ای بی اس نیوز/ خراسان رضوی رئیس شورای فرصت گفت: گاهی علوم انسانی غربی بر اصولی استوار است که صددرصد با اصولی که از کتاب و سنت می گیریم متفاوت است. » این سؤال در زندگی مؤمن بسیار مؤثر است.
آیت الله صادق آملی لاریجانی شامگاه 18 آذرماه در دیدار با طلاب و نخبگان حوزه در مدرسه فقهی مشهد در خصوص تولید علوم انسانی اسلامی اظهار داشت: برای ما پرسشی سرنوشت ساز است، زیرا قرن هاست که اسلام اسلامی است. اندیشمندان در مسیر علم کار کرده اند و آثار بزرگی به وجود آورده اند. از آنجایی که علوم انسانی از غرب به کشورهای اسلامی از جمله ایران سرازیر می شد، گویی زندگی جداگانه ای داشتند و هیچ ارتباطی با علوم ما نداشتند.
وی افزود: حتی در فلسفه، اقتصاد، جامعه شناسی و سایر علوم نیز این گونه است. این پرسش در عصر ما به دلیل ارتباطی که باید بین آموزه های اسلامی و آنچه از غرب می آید، بسیار مهم است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: گاهی علوم انسانی غربی مبتنی بر اصولی است که با اصولی که از کتاب و سنت می گیریم 100 درصد متفاوت است. این سؤال در زندگی مؤمن بسیار مؤثر است. مثلاً یک روانشناس وارسته وقتی قرآن میخواند، درک انسان را پیدا میکند، اما وقتی کتابهای روانشناسی غربی را تدریس میکند، در درون خودش به تناقض میرسد و همان تضادی که ممکن است در جامعه ایجاد شود. در انسان متقی رخ می دهد.
آملی لاریجانی ادامه داد: کتابی داریم که نور و راهنمای بشریت است. پس در مورد مسائل اقتصادی نظری نداریم؟ آیا امکان دارد؟ بنابراین برای ما مهم است که رابطه خود را با علومی که از غرب آمده است نشان دهیم.
وی افزود: بر این اساس شهید مطهری در زمینههای فلسفه، علوم اجتماعی، جامعهشناسی و اقتصاد پژوهشها و کتابهایی تألیف کرد، زیرا فهمیده بود که باید نسبت خود را با این علوم مشخص کنیم. حرف های غربی ها در دانشگاه های ما تدریس می شود و نمی توانیم یکدفعه بگوییم همه را کنار بگذاریم و کتاب مکاسب را بخوانیم. باید راهکار قابل قبولی در این زمینه اندیشیده شود. مقام معظم رهبری سال ها پیش این موضوع را مطرح کردند، اما نظرات متفاوت است. بحث بر این است که چگونه علوم انسانی را اسلامی کنیم. به نظر من، برخی از پاسخها به این مشکل سادهاند. مثلاً می گویند شش ماه دیگر با نظر خود این علوم را اصلاح می کنیم. بررسی خود را از کجا پیدا کردید و چگونه این اصلاح را انجام می دهیم؟
رئیس شورای تشخیص ادامه داد: این ادعا که برخی نکات اقتصادی از تفسیر المیزان و برخی کتب فقهی گرفته شده و این به اقتصاد اسلامی تبدیل شده است، اشتباه است، زیرا به جای حل مشکل، دیگران را به سخره می گیرد. می توان کارهای اصیل تری انجام داد که من هم از دانشگاه امام صادق(ع) شروع کردم و آن این است که ابتدا علم غرب را بشناسم. این علوم ویژگی های کلی دارند. ما باید بدانیم علم در غرب چیست، از کجا می توان به آن دست یافت و این علوم چگونه با دین و ارزش های اخلاقی ارتباط دارند.
علم خنثی نیست
آملی لاریجانی گفت: چند قرن حداقل در قرن 19 و 20 متفکران دنیای غرب معتقد بودند که علوم در بحث اخلاقی و دینی خنثی هستند، زیرا همان واقعیت ها را به ما ارائه می دهند. بی طرفی علم تزی است که دائماً ذکر می شود، اما آیا واقعاً علوم خنثی هستند؟ چند دهه پیش، خود فیلسوفان علم تعجب می کردند که چه کسی گفته است علم بی طرف است. پوزیتیویست های منطقی می گفتند که گزاره های علمی از نظر تجربی قابل اثبات هستند و اگر گزاره ای از نظر تجربی قابل اثبات نباشد چیزی نیست و حتی مدعی بودند که معنا به اثبات تجربی بستگی دارد; یعنی اگر می گویید خدا وجود دارد، چون از نظر تجربی قابل اثبات نیست، معنی ندارد.
