
یک کارشناس مسائل پولی و املاک معتقد است استقلال بانک مرکزی و اعطای اختیارات لازم برای انجام وظایف و نظارت بر شبکه بانکی شرایط مناسب تری را برای کنترل چرخه پولی ایجاد می کند.
به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از مشکلات اساسی شبکه بانکی و سیاست پولی اقتصاد ایران نبود قانون واحد، منعطف و لازم الاجرا در بخش مرکزی بود. بانک
سید رضا راستی الحسینی، کارشناس مسائل پولی و مالی در این خصوص گفت: طرحی به مجلس ارائه شد که خوشبختانه اخیراً در مهر ماه 1402 پس از همه فراز و نشیب ها این پیشنهاد به قانون تبدیل شد. و تصویب شد. تبدیل این طرح به قانون و استقلال بانک مرکزی و اعطای اختیارات لازم برای انجام وظایف و نظارت بر شبکه بانکی، شرایط مناسبتر برای کنترل چرخه پولی، کنترل نرخ سود، حفظ ارزش ملی ارز، اصلاح روابط پولی و کنترل مستقیم ارز، کنترل اضافه برداشت بانک ها و ارتباط با بانک های نظر منجر به کاهش بودجه بانک مرکزی به نفع دولت و در نهایت کنترل تورم و ثبات قیمت ها می شود. همچنین اجرای اقدامات پولی، سیاست های اعتباری و نظارت.
این کارشناس مسائل پولی و مالی خاطرنشان کرد: یکی از ابزارهای بانک مرکزی برای پیشبرد اهداف سیاست پولی، نرخ سود است. بانک مرکزی بسته به شرایط اقتصادی، سیاست های پولی انبساطی و محدودکننده را اتخاذ می کند. در طول دوره ثبت، سیاست پولی انبساطی و در زمان تورم سیاست پولی انقباضی را اجرا می کند. با قانون جدید بانک مرکزی و استقلال بیشتر این نهاد حاکمیتی، کنترل نرخ سود یکی از وظایف مهم و حیاتی این نهاد است.
راستی الحسینی افزود: آنچه نباید فراموش کرد این است که با افزایش و کاهش نرخ سود می توان شرایط اقتصادی مانند تورم و میزان نقدینگی در داخل کشور را کنترل و به سمت بازارهای هدف مانند بازار کسب و کار هدایت کرد. بورس و سایر بازارها
وی گفت: یکی دیگر از ابزارهای موجود بانک مرکزی برای پیشبرد اهداف سیاست پولی، کنترل رشد نقدینگی است. اگر بانک مرکزی بر اساس نقدینگی یک کشور جریان تولید کالا و خدمات ایجاد نکند یا بر اساس تغییرات فزاینده نقدینگی رشد تولید نداشته باشد، افزایش نقدینگی باعث افزایش تورم در کشور می شود. بانک مرکزی با کمک دولت می تواند به مرور زمان نرخ رشد نقدینگی را که گریبانگیر اقتصاد ایران شده است، کنترل و کاهش دهد.
این کارشناس مالی تاکید میکند: در بیست سال گذشته، بسیاری از کشورها اساسنامههای مربوط به عملکرد و مأموریتهای بانکهای مرکزی خود را مورد بازنگری اساسی قرار دادهاند تا مستقلتر از قدرت سیاسی باشند. این توسعه با چندین کشور اعم از توسعه یافته و در حال توسعه مرتبط است.
وی گفت: در برخی کشورها، دولت ها تفویض قانونی سیاست پولی را دور می زنند زیرا به راحتی می توانند مدیر عامل بانک ها را جایگزین کنند یا با اطمینان تصمیم به تغییر او بگیرند. رویکرد ناسازگار زمانی مورد انتقاد قرار گرفته است که تفویض سیاست پولی به یک بانک مرکزی مستقل بر عدم تقارن اطلاعاتی و اجرایی بین وزرا، حمایت از قانونگذاران و رقبای اصلی دولت در رقابت تمرکز میکند.
راستی الحسینی بیان با اشاره به ادبیات سیاسی جهان تاکید کرد: نهادهای سیاسی و دستگاه های اجرایی به میزان قابل توجهی بر نرخ کاهش تورم توسط بانک مرکزی مستقل تأثیر می گذارند و از سوی دیگر بانک های مرکزی مستقل نیز حساسیت کمتری به چرخه دارند. انتخابات سیاسی و به طور متوسط آنها بیشتر از سیاستمداران منتخب نگران خطرات ثبات قیمت هستند.
وی با تاکید بر اینکه رقبای اصلی دولت در اجرای قانون استقلال بانک مرکزی منفعت دارند، گفت: این رقبا منکر استفاده فرصت طلبانه از سیاست های پولی هستند. در واقع، در سیستمی که دو یا چند بازیگر دارای حق وتو وجود دارد، احتمال کمی وجود دارد که بانک مرکزی در یکی از تصمیماتش رد شود. علاوه بر این، وزرا، قانونگذاران حامی دولت، رقبای اصلی دولت حاکم و مردم به نیروی انتظامی و بانک مرکزی مستقل علاقه مند هستند، زیرا چنین نهادی اطلاعات متعادل و شفاف ارائه می دهد و مشکل عدم تقارن اطلاعاتی را حل می کند.
