همچنان باید آن را از نزدیک تجربه کنید تا عمق کامل دستاورد فنی بازی را ببینید. امیدوارم دکمه ضبط اسکرین شات روی کیبورد یا کنترلر شما برای تحمل فشاری که در طول این بازی دریافت می کند آماده باشد!
اتفاقا Ninja Theory یک حالت عکاسی یا حالت عکاسی برای Hellblade 2 معرفی کرد که با ویژگی های منحصر به فردش مورد استقبال عکاسان بازی های ویدیویی قرار گرفت. جدا از ویژگیهای معمول اکثر ویرایش عکس، در Helblade 2 میتوانید یک منبع نور مانند برنامهای مانند Blender برای خود تنظیم کنید تا عکسهای خود را در شرایط ایدهآل ثبت کنید. من شخصاً نه در واقعیت و نه در بازی عکاس خوبی نیستم، اما شک ندارم که بازیکنان با تجربه تر می توانند عکس های شگفت انگیزی از این بازی بگیرند.
تمام جادوی بصری Hellblade 2 با استفاده از Unreal Engine 5 ایجاد شده است و می توان آن را بهترین خروجی این موتور تا به امروز توصیف کرد. اما ممکن است کمی نگران مهارت فنی بازی مبتنی بر استفاده از Unreal Engine 5 و شنیدن اخباری مانند بازی 30 FPS در Xbox باشید. و من خوشحالم که بگویم نیازی به نگرانی نیست، زیرا گرافیک خیره کننده Hellblade 2 تحت تأثیر عملکرد قرار نگرفت.
من Hellblade 2 را با رزولوشن 1440P روی رایانه شخصی با کارت گرافیک RTX 3070، پردازنده i5 12600K و 32 گیگابایت رم دموی کردم. وقتی سعی کردم بدون استفاده از ابزار ارتقا، بازی را با بالاترین تنظیمات اجرا کنم، تجربه 30 فریم بر ثانیه بسیار ناپایدار داشتم. اما با کاهش برخی تنظیمات سنگین (مانند سایه ها و نور جهانی) از بالا به متوسط و همچنین روشن کردن کیفیت DLSS، توانستم نرخ فریم را تا 60 برسانم.
خوشبختانه هیچ یک از مشکلات رایج مانند لکنت، مصرف بیش از حد VRAM و خرابی در Hellblade 2 وجود ندارد و تجربه من از بازی بسیار پایدار بوده است. به همین دلیل، بعید می دانم که سری ایکس باکس باشد به هر حال، دیدن چنین عملکرد فنی خوب در رایانه شخصی باعث شد امیدوار باشم که کنسول ها در آینده حالت 60 فریم بر ثانیه را دریافت کنند. خلاصه: Hellblade 2 یک دستاورد فنی بزرگ و نماینده شایسته عنوان زیباترین بازی نسل نهم تا به امروز است.
اما در مورد گیم پلی بازی چطور؟ خب، همان فرمولی را خواهید دید که در اولین بازی Hellblade دیدید. ساختار Hellblade 2 بسیار خطی است و شما اغلب فقط در یک مسیر خاص حرکت می کنید. گاهی اوقات محیط بازی کمی باز می شود، ما کمی روی آن تاکید می کنیم تا به شما امکان کاوش را بدهد. البته، تنها دلیل برای جست و جو، یافتن کلکسیون های درون بازی است. این وسایل کلکسیونی این بار دو نوع دارند; یک نوع، درست مانند بازی اول، سنگ های بلند و تراشیده شده است که پیدا می کنید و داستان جالبی را از مردی به نام دروت می شنوید. یافتن این جواهرات چندان سخت نیست، اما دسته دوم کلکسیون ها بهتر است پنهان شوند. در دشت های صخره ای و تپه های ایسلند سنگ های بزرگی وجود دارد که شبیه چهره انسان است. با آشنایی با آنها، مسیری مخفی باز می شود که در انتهای آن درخت سبز می شود و داستان دیگری برای شما تعریف می شود.
بنابراین، به غیر از قدم زدن و یافتن این کلکسیون ها، فقط پازل ها و نبردها باقی خواهند ماند. ایده اصلی پازل ها شبیه به نسخه اول است. شما در حال سفر هستید و ناگهان مسیر مقابل شما بسته می شود و برای بازکردن آن باید نمادها را پیدا کنید و از زاویه ای مناسب به آن نگاه کنید. اگر با خودم صادق باشم، تفاوت از آنجا شروع می شود که پازل های Hellblade 1 بسیار گیج کننده و گاهی طولانی هستند. در Senua's Saga: Hellblade 2 اینطور نیست. پازل های بازی دوم دقیقاً می دانند چگونه شما را به سمت خود بکشانند، نه اینکه با آسان بودن به هوش شما توهین کنند و نه با پیچیده بودن ریتم بازی را خراب کنند. با شروع نیمه دوم، پازل ها با عناصر جدیدی که اضافه می کنند جذاب تر می شوند و جذابیت بصری بیشتری برای بازی ایجاد می کنند. در حالی که نمی توانم ادعا کنم که پازل ها بخش مورد علاقه من از Hellblade 2 بودند، اما هرگز من را خسته نکردند و همیشه تنوع خوبی در ساختار بازی ایجاد کردند.
