اخبار اقتصادی روز

یکسان سازی نرخ ارز عامل تورم های پی در پی در اقتصاد ایران است

به گزارش خبرگزاری ای بی اس نیوز ، حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی شورای اسلامی و رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی به بررسی علل تورم در اقتصاد ایران پرداخت. متن این یادداشت به شرح زیر است:

مردم عزیزمان از سال گذشته بار دیگر با افزایش شدید بیش از 485 قلم کالا و در ماه های اخیر با افزایش شدید قیمت برخی از محصولات اساسی مانند افزایش 50 درصدی قیمت حبوبات، شکر و … مواجه شده اند. پوشک بچه. لاستیک ماشین و غیره

علت این تورم ها چیست؟

گروهی از به اصطلاح تحلیلگران اقتصادی علت تورم را افزایش نقدینگی ناشی از کسری بودجه دولت می دانند و از این رو معتقدند تا زمانی که کسری بودجه و در نتیجه نقدینگی کنترل نشود، افزایش نرخ ارز افزایش می یابد. و قیمت ها عادی است و تنها راه حل کنترل کسری بودجه است و با این تحلیل به دنبال افزایش نرخ رسمی ارز و برابری آن با قیمت کالای قاچاق در بازار آزاد هستند. لغو نرخ ارز 4200 تومانی و دوباره 28500 تومانی و در آینده لغو ارز دوم بازار 42000 تومانی و …. و افزایش شدید قیمت کالاها از جمله دستاوردهای این نظر و تحلیل است.

اما گروه دیگر افزایش نرخ ارز را عامل تورم می دانند. به گفته آنها، دولت با هدف یکسان سازی نرخ ارز و رساندن نرخ رسمی ارز به نرخ بازار آزاد همچنان به افزایش نرخ رسمی ارز ادامه می دهد، اما نرخ ارز در بازار آزاد دوباره جهش می کند. دولت دوباره به بهانه رانت، فساد و برابری نرخ رسمی را افزایش می دهد، اما چرخه مخرب (جهش ارز آزاد و احترام دولت به آن) دوباره تکرار می شود. این گروه افزایش کسری بودجه و نقدینگی را نتیجه افزایش نرخ ارز می دانند.

واقعیت فعلی چیست و واقعیت های موجود کدام یک از این دو گزاره را تایید می کند؟ سعی می کنیم بر اساس آماری که از سوی مقامات رسمی کشور منتشر می شود، مسائل را مطرح کنیم.

سوال: آیا رشد نقدینگی ناشی از کسری بودجه دولت است؟

پاسخ: برای این کار باید ترکیب نقدینگی را تحلیل کرد. طبق آخرین آمار منتشر شده از سوی بانک مرکزی (صفحه بعدی)، کمتر از 9 درصد از کل نقدینگی ما را دولت به بانک مرکزی بدهکار است. حتی اگر در بدبینانه ترین حالت بدهی بانک ها و بنگاه های دولتی و همچنین خالص دارایی های خارجی بانک مرکزی را به عنوان بدهی عمومی در نظر بگیریم، این رقم به کمتر از 22 درصد کل نقدینگی ما می رسد. بنابراین تصور اینکه افزایش کسری بودجه منجر به افزایش نقدینگی می شود کاملاً اشتباه است.

تورم ، اما نکته مهم این است که حدود 70 درصد نقدینگی اقتصاد ما از بدهی های بخش غیردولتی به بانک ها است، یعنی وام هایی که بانک ها به مردم داده اند.

حال یک سوال دیگر مطرح می شود: چرا بانک ها مجبورند وام بیشتری به مردم بدهند؟

پاسخ این سوال را می توان در مقدمه برنامه تعدیل اقتصادی دولت که در اسفندماه ۱۳۹۷ توسط دفتر اقتصاد کلان معاونت امور اقتصادی سازمان برنامه و بودجه تهیه شده است، جستجو کرد. این برنامه از همان سال اساس سیاست اقتصادی و به ویژه ارزی کشور را تشکیل می دهد. در صفحه ۲ این گزارش آمده است که در صورت افزایش نرخ ارز، بخش تولید و مصرف کشور با کمبود نقدینگی مواجه خواهد شد. و دولت به دلیل افزایش هزینه ها با کسری مواجه خواهد شد. با بودجه مقابله خواهد شد، یعنی تولیدکنندگان این برنامه می دانستند که افزایش نرخ ارز منجر به افزایش نقدینگی و کاهش بودجه دولت می شود. .