وی با بیان اینکه بر اساس اندیشه های فیلسوفان دهه های اخیر، ارزش های اخلاقی به عرصه علم و حتی علوم تجربی راه پیدا می کند، گفت: باید ساختار علوم انسانی غربی را بررسی کرد و از کجا و از کدام مجرا می توان کرد. متصل. با ارزش های اخلاقی و آموزه های دینی این اولین کاری است که باید انجام دهیم.
در علوم انسانی مؤلفه های اسلامی را جایگزین مؤلفه های ضد دینی کنید
رئیس شورای ارزیابی فرصت افزود: مرحله دوم کار که بسیار سخت است و بر عهده متخصصان این فنون است، این است که وقتی این کانال ها را نشان می دهیم، برایمان مشخص می شود که کدام مولفه های دیگر را می توانیم وارد کنیم. . محل این اجزا به عنوان مثال، بیایید نگاه کنیم که روانشناسی غربی چگونه به مؤلفه روح می نگرد و این مؤلفه را در روانشناسی اسلامی بر اساس آنچه قرآن و روایات می گوید اصلاح می کند. ما نمی گوییم که می خواهیم همه روانشناسی را تغییر دهیم. ما میتوانیم بسیاری از گزارههای روانشناسی غربی را بپذیریم، اما عناصری را که با کتاب و سنت ناسازگار است، اصلاح کنیم. یعنی ارائه علم بر اساس شواهد منطبق با کتاب و سنت که البته فوق العاده مشکل است.
آملی لاریجانی با بیان اینکه مرحله سخت دیگری هم وجود دارد و اینها حرف های ایهابی خودمان است، گفت: ما می گوییم از کتاب و سنت استفاده کنیم اما چگونه باید این کار را انجام دهیم؟ فهم کتاب و سنت چگونه حاصل می شود و آیا این امر مستلزم چیز دیگری نیست؟
وی با تاکید بر اینکه تربیت دینی هم مولد و هم مصرف کننده است، تاکید کرد: علوم دیگر مانند روانشناسی نیز همین گونه است، اما روش تربیت دینی تجربی نیست و مبتنی بر روش های وحیانی است. باید به شبهات مطرح شده در مورد عدم بهره وری علوم اسلامی بپردازیم تا بتوانیم از کتاب و سنت برای فهم معارف دینی استفاده مثبت کنیم.
رئیس شورای بررسی فرصت ها با بیان اینکه من نمی گویم حرف آنها را رد کنیم، اما عناصری را که قبول نداریم را باید پیدا کنیم و اصلاح کنیم، افزود: یک زمانی گفتند اقتصاد خنثی است. ما یک اقتصاد خنثی و یک اقتصاد ارزشی داریم که بایدها و نبایدهای اقتصاد را مورد بحث قرار می دهد. برخی از فیلسوفان علم که کار اقتصادی انجام می دهند استدلال کرده اند که علم اقتصاد خنثی نیست و برخی از عناصر آن به بحث در مورد ارزش ها مربوط می شود.
آملی لاریجانی افزود: مشکل دیگر مفاهیمی است که در علم وجود دارد و آن را توضیح می دهیم. در علوم تجربی مفهوم ذرات و اتم را داریم اما در علوم اجتماعی مفاهیمی وجود دارد که باید توضیح داده شود. علمای ما را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: عدهای مانند غربیها معتقد بودند که اجتماع اصالت دارد و عدهای میگویند اجتماع به معنای حقیقت اجتماع است. شهید مطهری معتقد بود جامعه دارای نشاط و اصالت است و برخی مانند آیت الله مصباح معتقد بودند که جامعه مختلط شایستگی افراد است و اصالت ندارد. تفاوت بین این دو بسیار زیاد است.
وی ادامه می دهد: نکته دیگر این است که علوم انسانی غربی در چارچوب فهم انجام می شود و این دیدگاه متخصصان هرمنوتیک (علم تفسیر) است. منظور آنها این است که فهم همیشه در افق زمان و در افق فهم مفسر صورت می گیرد. این دیدگاه می گوید علم یک امر تفسیری است، یعنی شما با پیش فرض ها وارد علم می شوید و آن را در دایره آن پیش فرض ها می فهمید. اصل این بحث ها این است که انسان ها علم را بر اساس افق خود و با پیش فرض های خود می فهمند و باید از کسانی که در غرب خاطرات علمی برای ما می فرستند بپرسیم که در چه چارچوبی و با چه مؤلفه ها و پیش فرض هایی وجود داشته اند. ?