بخش دیگری از گیم پلی مربوط به مبارزات است. سیستم مبارزه در اولین بازی Hellblade ساختار ساده ای داشت. شما یک ضربه سبک و یک ضربه سخت دریافت می کردید، می توانستید بلاک کنید یا جاخالی دهید، می توانید جاخالی دهید و در نهایت با پر بودن نوار فوکوس می توانید به حالت اسلوموشن بروید و حملات قدرتمندتری را به دشمن انجام دهید. این سیستم در کل بد نبود، اما هرگز بالاتر از حد متوسط نبود، و این تنها زمانی بود که با یک دشمن سر و کار داشتید. زمانی که همزمان با دو یا سه دشمن روبرو بودید، مبارزه در Hellblade 1 بیش از گذشته کم بود و نقاط ضعف خود را نشان می داد. سیستم مبارزه در Senua's Saga: Hellblade 2 تقریباً ساختار مشابهی دارد، اما اگر مشکلی ندارید، باید بگویم که این سیستم اکنون بخش مورد علاقه من از بازی است.
مشکل اینجاست که کل سیستم مبارزه در Hellblade 2 از همان بازی اول تکرار شده است، اما پیشرفت های انیمیشن، افزایش تنوع دشمن و بهبود سناریوهای مبارزه باعث شده دیگر نقاط ضعف این سیستم ظاهر نشود. به عنوان مثال، اشاره کردیم که Combat Hellblade 1 فقط برای مبارزه با یک دشمن طراحی شده است و اکنون در Hellblade 2، شما هرگز با بیش از یک نفر مبارزه نخواهید کرد. اما این مرد مبارزات شگفت انگیزتری از تمام دشمنان بازی اول ارائه می دهد. یکی از دلایل این امر بازسازی کامل انیمیشن های رزمی است که به طور کامل با استفاده از موشن کپچر ضبط شده اند. در نتیجه، هر ضربه و هر حرکتی که Senua یا دشمنش انجام میدهد، سنگینی را به همراه دارد که گویی در حال تماشای جنگجویان واقعی در نبرد تا مرگ هستید.
از طرفی با افزایش تنوع دشمنان، بازیکن بیشتر درگیر این سیستم می شود. اکنون هر دشمن چالش خاص خود را برای شکست دارد. برخی چابک تر هستند و از ضربات شما طفره می روند، برخی دیگر می توانند شما را به آتش بکشند، برخی دیگر با سپرهای خود جلوی ضربات شما را می گیرند و برخی دیگر ناگهان تبر را به سمت شما پرتاب می کنند. Battles of Hellblade 2 اکنون مانند پازل هایی هستند که به سادگی با فشار دادن دکمه حمله به شما اجازه نمی دهند برنده شوید. البته، نباید انتظار داشته باشید که تجربه ای شبیه به Sekiro را از بازی تکرار کنید، زیرا Hellblade 2 هرگز آنقدر چالش برانگیز نمی شود که شما را در یک مکان نگه دارد، اما از همان اولین نبردهای بازی، متوجه خواهید شد که دارید برای مقابله با دشمن خود حساب شده
در نهایت، تمام این مبارزات در مجموعههای هیجانانگیزتری قرار میگیرند. تئوری نینجا می گوید که صحنه های مبارزه Hellblade 2 از قسمت Battle of the Bastards Game of Thrones الهام گرفته شده است و با بازی ای که انجام داده اید می توانید دقیقاً معنای آنها را درک کنید. در برخی از قسمت های بازی، نبردهای بزرگی بین دو گروه در جریان است و کارگردانی صحنه، انیمیشن، نورپردازی و اتمسفر بازی همگی دست به دست هم داده و فضای سنگینی را برای این مبارزات ایجاد می کنند. Hellblade 2 به همراه بازی هایی مانند The Last of Us Part 2 یکی از معدود بازی های ویدیویی است که غریزه بقای این حیوان را می توان در هر صحنه مبارزه حس کرد. باز هم میگویم که Hellblade 2 بازی سختی نیست، اما با مبارزهای که به خوبی هدایت میشود، باعث میشود در پایان هر نبرد تمام بدنتان عرق کنید.