تورم ،

به زبان ساده، از سال 1369 تا به امروز، افزایش نرخ ارز موجب افزایش تورم، افزایش تقاضای تجهیزات و نقدینگی در جامعه و در نتیجه افزایش کسری بودجه و کسری بودجه کشور می شود. در مرحله بعد، دولت برای پوشش بخشی از کسری بودجه، نرخ ارز را افزایش می‌دهد و این چرخه و دور باطل اقتصاد ما مدام تکرار می‌شود.

از زمان اجرای برنامه تعدیل اقتصادی (یعنی از سال 2019)، مقامات دولتی به طور مستمر نرخ ارز رسمی کشور را برای رسیدن به بازار آزاد افزایش داده اند. سپس به دلیل تورم و کاهش ارزش پول ملی به دلیل افزایش ارزش پول رسمی، نرخ بازار آزاد نیز جهش کرد (که البته تحریم ها بر شدت این جهش ها افزود) و با تورم کالا و خدمات. دولت بارها با کسری بودجه به بهانه رانت بین نرخ رسمی و بازار آزاد، ارز را گران کرده است و این دور باطل به حدی ادامه دارد که قیمت دلار از 70 ریال به بالا افزایش یافته است 420000 ریال معادل 6000 برابر شد و اقتصاد کشور دچار تورم مزمن شد. متاسفانه برخی از مسئولان و کارشناسان همچنان افزایش نرخ ارز (با حذف 28 هزار و 500 تومان) را برای حذف رانت بین نرخ رسمی و بازار آزاد توصیه می کنند.

تا کجا می خواهیم این دور باطل و اشتباه را ادامه دهیم؟ تا فروپاشی اقتصاد ملی؟!

تجربه بیش از 30 سال سیاست های پولی تعدیل اقتصادی نشان داده است که جز در چند سال خاص و محدود نتوانسته ایم نرخ رسمی را با بازار آزاد یکسان کنیم و بنابراین این دور باطل بوده و خواهد بود. به رشد خود ادامه دهند. در اقتصاد ما تکرار شود

حالا باید چه کار کنیم؟

اول اینکه برای نجات اقتصاد ایران از این شرایط تورمی باید تشخیص درستی داشته باشیم تا به نسخه درست برسیم.

متاسفانه دولت سیزدهم به دلیل تشخیص و تجویز اشتباه نتوانست معیشت مردم را بهبود بخشد. زیرا او ضمن افزایش پول رسمی بر نقدینگی تمرکز داشت و معتقد بود با محدود کردن رشد نقدینگی می‌توان تورم را مهار کرد.

با این تشخیص، سرکوب ارز 4200 به امید دستیابی به نرخ آزاد 25 هزار تومانی اشتباه بود، اما با تورم ناشی از این سیاست بد، ارز آزاد به بالای 50 هزار تومان جهش کرد و اکنون به امید تحقق نرخ ارز آزاد و حذف 485 قلم کالا از نرخ 28 هزار و 500 تومانی به بهانه اجاره بها، اما قطعاً در بازار آزاد نرخ ارز مجدداً افزایش خواهد یافت و گرانی و تورم ناشی از فشار هزینه ها و به ویژه گرانی مسکن باعث افزایش نرخ ارز خواهد شد. فشار بیشتری بر معیشت مردم وارد کند.

بنابراین راه رسیدگی به تورم و معیشت مردم اصلاح سیاست های پولی ضعیف است. متاسفانه در شرایط فعلی سیاست پولی: «دولت» پیرو (قاچاق ارز در بازار آزاد) و «قاچاق ارز در بازار آزاد» پیشتاز است.

دولت برای جابجایی نقش این بازیگران باید سیاست هایی از جمله اصل تک نرخی شدن ارز رسمی، کنترل دقیق مصارف ارزی (مبارزه با قاچاق کالا، ساماندهی مناطق آزاد و بازارچه های مرزی و…) را اجرا کند. ). قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب 20/1/1301 و تقویت حاکمیت و حاکمیت ریال و ساماندهی صرافی ها.

به همین منظور برنامه سیاست پولی در قالب نامه ای به رئیس جمهور شهید رئیسی ارسال شد و متن نامه نیز در رسانه ها منتشر شد. متأسفانه دولت قبل نتوانست بسته پیشنهادی را اجرا کند و در نتیجه نتوانست مسائل پولی را حل کند. با این حال امیدواریم دولت چهاردهم اجرای این سیاست ها را در اولویت قرار دهد چرا که در غیر این صورت چهار سال بعد به وضعیت فعلی باز خواهیم گشت. و خدای ناکرده وضعیت ما از این هم بدتر خواهد شد.

absnews

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا