توانگر: خروج فولاد و سیمان از بورس باعث فساد و افزایش قیمت می شود
نماینده نظارت بر شورای عالی بورس و اوراق بهادار، خروج فولاد و سیمان از بورس کالا را ناشی از عدم شفافیت، فساد، ناکارآمدی و افزایش قیمت ها دانست و تاکید کرد: تاثیر منفی بر سرمایه دارد. بازار.
به گزارش ای بی اس نیوز، متن نامه مجتبی توانگر، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس به سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور به شرح زیر است:
طی هفته های گذشته اظهارات وزیر محترم و برخی از مسئولان وزارت راه و شهرسازی مبنی بر اصرار بر حذف فولاد و سیمان از بورس کالا این نگرانی را ایجاد کرده است که این موضوع منجر به فشار و قیمت غیرمنطقی شود. تعهدات دو صنعت مهم فولاد و سیمان و خروج این محصول از بازار شفاف «بورس کالا» خارج شده و با رانت وارد عرصه ای غیرشفاف می شود.
بر این اساس لازم تشخیص داده شد که خطرات خروج فولاد و سیمان و دلایل لزوم حفظ این دو محصول در بورس مواد اولیه را به اطلاع شما برسانیم:
1- الزامات قانونی مربوط به بورس کالا:
بورس کالا بر اساس قوانین متعدد، منبع اصلی تامین کالا در کشور است.
قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، «ماده 17 قانون توسعه ابزارها و مؤسسات مالی جدید به منظور تسهیل در اجرای سیاست های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی»، ماده 18 قانون اساسی. توسعه ابزارها و موسسات مالی جدید برای تسهیل در اجرای سیاست های کلی جمهوری اسلامی ایران چهل و چهارمین قانون اساسی، “ماده 6 قانون توسعه ابزارهای مالی جدید و موسسات مالی به منظور تسهیل در اجرا”. از سیاست های کلی چهل و چهارم قانون اساسی»، «ماده 33 قانون افزایش بهره وری کشاورزی و منابع طبیعی»، «نظریه 4 از «ماده 6 قانون افزایش بهره وری بخش کشاورزی» و منابع طبیعی»، «بند ۲ تبصره ۴ ماده ۱۹ قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و بهبود نظام مالی کشور» و «بند الف ماده ۳۲ قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه کشور». جمهوری اسلامی ایران» از جمله قوانین جاری است. الزام روشنی برای ارائه محصولات مختلف در بورس کالا ایجاد کرده است. در چنین شرایطی یک مقام مسئول بدون توجه به این الزامات صریح قانونی نمی تواند و حق خروج از بورس کالا را ندارد. هرگونه اقدام در این زمینه تنها در صورت تغییر قوانین و مجوز شورای اسلامی و اظهارات وزیر و مسئولان محترم وزارت راه و شهرسازی مبنی بر انصراف از قانون امکان پذیر است. بورس کالای فولاد و سیمان در تضاد آشکار با طیف وسیعی از قوانین است و یک مقام اجرایی نباید به خود اجازه چنین اقدام غیرقانونی برای مطالبه را بدهد.
2- عدم قطعیت روش جایگزین:
صرف نظر از تناقض صریح درخواست وزارت راه و شهرسازی، سوال مهم این است که نسخه جایگزین آقایان برای عرضه فولاد و سیمان چیست؟ اگر قرار است عرضه فولاد و سیمان در بورس کالا حذف شود، آیا باید بازار مشابهی برای عرضه این محصولات ایجاد شود؟ اگر اینطور است تغییر مکانیسم عرضه در بورس کالا منطقی تر نیست؟ اگر بخواهیم آن را با لغو بورس کالا، بازار یا سیستم خاصی در این حوزه جایگزین نکنیم، تنها دو راه وجود دارد:
– اعم از تامین مستقیم فولاد و سیمان توسط تامین کننده و خرید مستقیم توسط متقاضی
– یا تعیین ساز و کار دولتی و ابلاغ سهمیه خرید و فروش برای شرکت های تدارکاتی و خریداران فولاد و سیمان.
هر دوی این روش ها عواقب منفی جدی خواهند داشت. بازار فولاد و سیمان بازاری با عرضه کنندگان بزرگ و محدود و متقاضیان متعدد و کوچک است. در چنین بازارهایی، عرضه کننده قدرت بیشتری برای ایجاد انحصار و افزایش قیمت ها دارد. سازوکار بورس کالا تا حد زیادی این مشکلات را حل کرده است زیرا شرکت ها را ملزم می کند برنامه آینده خود را برای عرضه کالا ارائه کنند اما در صورت نبود نهاد نظارتی مانند بورس کالا، عرضه مستقیم محصولات توسط شرکت های تولیدی انجام می شود. منجر به این می شود که چگونه و عرضه کالا در دست چند شرکت بزرگ فولاد و سیمان باقی بماند و شرایط به گونه ای پیش برود که مصرف کننده متضرر شود.
راهکار دیگر واگذاری سازوکار خرید فولاد و سیمان به دولت و وزارت راه و شهرسازی نیز تبعات بسیاری دارد. اگر این وزارتخانه سامانه ای برای این منظور در نظر بگیرد، بستر موجود بورس کالا و در صورت وجود هرگونه مشکل می تواند زمینه ساز اصلاحات شود.
اگر قرار باشد این کار در بستری غیرشفاف با سهمیه بندی و نقل و انتقال وجوه برای تامین کنندگان و متقاضیان انجام شود، بستری غیرشفاف و مستعد رشوه و فساد ایجاد می کند که به هیچ وجه شایسته دولت انقلابی نیست. نتیجه نهایی این پلت فرم مملو از فساد، ناکارآمدی و در نتیجه افزایش قیمت است.
مکانیزم «بورسکالا» روشی شناخته شده و مورد استفاده در تمامی کشورهای پیشرفته دنیاست که بر اساس رقابت و شفافیت کار می کند و کارایی این روش در مقایسه با سایر روش ها به اثبات رسیده است.
در کشور ما قبل از ورود سیمان به بورس، عمده محصولات تولیدی کارخانه های سیمان با قیمت های کاهش یافته و به صورت اعتبار 6 ماهه به دلالان و اشخاص حقیقی فروخته می شد که به صورت نقدی با سود کلان به مصرف کنندگان نهایی فروخته می شد. لبه!! با ورود سیمان به بورس کالا، فرصت خرید به همگان ارائه شد.
به عنوان مثال یکی از شرکت های سیمان در گزارش خود می گوید: «قبل از عرضه عمومی 50 درصد محصول توسط 3 نفر خریداری می شد، اما در حال حاضر بزرگترین خریدار یک شرکت تعاونی توزیع است که 8 درصد محصول را خریداری کرده و وجود دارد. بسیاری از خریداران خرده فروشی بیشتر “
3- تردید جدی در مورد گرانی قیمت فولاد و سیمان:
تقاضای مسئولان وزارت راه و شهرسازی برای حذف فولاد و سیمان از بورس کالا به دلیل گرانی این دو محصول است. در حوزه قیمت گذاری با دو دسته گران قیمت و قیمت پایین مواجه هستیم. واضح است که در شرایط تورم بالای 40 درصد، قیمت کالاها به دلیل افزایش هزینه ها و متغیرهای تورمی افزایش می یابد، اما نکته ای که دخالت دولت برای تنظیم بازار ضروری است، گرانی است.
در واقع این گزاره باید ثابت شود که آیا فولاد و سیمان بیشتر از قیمت تمام شده به اضافه سود معقول تولیدکننده فروخته می شود یا خیر؟ ادعایی که ثابت نشده و مسئولان وزارت راه و شهرسازی هیچ گزارش مستند و مستدلی از گرانی در حوزه فولاد و سیمان ارائه نکرده اند. همچنین نسبت P/E گروه فولاد و سیمان در حدود 7.6 و 8.5 است که بیانگر وضعیت عادی است و سودآوری بالایی را نشان نمی دهد، بنابراین می توان از فروش سودهای بالا و نجومی در این صنایع ادعا کرد.
4- تاثیر فولاد و سیمان بر قیمت تمام شده مسکن و عدم توجه به سایر مولفه ها:
سوال مهم دیگر سهم فولاد و سیمان از کل قیمت مسکن است. برآورد سهم بهای تمام شده مواد اولیه از کل بهای تمام شده مسکن بدون احتساب قیمت تمام شده زمین، با قیمت های روز و با توجه به تجربه پروژه های مسکن ملی سابق با اسکلت عمدتاً بتنی، سهم فولاد و سیمان را نشان می دهد. به ترتیب 10 درصد و 3 درصد. واضح است که این سهم از کل هزینه های نهضت ملی مسکن سهم زیادی نیست، بنابراین شاید در صورت کاهش قیمت فولاد و سیمان بتوان کاهش چشمگیری در قیمت تمام شده مسکن نهضت ملی مسکن رقم زد. این در حالی است که شاید به دلیل تضاد منافع در داخل وزارت راه و شهرسازی، سهم هزینه های نرم ساخت مسکن از جمله هزینه های بالای نظام مهندسی، شهرداری ها و سایر بخش ها از جمله تامین اجتماعی بوده است. و ناکارآمدی مدیریت در هزینه کل یافت نشده است و نوک پیکان در جهت فولاد و سیمان است.
به هر حال به نظر می رسد اصرار مسئولان وزارت راه و شهرسازی برای حذف فولاد و سیمان از بورس کالا منجر به افت قیمت این محصولات و مسکن نمی شود، بلکه بازار این دو است. محصولات با عدم شفافیت، فساد و ناکارآمدی و در نتیجه کاهش تولید و افزایش قیمت همراه است و به همین دلیل انتظار می رود چنین تصمیم مهمی بدون جمع بندی در ستاد اقتصادی دولت گرفته نشود. و بدون توجه به قوانین و مقرراتی که ارائه محصولات اساسی در بورس کالا را الزامی می کند و به افراد کم تجربه در حوزه مسکن، با سیاست آزمون و خطا نباید به دنبال ایجاد اخلال در بازار فولاد و سیمان و تشدید آن باشد. مشکلات بازار املاک
همچنین تاثیرات منفی این گونه اظهارنظرهای غیرکارشناسی بر بازار سرمایه و التهاب این بازار که عملاً در آستانه انفجار و تبدیل شدن به یک بحران جدی اجتماعی است نیز موضوعی است که قابل توجه است.
بی شک مجلس انقلاب به دلیل نقش نظارتی خود اجازه دور زدن قانون و تصمیماتی که منجر به تضییع حقوق مردم شود را نمی دهد.
استحکام و رشد بازار سرمایه در گرو نهادینه سازی و استفاده کامل از توانمندی های قانون بازار اوراق بهادار است تا در آینده شاهد دخالت سیاستمداران بر اساس اولویت منافع کوتاه مدت یک کشور نباشیم. بخش در مورد منافع ملی
انتهای پیام