کاهش 17 درصدی تورم تولیدکننده
محمد شریجیان در نشست تخصصی تحلیلی «الزامات عملکرد مؤثر مرکز مبادلات ارزی و طلا در راستای تقویت حاکمیت سیاست پولی» گفت: با توجه به آثار تحریمهای سخت بر حاکمیت بانک مرکزی در خصوص منابع و جریان بینالمللی مبادلات ارزی در کشور، مرکز مبادلات ارزی و طلای ایران مطابق با الزامات تحریمها و با حضور همه فعالان تشکیل شد تا عملیات مبادلات ارزی در کشور در چارچوب شفافسازی صورت گیرد. نهادی با قابلیت تنظیم مرجع سیاست پولی و ارزی.
وی افزایش شفافیت در مبادلات ارزی بانک مرکزی به عنوان نهاد ناظر ارز را مهمترین دستاورد راه اندازی این مرکز عنوان کرد و افزود: تسهیل در ایجاد تعامل بین فعالان این حوزه و ارتقای کار بانک مرکزی خارجی یکی دیگر از اهداف حاکمیت صرافی ایجاد تعادل در بازار ارز و ایجاد مرکز مبادلات ارز و طلای ایران است.
دکتر چیرجیان با بیان اینکه راه اندازی مرکز مبادلات ارز و طلا منجر به یکپارچگی مبادلات ارزی کشور و فراهم شدن بستر مناسب برای مدیریت یکپارچه بازار طلا شد، گفت: بر اساس قانون پولی و بانکی کشور، مرکز ارزی کشور بانک موظف است: بازار ارز و طلا را همزمان مدیریت کند. زیرا بین نرخ ارز و طلا همبستگی زیادی وجود دارد.
قائم مقام بانک مرکزی با تاکید بر لزوم شناسایی مجموعه ای از نیازهای ارزی در مرکز مبادلات ارزی و طلای ایران خاطرنشان کرد: در این راستا از تالار طلا برای رفع نیازهای اندک تالار خدمات استفاده می شود. نیازهای بازرگانی تالار حواله و برای معاملات انواع شمش و سکه طلا و به منظور رفع نیازهای احتیاطی در مواجهه با نوسانات آتی نرخ ارز ایجاد شده است، سالن مشتقه و بسترهای فنی لازم تجهیز شده است. آنها برای رفع این نیازها ایجاد شده اند.
دکتر چیرجیان با اشاره به اهداف بانک مرکزی در خصوص سیاست ثبات گفت: هدف سیاست ثبات، تقویت مقررات و حاکمیت بانک مرکزی در بازار ارز است. سال گذشته شاهد تعدیل تدریجی و قابل پیش بینی قیمت سامانه نیما برای نهادهای اقتصادی بودیم و از سوی دیگر سهم ارزی افراد که با توافق صادرکننده و تولیدکننده تعیین می شود تا نیازهای افزایش ارز کشور را تامین کند.
قائم مقام بانک مرکزی در ادامه با اشاره به کاهش شاخص ها و متغیرهای پولی موثر بر تورم طی دو سال گذشته، بر ضرورت خروج از چرخه معیوب و فزاینده تورم و نقدینگی که کشور از آن رنج برده است، تاکید کرد. سال ها. الکرد: خدا را شکر این اتفاق مثبت قبلاً رخ داده است، زیرا در بین متغیرهای سیاستی، کنترل رشد نقدینگی مهم ترین نیاز برای کنترل تورم و ثبات کلان اقتصاد تلقی می شود. بر این اساس، بانک مرکزی با اتخاذ سیاست کنترل بخشی از رشد ترازنامه (کنترل توانایی بانک ها در خلق پول) و جریمه بانک های معوق، در نهایت توانست نرخ رشد نقدینگی را از 31.1 درصد در پایان افزایش دهد. از سال 1380 به 3/24 درصد در پایان سال 1402 هجری قمری، تا 25 درصد رشد پولی هدفمند برای سال 1402 را به طور کامل کاهش داده و به آن دست یابیم.
دکتر چیرجیان گفت: نرخ رشد پایه پولی که در اثر سیاست افزایش نرخ سپرده قانونی بانک مرکزی در پایان سال 1390 به 42.3 درصد رسیده بود، در پایان سال 1391 به 28.1 درصد کاهش یافت.
وی با اشاره به برنامه های هدفمند بانک مرکزی برای کاهش تورم گفت: بر اساس آمار بانک مرکزی نرخ تورم در شاخص بهای مصرف کننده با کاهش 18.4 واحد درصدی از 49.4 درصد در بهمن ماه 1401 به 31 درصد کاهش یافت. در مه 1403. ورود او صورت گرفت. تورم سالانه مصرف کننده 7.1 واحد درصد از 44.1 درصد در فوریه 1401 هجری قمری به 37 درصد در اردیبهشت 1403 هجری قمری کاهش یافت.
