«یاسین کیخا»، معاون نخبگان و نخبگان بنیاد ملی نخبگان در گفت وگو با خبرنگار رکنا به نقل از ایلندر، درباره نحوه الزام دستگاه های اجرایی به استخدام نخبگان توضیح داد: همه ما به دنبال این هستیم که این امر تضمین شود. نخبگان نیز به کار گرفته می شوند و از افکار و اندیشه های آنان استفاده می شود و این موضوع از چند جهت قابل بررسی است. اولاً خواست نهادهای حاکمیتی تحقق این موضوع است. همچنین لایه قانونگذاری این موضوع نیز بسیار حائز اهمیت است، زیرا قوانین باید از استفاده نخبگان در دستگاه های اجرایی حمایت کند تا این محقق اهمیت پیدا کند. خوشبختانه این موضوع در مصوبه هیئت وزیران در خصوص نخبگان نیز دیده شد و سازوکارهای قانونی به کارگیری نخبگان برای حل مشکلات کشور نیز در همین راستا است.
معاون مدیران و نخبگان بنیاد ملی نخبگان تصریح کرد: درخواست بنیاد ملی نخبگان از دولت و نهاد حاکمیتی; البته ما جزو دولت هستیم اما با نخبگان طرف هستیم و در مقابل دولت مدافع آنها محسوب می شویم، یعنی مصوبات اسفند 1401 هیات وزیران اعمال می شود.
کیخا ادامه داد: استفاده از نخبگان امری تدریجی است و این روند باید هر روز بهتر از روزهای گذشته اتفاق بیفتد و اکوسیستم خاص خود را تشکیل دهد.
ما نباید نخبگان را از مردم جدا کنیم
وی در پاسخ به این سوال که آیا حضور نخبگان در دستگاه های دولتی می تواند در کاهش نگرانی شهروندان نسبت به مسائلی مانند مشکلات زیست محیطی، ضعیف بودن خودروهای ملی و… موثر باشد؟ ? گفت: نخبگان را از مردم جدا نکنیم. اگر میگوییم میخواهیم به نخبگان متوسل شویم، در واقع تلاش میکنیم افراد باکیفیت را در مدیریت مشارکت دهیم.
کیخا ادامه می دهد: اساساً استفاده از نخبگان در حکمرانی همان استفاده از مردم در حکومت داری است. ورود نخبگان به حل مسئله نیازمند نهادینه سازی است. مشکلاتی مانند خشک شدن دریاچه ارومیه و بسیاری از مشکلات در کشور ما پاسخ فناورانه دارد اما هنوز پاسخی برای آن پیدا نشده است. اصولا خط کش یک سری ابزار برای حل مشکل دارد. طبیعتاً اگر تنوع و کیفیت این ابزارها افزایش یابد، پاسخ های بهتری پیدا می شود و رهبری طبیعتاً به دنبال بهترین پاسخ برای حل مشکل خواهد بود، اما هنوز بسیاری از پاسخ های لازم توسط نخبگان تولید نشده است.
به گفته معاون مدیران و نخبگان بنیاد ملی نخبگان؛ گاهی برخی از این موضوعات مانند خشک شدن دریاچه ارومیه در فضای حاکمیتی و با مشارکت نخبگان به صورت جدی مطرح نشده است تا زمانی که رهبری می خواهد تصمیمی بگیرد، راه حل هایی که پیش روی خود می بیند، راه حل های محدودی است.
وی ادامه داد: دولت در تلاش است تا پاسخهای باکیفیتی را که روی میز رهبری و تصمیمگیران قرار میگیرد افزایش دهد تا اثربخشی راهکارها بیشتر شود. » به نظر می رسد کسانی که تلاش می کنند به مردم خدمت کنند، می خواهند این اتفاق به بهترین شکل ممکن رخ دهد. اما اگر این اتفاق نیفتد، گاهی به این دلیل است که پاسخ به یک مشکل و یک نیاز، پاسخی جهانی، دقیق و کیفی نیست و پاسخ به یک مشکل یا نیاز، پاسخی جهانی، دقیق و کیفی نیست. نخبگان باید این بخش را تحت تأثیر قرار دهند.
کیخا در خصوص بازنگری در تعریف نخبه و نخبه نیز گفت: به نظر من سند راهبرد نخبگان پاسخ بسیار خوبی به این سوال داد و تعریف بسیار خوبی از نخبه ارائه کرد. تا پیش از این، مشکل این بود که تعریف نخبگی مندرج در سند، از نظر اجرایی در محل ترجمه نشده بود. این سند می گوید نخبگان کسی است که تأثیر روشنی دارد، که این تأثیر آشکار بر اساس استعداد فراوان و جاه طلبی بزرگ آنها است، اما در عمل، وقتی می خواستیم نخبگان را تعریف یا انتخاب کنیم، به افراد اعلام کردیم که رزومه خود را آورده اند. و شمارش کردند که چند مقاله دارند. تولید مقاله امروزه به یک تکنیک یا مهارت تبدیل شده است. اگر خود شخص واقعاً برای نوشتن مقاله وقت گذاشته است. این دیدگاه باعث شده بود که فقط افرادی که رزومه ای جمع آوری کرده یا رزومه ای ایجاد کرده بودند نخبه محسوب شوند. از سوی دیگر، طبق سند، برای تعریف نخبگان باید تأثیر متمایز فرد را در نظر گرفت.
مسیر نخبگان در حال حاضر در حال طراحی است
معاون نخبگان و نخبگان بنیاد ملی نخبگان با بیان اینکه جامعه علمی شاخص ارزیابی علمی پژوهشگران (h-index) را درک می کند و با بررسی این شاخص ها، نخبه بودن یا نبودن فرد را اعلام می کند، افزود: چه چیزی. شاخص تاثیر استثنایی داریم؟ اگر این شاخص اگر فلان عدد افزایش پیدا کرد باید او را نخبه خطاب کنیم و اگر این اتفاق نیفتد باید بگوییم او نخبه نیست؟ در کشور ما عملاً هیچ شاخص قابل اعتماد و پذیرفته شده ای در مورد نخبگان وجود ندارد و نمی دانیم چگونه فردی را که تأثیر قابل توجهی دارد، بشناسیم. از منظر مقاله می توان یک فرد نخبه را شناخت، اما چگونه می توان تأثیر آن را شناخت؟
کیخا افزود: من فکر می کنم مشکل ما شناسایی نخبگان نیست، بلکه بحث بررسی معتبر و کمی سازی این موضوع است. برای این منظور مسیر نخبگان طراحی شده است که به کمک این مسیر دو سوال را از هم جدا می کنیم. اکنون فعالیت های مخاطبین بنیاد ملی نخبگان را در دو بعد نمایه می کنیم. در واقع، فردی کار ارائه می دهد که نشانگر فعالیت اوست، مثلاً فردی در کنفرانسی شرکت کرده، امتیاز کسب کرده یا مقاله داده است، اما شاخص دیگر اثربخشی او است.
طبق گفته های کیخا؛ شاخص اثربخشی میگوید زمانی که شخصی پروژهای را تکمیل میکند، باید بررسی کنیم که حل مشکل آن شخص تا چه اندازه توانسته به موضوع ذکر شده در زمینه آن پروژه منتفع شود. وی در این خصوص توضیح می دهد: در این مورد سنجش کیفیت کار یک فرد مهم است. به همین دلیل، اگر بنیاد ملی نخبگان بتواند در کاری که آغاز کرده است، کیفیت فعالیت افراد را بسنجد و آن را به معیاری تبدیل کند که قابل تامل و ارجاع باشد، مفهوم نخبگی تغییر می کند.
کیخا خاطرنشان کرد: زمانی که باید شاخص کیفیت تعریف شود، باید متخصصان این حوزه به میدان بیایند. فرض کنید یک گروه متمرکز تشکیل شده و برخی نخبگان در مورد یک چالش اظهار نظر می کنند. در این صورت رزومه فردی که به اتاق فکر پیوسته است از نظر کمی بررسی و پذیرفته شده و صاحب تخصص و نظر تلقی می شود. بعد از آن معلم، اعضای هیات علمی و موضوع را ارزیابی می کنیم تا ببینیم چه رتبه ای دارند. یک نفر تا الان یک امتیاز کسب کرده که نشانگر فعالیتش است و مشابه امتیازی است که با تولید مقاله و شرکت در یک کنفرانس کسب کرده است و حالا با فعالیت و حضورش یک امتیاز هم کسب کرده است. .
نخبه ای که ظرف سه سال ارتقا پیدا نکند از چرخه بنیاد ملی نخبگان حذف می شود
معاون مدیران و نخبگان بنیاد ملی نخبگان گفت: البته قید دیگری هم وجود دارد؛ فردی که به مجلس فکر آمده و مشکلی دارد، چالشی را مطرح کرده است تا حل کند، به این ترتیب فرد فکر کرده و این فکر تولید شده به سمت دستگاه می رود و مصرف می شود و دستگاه به طور پیش فرض می گوید من از فکر تولید شده استفاده می کنم. چون کیفیت آن را دارد. در اینجا صاحب این فکر مولد یک شاخص کارایی هم می گیرد، یعنی علاوه بر امتیاز کمی (مثلا مقاله) و فعالیت (مشارکت در حل مسئله)، اکنون شاخص کارایی (محصول) را نیز کسب کرده است. و تفکر کاربردی). به این ترتیب سعی می کنیم کیفیت نتیجه را بسنجیم و این معیار کیفی تبدیل به شاخصی به نام شاخص کارایی می شود تا بتوانیم کارایی آشکار افراد استفاده کننده از آن را تعریف کنیم.
کیخا درباره فرد نخبه ای که به تازگی دانشگاه را رها کرده و هنوز جایی برای اثرگذاری و فعالیت ندارد و دلیل قرار دادن چنین افرادی در رده نخبگان با تعریفی جدید بیان کرد: مردم در این رویکرد قشربندی هستند. بنیاد ملی نخبگان یکی از معدود مؤسساتی است که تقریباً به هر گروه سنی می رسد. از مبتدیانی که کودکان زیر پایه دهم هستند تا تیزهوشانی که دانشآموزان سطح بالاتر به حساب میآیند، تا آیندهسازانی که شامل لایه دانشآموزی میشوند و امیدوارانی که شامل افرادی میشوند که به تازگی وارد کارآمدی شدهاند و از دانشگاه خارج شدهاند و شاید در اولین دوره خود باشند. سال به عنوان استادیار، تا سطح رهبران و سربلندی که همگی در بنیاد ملی نخبگان گنجانده شده اند، ارتقاء می یابند.
وی در پایان ضمن تاکید بر اینکه با رویکرد جدیدی که در بنیاد وجود دارد تغییر جهت داده ایم و اگر قرار باشد کمک های بلاعوض صورت گیرد، کمتر به حاکمیت تعلق می گیرد و به امیدواران بیشتر کمک می کنیم، گفت: این را در نظر می گیریم. وظیفه ما تامین نیاز گروه است و امیدواریم فرصت ایفای نقش را به آنها ارائه دهیم. واقعاً راه برای امیدواران بازتر است و امکانات بیشتری به آنها می دهیم. با این حساب، اگر امیدوار واقعاً نخبه باشد، طبیعتاً باید خیلی بالاتر برود و اگر این اتفاق نیفتد، در ارزیابی های کیفی که بعد از سه سال انجام می شود، ممکن است چنین فردی از چرخه «ملی» حذف شود. نخبه. بنیاد، چون نتوانست از فرصت هایی که به او دادیم استفاده کند.
رکنا نیوز