رئیس شورای تشخیص فرصت گفت: ما در یک عالم ایمان نفس می کشیم، چه لزومی دارد علمی را که از دنیای دیگری می آید، بپذیریم؟ پیش فرض ها برای فهم در علوم اجتماعی بسیار مهم هستند و از آنجاست که بحث ارزش ها شکل می گیرد. برخی از فیلسوفان غربی به این نتیجه می رسند که ما زندگی های متفاوتی داریم و گاهی آنقدر تفاوت ها زیاد است که حرف یکدیگر را نمی فهمند. بر اساس آنچه فیلسوف اتریشی ویتگنشتاین در آثار خود بیان کرده است، ما شیوه های زندگی متفاوتی داریم و مؤمنان یک شیوه زندگی دارند و بی ایمانان شیوه دیگری دارند و هیچ کدام بر دیگری ترجیح داده نمی شود. غرب در قرنهای اخیر خود را از دین جدا کرده است و ویتگنشتاین میگوید شما حق ندارید به ملتهای دیگر بگویید که ما در درک خود برتر هستیم.
آملی لاریجانی ادامه داد: اگر امروز می خواهیم به سمت علوم اجتماعی و انسانی برویم باید اولین راه ها را پیدا کنیم و به این ترتیب وارد علوم غربی شویم و حرف های خود را اعمال کنیم. پیشنهاد می کنم در این زمینه از سادگی پرهیز کنیم. در تربیت دینی هم باید کار کنیم. ما در فقه کار کرده ایم اما در همه حوزه های معرفتی کار نکرده ایم. وقتی می خواهیم با دنیای غرب که مثل سیل آمد و همه روح و جان فرزندانمان را در همه زمینه ها گرفت، برخوردی منصفانه و عقلانی داشته باشیم، باید هم علوم آنها را بشناسیم و هم دانش خودمان را.
انتهای پیام
ای بی اس نیوز/ خراسان رضوی رئیس شورای فرصت گفت: گاهی علوم انسانی غربی بر اصولی استوار است که صددرصد با اصولی که از کتاب و سنت می گیریم متفاوت است. » این سؤال در زندگی مؤمن بسیار مؤثر است.
آیت الله صادق آملی لاریجانی شامگاه 18 آذرماه در دیدار با طلاب و نخبگان حوزه در مدرسه فقهی مشهد در خصوص تولید علوم انسانی اسلامی اظهار داشت: برای ما پرسشی سرنوشت ساز است، زیرا قرن هاست که اسلام اسلامی است. اندیشمندان در مسیر علم کار کرده اند و آثار بزرگی به وجود آورده اند. از آنجایی که علوم انسانی از غرب به کشورهای اسلامی از جمله ایران سرازیر می شد، گویی زندگی جداگانه ای داشتند و هیچ ارتباطی با علوم ما نداشتند.
وی افزود: حتی در فلسفه، اقتصاد، جامعه شناسی و سایر علوم نیز این گونه است. این پرسش در عصر ما به دلیل ارتباطی که باید بین آموزه های اسلامی و آنچه از غرب می آید، بسیار مهم است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: گاهی علوم انسانی غربی مبتنی بر اصولی است که با اصولی که از کتاب و سنت می گیریم 100 درصد متفاوت است. این سؤال در زندگی مؤمن بسیار مؤثر است. مثلاً یک روانشناس وارسته وقتی قرآن میخواند، درک انسان را پیدا میکند، اما وقتی کتابهای روانشناسی غربی را تدریس میکند، در درون خودش به تناقض میرسد و همان تضادی که ممکن است در جامعه ایجاد شود. در انسان متقی رخ می دهد.
آملی لاریجانی ادامه داد: کتابی داریم که نور و راهنمای بشریت است. پس در مورد مسائل اقتصادی نظری نداریم؟ آیا امکان دارد؟ بنابراین برای ما مهم است که رابطه خود را با علومی که از غرب آمده است نشان دهیم.