دکتر چیرجیان به نرخ تورم تولید که در شهریور 1401 هجری شمسی به 107 درصد رسید، اشاره کرد و گفت: تورم نقطه به نقطه تولید به عنوان شاخص پیش بینی کننده از 41 درصد در اردیبهشت 1402 به 3/23 درصد در اردیبهشت 1403 کاهش یافت. تورم دوازده ماهه PPI که در مارس 1400 60.9 درصد بود، در مارس 1401 به 36.9 درصد و در مارس 1402 به 32.6 درصد کاهش یافت.
معاون اقتصادی بانک مرکزی همچنین رشد پول را به عنوان شاخصی از رشد انتظارات تورمی برشمرد و گفت: کنترل رشد نقدینگی یا بخش پول که نمادی از انتظارات تورمی در جامعه است، بخشی از برنامه های بانک مرکزی در بین کل کل پولی، این نرخ بیشترین همبستگی را با تورم کوتاه مدت دارد و با مجموعه اقداماتی در قالب سیاست تثبیت و کنترل بازار ارز بانک مرکزی، شاخص رشد پول از 65.2 درصد افزایش یافت. در پایان سال 1401 هجری قمری به 17.5 درصد در پایان سال 1402 هجری قمری و 15.7 درصد در پایان فروردین 1403 ه.
دکتر چیرجیان با اشاره به اینکه مدیریت نرخ ارز دلیل اصلی کاهش قابل توجه شاخص قیمت گذاری است، گفت: بر اساس بررسی های انجام شده، تقریباً 80 درصد همبستگی بین نرخ ارز طلا، وضعیت ارز (یا نیما) وجود دارد. نرخ سیستم (ETS) و PPI. بنابراین با مدیریت نرخ ارز و کاهش تورم تولیدکننده، بستر لازم برای ارتقای قابلیت پیشبینی و برنامهریزی در سیستم تولید کشور فراهم میشود و با کاهش تورم سمت عرضه، تاثیر آن بر کاهش تورم بعداً نمایان میشود. شاخص قیمت مصرف کننده با تاخیر زمانی.
وی خاطرنشان کرد: سیاست ثبات اقتصادی تنها به اقدامات بانک مرکزی بستگی ندارد، بلکه رویکردی همه جانبه سیاسی است و اثربخشی آن نیازمند سیاستهای مالی غیرتورمی و پایبندی دولت به انضباط بودجه است. البته سیاستهای پولی نیز باید حداقل در کوتاهمدت در قالب سیاستهای انقباضی و در عین حال با هدایت اعتبارات به سمت بخشهای تولیدی اولویتدار و در واقع تامین مالی هدفمند بخشهای مولد کمک کند و در نتیجه اثربخشی سیاست تثبیت را افزایش دهد. از طریق مرکز مبادلات ارزی و طلای ایران می شود.
دکتر چیرجیان در ادامه با اشاره به برخی موضوعات مطرح شده در زمینه ارتباط بین تضعیف ارزش پول ملی، افزایش رقابت پذیری و ایجاد مزیت رقابتی برای محصولات کشور در بازارهای صادراتی، تاکید کرد: این موضوع نیست اصلا مورد زیرا زمانی که تضعیف پول ملی منجر به افزایش رقابت پذیری و افزایش صادرات به کشورهای هدف می شود، زمانی که شاخص مارشال لرنر یعنی مجموع کشش تعدیل شده مبادله ای صادرات و کشش واردات بیشتر از یک می شود. در این حالت، با افزایش نرخ ارز، می توان انتظار داشت که تراز خالص حساب کالا مثبت تر شود. اما بر اساس مطالعات انجام شده این شاخص در ایران کمتر از یک است.
معاون بانک مرکزی با بیان اینکه در حال حاضر حدود 90 درصد از ترکیب واردات کشور به کالاهای خام، واسطه ای و سرمایه ای اختصاص دارد، توضیح داد: این بدان معناست که کشش واردات نسبت به تغییرات نرخ ارز بسیار پایین است . یعنی با افزایش نرخ ارز، هزینه تولیدکنندگان برای تامین مواد اولیه، واسطه ای و سرمایه ای افزایش می یابد، در حالی که تقاضا برای این اقلام کاهش قابل توجهی ندارد. به عبارت دیگر کشش واردات نسبت به تغییرات نرخ ارز پایین است. بنابراین قیمت تمام شده تولید در کشور وابستگی مستقیم قابل توجهی به نرخ ارز دارد و با افزایش این قیمت، مزیت و توان رقابتی تولیدکنندگان کشور در بازارهای داخلی و خارجی تضعیف میشود.
وی افزود: در عین حال بیش از 70 درصد ترکیب صادراتی کشور را مواد اولیه و محصولات اساسی مانند فلزات، فولاد، محصولات پتروشیمی و فرآورده های نفتی تشکیل می دهد. بنابراین محصولات صادراتی کشور از پیچیدگی بالایی برخوردار نیستند که با افزایش نرخ ارز مزیت رقابتی آن را در بازارهای هدف افزایش می دهد. در واقع، با توجه به ماهیت فعلی کالاهای صادراتی، در حال حاضر کل صادرات کشور دارای سقف تعیین شده است. بنابراین می توان انتظار داشت که شاخص مارشال-لرنر در ایران کمتر از یک باشد و بنابراین افزایش نرخ ارز لزوماً بر خالص تجارت کالای کشور تأثیری ندارد.