من شخصا از هر سکانس مبارزه ای در بازی لذت بردم، اما باید به این نکته اشاره کنم که این سیستم با تمام مزیت هایش تنها یک تجربه کوتاه است. و این دقیقاً به اندازه Senua's Saga: Hellblade 2 است. با وجود همه هیاهوها و هیاهوهای Xbox و Ninja Theory، من احساس می کنم هنوز افراد زیادی هستند که فکر می کنند Hellblade 2 یک بازی بزرگ در مقیاس خدای مدرن است. تجربه جنگ تاکید کنم که چنین خبری نیست. Hellblade 2 تجربه ای 7-8 ساعته در مقیاس نسخه اول ارائه می دهد که ارزش تکرار زیادی را ندارد و تمرکز اصلی آن بر روی گیم پلی مکانیکی عمیق نیست، بلکه بیشتر بر جنبه های روایی و سینمایی است.
بنابراین، مانند بازی اول، ستون فقرات Hellblade 2 کسی نیست جز Senoa و داستان او. داستان Hellblade 2 دامنه وسیع تری نسبت به قسمت اول دارد. اگر Hellblade 1 داستان رویارویی Senua با روان پریشی و رهایی او از گذشته آسیب زا بود، Hellblade 2 داستان تبدیل او به یک قهرمان برای مردمش است. در نتیجه، او اکنون با افراد بیشتری ارتباط برقرار می کند و در سفر خود دوستان جدیدی پیدا می کند. سنوا که مجبور شد خود را از لکه تاریک آسیبی که در بازی اول تجربه کرد بیرون بکشد، اکنون کسی است که دیگران را از شر شیاطین درونی آنها نجات می دهد. در نتیجه داستان Hellblade 2 دیگر حالت شخصیتی که در بازی اول داشت را ندارد.
طبیعتا سنوا همچنان از درگیری های درونی خود رنج می برد. او اکنون کنترل بیشتری بر صداهای درون سرش نسبت به قبل دارد، اما هنوز نمی تواند سایه تاریک خود را کاملاً از بین ببرد. در نتیجه، اتفاقات سفر جدید Senua بار دیگر او را در معرض خطر فروپاشی و فروپاشی کامل قرار داد و صحنههای تلخی را به لطف اجرای عالی دیگر ملینا یورگنس خلق کرد.
داستان کلی Senua's Saga: Hellblade 2 همچنان بسیار فریبنده است و با کارگردانی استادانه و صحنه های جذاب خود، هفت و هشت ساعت را فراموش نشدنی خواهد کرد. با این حال، به نظر من، پایان بازی به اندازه نسخه اول چشمگیر نیست. Hellblade 1 در لحظات پایانی خود مانند چکش کمر بازیکن را شکست و باعث شد تا بازیکن نتواند داستان خود را برای مدت طولانی فراموش کند. اما در Hellblade 2 چنین احساسی نداشتم. شاید یکی از دلایل این حس این باشد که داستان Hellblade 2 حس داستانی را دارد که هنوز جای گسترش و ادامه دارد.
به غیر از این، چیز زیادی برای شکایت وجود ندارد. می توان گفت که قسمت میانی بازی بسیار طولانی است و تا پایان آن احساس خستگی خواهید کرد. در پایان بازی احساس می کنید که برخی از فرمول های بازی از نظر چیدمان نبردها و پازل ها تکراری شده اند. اما این انتقادات در مقایسه با دستاوردها و چیزهای خوب بازی ناچیز است و فکر نمی کنم تاثیری در لذت بردن شما داشته باشد.
نگاه کنید، اگر اصلا نمی توانید با بازی اول ارتباط برقرار کنید، و به طور کلی بازی هایی که بیشتر بر روی داستان تمرکز دارند تا گیم پلی، Senua's Saga: Hellblade 2 احتمالا نظر شما را تغییر نخواهد داد. با این حال، دستاوردهای این بازی از نظر تکنولوژی و داستان آنقدر چشمگیر است که آن را به تجربه ای تبدیل می کند که ارزش وقت ارزشمند شما را دارد. از طرفی با وجود حفظ ساختار نسخه اول، گیم پلی بازی پیشرفت های قابل توجهی را به خود دیده است و گاهی اوقات می تواند شما را به خصوص در نبردها غافلگیر کند.
در واقع فراموش نکنید که بازی را با هدفون امتحان کنید!
نقد و بررسی این بازی بر اساس نسخه ارسالی مایکروسافت و بر روی پلتفرم استیم می باشد.
90
ویجیاتو گل می زند
Senua's Saga: Hellblade 2 نه تنها یک دنباله فوق العاده برای اولین بازی Hellblade است، بلکه یک دستاورد فنی قابل توجه است که استاندارد جدیدی را در صنعت بازی های ویدیویی ایجاد می کند.
منبع خبر: https://digiato.com/game/%D9%88%DB%8C%D8%AC%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-senuas-saga-hellblade-2
تحریریه ABS NEWS | ای بی اس نیوز