وی افزود: بر این اساس شهید مطهری در زمینههای فلسفه، علوم اجتماعی، جامعهشناسی و اقتصاد پژوهشها و کتابهایی تألیف کرد، زیرا فهمیده بود که باید نسبت خود را با این علوم مشخص کنیم. حرف های غربی ها در دانشگاه های ما تدریس می شود و نمی توانیم یکدفعه بگوییم همه را کنار بگذاریم و کتاب مکاسب را بخوانیم. باید راهکار قابل قبولی در این زمینه اندیشیده شود. مقام معظم رهبری سال ها پیش این موضوع را مطرح کردند، اما نظرات متفاوت است. بحث بر این است که چگونه علوم انسانی را اسلامی کنیم. به نظر من، برخی از پاسخها به این مشکل سادهاند. مثلاً می گویند شش ماه دیگر با نظر خود این علوم را اصلاح می کنیم. بررسی خود را از کجا پیدا کردید و چگونه این اصلاح را انجام می دهیم؟
رئیس شورای تشخیص ادامه داد: این ادعا که برخی نکات اقتصادی از تفسیر المیزان و برخی کتب فقهی گرفته شده و این به اقتصاد اسلامی تبدیل شده است، اشتباه است، زیرا به جای حل مشکل، دیگران را به سخره می گیرد. می توان کارهای اصیل تری انجام داد که من هم از دانشگاه امام صادق(ع) شروع کردم و آن این است که ابتدا علم غرب را بشناسم. این علوم ویژگی های کلی دارند. ما باید بدانیم علم در غرب چیست، از کجا می توان به آن دست یافت و این علوم چگونه با دین و ارزش های اخلاقی ارتباط دارند.
علم خنثی نیست
آملی لاریجانی گفت: چند قرن حداقل در قرن 19 و 20 متفکران دنیای غرب معتقد بودند که علوم در بحث اخلاقی و دینی خنثی هستند، زیرا همان واقعیت ها را به ما ارائه می دهند. بی طرفی علم تزی است که دائماً ذکر می شود، اما آیا واقعاً علوم خنثی هستند؟ چند دهه پیش، خود فیلسوفان علم تعجب می کردند که چه کسی گفته است علم بی طرف است. پوزیتیویست های منطقی می گفتند که گزاره های علمی از نظر تجربی قابل اثبات هستند و اگر گزاره ای از نظر تجربی قابل اثبات نباشد چیزی نیست و حتی مدعی بودند که معنا به اثبات تجربی بستگی دارد; یعنی اگر می گویید خدا وجود دارد، چون از نظر تجربی قابل اثبات نیست، معنی ندارد.
وی با بیان اینکه بر اساس اندیشه های فیلسوفان دهه های اخیر، ارزش های اخلاقی به عرصه علم و حتی علوم تجربی راه پیدا می کند، گفت: باید ساختار علوم انسانی غربی را بررسی کرد و از کجا و از کدام مجرا می توان کرد. متصل. با ارزش های اخلاقی و آموزه های دینی این اولین کاری است که باید انجام دهیم.
در علوم انسانی مؤلفه های اسلامی را جایگزین مؤلفه های ضد دینی کنید
رئیس شورای ارزیابی فرصت افزود: مرحله دوم کار که بسیار سخت است و بر عهده متخصصان این فنون است، این است که وقتی این کانال ها را نشان می دهیم، برایمان مشخص می شود که کدام مولفه های دیگر را می توانیم وارد کنیم. . محل این اجزا به عنوان مثال، بیایید نگاه کنیم که روانشناسی غربی چگونه به مؤلفه روح می نگرد و این مؤلفه را در روانشناسی اسلامی بر اساس آنچه قرآن و روایات می گوید اصلاح می کند. ما نمی گوییم که می خواهیم همه روانشناسی را تغییر دهیم. ما میتوانیم بسیاری از گزارههای روانشناسی غربی را بپذیریم، اما عناصری را که با کتاب و سنت ناسازگار است، اصلاح کنیم. یعنی ارائه علم بر اساس شواهد منطبق با کتاب و سنت که البته فوق العاده مشکل است.
آملی لاریجانی با بیان اینکه مرحله سخت دیگری هم وجود دارد و اینها حرف های ایهابی خودمان است، گفت: ما می گوییم از کتاب و سنت استفاده کنیم اما چگونه باید این کار را انجام دهیم؟ فهم کتاب و سنت چگونه حاصل می شود و آیا این امر مستلزم چیز دیگری نیست؟
وی با تاکید بر اینکه تربیت دینی هم مولد و هم مصرف کننده است، تاکید کرد: علوم دیگر مانند روانشناسی نیز همین گونه است، اما روش تربیت دینی تجربی نیست و مبتنی بر روش های وحیانی است. باید به شبهات مطرح شده در مورد عدم بهره وری علوم اسلامی بپردازیم تا بتوانیم از کتاب و سنت برای فهم معارف دینی استفاده مثبت کنیم.
رئیس شورای بررسی فرصت ها با بیان اینکه من نمی گویم حرف آنها را رد کنیم، اما عناصری را که قبول نداریم را باید پیدا کنیم و اصلاح کنیم، افزود: یک زمانی گفتند اقتصاد خنثی است. ما یک اقتصاد خنثی و یک اقتصاد ارزشی داریم که بایدها و نبایدهای اقتصاد را مورد بحث قرار می دهد. برخی از فیلسوفان علم که کار اقتصادی انجام می دهند استدلال کرده اند که علم اقتصاد خنثی نیست و برخی از عناصر آن به بحث در مورد ارزش ها مربوط می شود.
آملی لاریجانی افزود: مشکل دیگر مفاهیمی است که در علم وجود دارد و آن را توضیح می دهیم. در علوم تجربی مفهوم ذرات و اتم را داریم اما در علوم اجتماعی مفاهیمی وجود دارد که باید توضیح داده شود. علمای ما را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: عدهای مانند غربیها معتقد بودند که اجتماع اصالت دارد و عدهای میگویند اجتماع به معنای حقیقت اجتماع است. شهید مطهری معتقد بود جامعه دارای نشاط و اصالت است و برخی مانند آیت الله مصباح معتقد بودند که جامعه مختلط شایستگی افراد است و اصالت ندارد. تفاوت بین این دو بسیار زیاد است.
وی ادامه می دهد: نکته دیگر این است که علوم انسانی غربی در چارچوب فهم انجام می شود و این دیدگاه متخصصان هرمنوتیک (علم تفسیر) است. منظور آنها این است که فهم همیشه در افق زمان و در افق فهم مفسر صورت می گیرد. این دیدگاه می گوید علم یک امر تفسیری است، یعنی شما با پیش فرض ها وارد علم می شوید و آن را در دایره آن پیش فرض ها می فهمید. اصل این بحث ها این است که انسان ها علم را بر اساس افق خود و با پیش فرض های خود می فهمند و باید از کسانی که در غرب خاطرات علمی برای ما می فرستند بپرسیم که در چه چارچوبی و با چه مؤلفه ها و پیش فرض هایی وجود داشته اند. ?
رئیس شورای تشخیص فرصت گفت: ما در یک عالم ایمان نفس می کشیم، چه لزومی دارد علمی را که از دنیای دیگری می آید، بپذیریم؟ پیش فرض ها برای فهم در علوم اجتماعی بسیار مهم هستند و از آنجاست که بحث ارزش ها شکل می گیرد. برخی از فیلسوفان غربی به این نتیجه می رسند که ما زندگی های متفاوتی داریم و گاهی آنقدر تفاوت ها زیاد است که حرف یکدیگر را نمی فهمند. بر اساس آنچه فیلسوف اتریشی ویتگنشتاین در آثار خود بیان کرده است، ما شیوه های زندگی متفاوتی داریم و مؤمنان یک شیوه زندگی دارند و بی ایمانان شیوه دیگری دارند و هیچ کدام بر دیگری ترجیح داده نمی شود. غرب در قرنهای اخیر خود را از دین جدا کرده است و ویتگنشتاین میگوید شما حق ندارید به ملتهای دیگر بگویید که ما در درک خود برتر هستیم.
آملی لاریجانی ادامه داد: اگر امروز می خواهیم به سمت علوم اجتماعی و انسانی برویم باید اولین راه ها را پیدا کنیم و به این ترتیب وارد علوم غربی شویم و حرف های خود را اعمال کنیم. پیشنهاد می کنم در این زمینه از سادگی پرهیز کنیم. در تربیت دینی هم باید کار کنیم. ما در فقه کار کرده ایم اما در همه حوزه های معرفتی کار نکرده ایم. وقتی می خواهیم با دنیای غرب که مثل سیل آمد و همه روح و جان فرزندانمان را در همه زمینه ها گرفت، برخوردی منصفانه و عقلانی داشته باشیم، باید هم علوم آنها را بشناسیم و هم دانش خودمان را.
انتهای پیام