راستی الحسینی با بیان اینکه کشورهای دارای بانک مرکزی مستقل و ساختارهای نهادی ضامن حاکمیت قانون، نرخ رشد عرضه پول کمتری را تجربه خواهند کرد، گفت: این نشان دهنده ترجیح بانک مرکزی برای حفظ ثبات قیمت است. در واقع، اغلب استدلال می شود که درجه بالایی از استقلال بانک مرکزی، همراه با یک دستور واضح مبنی بر اینکه هدف بانک مرکزی ثبات قیمت است، برای حفظ این ثبات ضروری است.
وی استقلال بانک مرکزی را فرض اساسی برای تضمین ثبات قیمت ها می داند و می گوید: از نظر تاریخی دستیابی به چنین ثبات قیمتی آسان نبوده است. با گذشت زمان، کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه برای بازگرداندن اعتماد به ارزهای خود تلاش کرده اند. تفویض سیاست پولی به یک نهاد حاکمیتی و نظارتی مستقل یک مکانیسم نهادی کلیدی است که به کاهش تورم کمک می کند. نقش چاپ پول کمتر (انضباط مالی بیشتر) مستقل از باور عمومی در مورد اقدامات مهم بانک مرکزی است.
این کارشناس ارشد امور مالی درباره تأثیر قانون بانک مرکزی بر قانون بودجه دولت گفت: بر اساس ماده 10 قانون پولی و بانکی ایران، تنظیم و اجرای سیاست های اعتباری و پولی بر اساس قانون بر عهده بانک مرکزی است. سیاست کلی اقتصادی کشور حفظ ارزش داخلی و خارجی پول ملی کشور، انتشار اسکناس و مسکوک از فلزات اساسی کشور، تنظیم مقررات مربوط به معاملات پولی و ریالی، نظارت بر صادرات و واردات ارزهای خارجی و ارز کشور، تنظیم مقررات مربوط به معاملات پولی و ریالی. واحد پول و ریال کشور سیستم اعتباری، نظارت بر بانک ها و موسسات. اعتبار یکی از وظایف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است.
وی ادامه داد: بر این اساس یکی از مهم ترین راهکارهای بانک مرکزی مدیریت و کنترل سیاست های کلی اقتصادی است که در قانون برنامه ریزی بودجه سنواتی به آن پرداخته شده است. بدیهی است در بسیاری از مفاد این قانون برای دستگاه های اجرایی مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تکلیف پیش بینی شده است.
راشی الحسینی با تاکید بر اینکه ممکن است دولت به جای استقراض از بازار سرمایه وسوسه شود که از بانک مرکزی تامین مالی کند، گفت: سیاست های مالی با توجه به اثراتی که بر تقاضای کل دارد و تصورات مربوط به ثبات می تواند تاثیر بسزایی در اقتصاد داشته باشد. از سیاست مالی، می تواند بر بازارهای مالی تأثیر بگذارد. بنابراین، مشکلات در اجرای سیاست های مالی ممکن است با دو هدف پذیرفته شده بانک مرکزی یعنی تورم و کمک به ثبات کلان اقتصادی و مالی تداخل داشته باشد. همچنین می توانند بر ترازنامه یا سودآوری بانک مرکزی تأثیر منفی بگذارند. خطرات برای اهداف بانک مرکزی به ویژه در بازارهای نوظهور بالا است، جایی که عدم تعادل مالی اغلب با اختلالات اقتصادی همراه است و اجرای سیاست های پولی را با مشکل مواجه کرده است.
وی افزود: این بحث نیز وجود دارد که استقلال بانک مرکزی باید بر طراحی سیاست مالی تأثیر بگذارد، یعنی میزان استقلال بیشتر بر دولت مرکزی تأثیر می گذارد تا نظم مالی را تحت تأثیر قرار دهد. برعکس، ضعف استقلال می تواند دولت را به سستی مالی سوق دهد. بر این اساس، این با مشکل منابع تامین مالی کسری عمومی همراه است. اتخاذ یک بانک مرکزی مستقل دولت را از مالیات بر تورم محروم میکند و بنابراین سیگنالی قوی از انضباط مالی است.
این کارشناس مالی با بیان اینکه بانک مرکزی مانند موسسات مالی عادی نیست، گفت: از یک سو هدف اصلی آنها حداکثرسازی سود نیست، بلکه رسیدن به ثبات کلان اقتصادی و مالی است. از سوی دیگر، بانکهای مرکزی میتوانند سودهای غیرمعمول زیادی تولید کنند. آنها حق انحصاری انتشار پول ملی را دارند و از آنجایی که می توانند درآمد خود را ایجاد کنند، از ارزش یا امتیاز اقتصادی برخوردارند که در معیارهای متعارف سرمایه بانک مرکزی منعکس نمی شود.
وی در این خصوص با بیان اینکه دولت ها اغلب به دنبال جذب درآمد از بانک مرکزی هستند به گونه ای که دستور بانک مرکزی برای کنترل تورم را خدشه دار کند، گفت: دولت می تواند برای تامین کسری بودجه به اعتبار بانک مرکزی متکی باشد. از آنجایی که چنین تامین مالی کسری می تواند متضمن افزایش خلق پول و تورم باشد، با اهداف بانک مرکزی و قانون بودجه در تضاد است.