مینی سریال بریتانیایی Baby Reindeer این روزها در شبکه نتفلیکس موفق شد. این داستانی الهام گرفته از وقایع واقعی است که توسط فیلمنامه نویس و تهیه کننده اجرایی پروژه، ریچارد گاد نوشته و تهیه شده است. داستان نیز ساده است. دانی (نسخه تخیلی گاد) یک کمدین شکست خورده است که در یک بار به عنوان پیشکسوت کار می کند و قربانی یک قلدر دیوانه می شود. فردی که با وسواس و پرخاشگری شخصی را تا سر حد آزار و اذیت تعقیب می کند!
اخلاقیات داستان این است که این مزاحم زندگی شخصی و حتی حرفهاش را خراب میکند، اما همین اقدام او به طور ناخواسته به دانی کمک میکند تا با آسیبهای وحشتناک گذشتهاش کنار بیاید. جالب است بدانید سریال بریتانیایی Baby Reindeer به پرمخاطب ترین سریال نتفلیکس در ماه آوریل تبدیل شد و این پروژه نیز مورد تحسین منتقدان خارجی قرار گرفت. در ابتدا علاقه چندانی به این سریال با بازیگران غیرمعروف وجود نداشت اما در هفته دوم و هیاهوی مخاطبان به یکباره بازدید پخش زنده این مینی سریال 408 درصد افزایش یافت.
در حال حاضر محتوای این مینی سریال به طور فعال در شبکه های اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. به همین دلیل است که ما در ویجایاتو توضیح می دهیم که چرا همه این تریلر وحشتناک را بسیار دوست داشتند و چرا این سریال برای تماشاگران با خلق و خوی نامناسب و تأثیرپذیر ارزش دیدن ندارد.
داستان سریال حول محور دانی دان (ریچارد گاد) مردی اسکاتلندی است که چندین سال پیش با هدف کمدین شدن به لندن نقل مکان کرد. با این حال، او در کار خود یک بازنده کامل محسوب می شود، بنابراین او به عنوان پیشخدمت در یک بار شروع به کار می کند. او حتی یک خانه مناسب هم ندارد و در اتاقی در خانه مادر دوست پسر سابقش زندگی می کند و با یک چالش درونی مواجه می شود که در رابطه با شکست های مداوم در زندگی کاری اش است.
در همین حال، یک روز، یک زن میانسال غمگین به نام مارتا (جسیکا گانینگ) وارد یک بار می شود. این بازدید کننده پولی ندارد، اما دانی با یک فنجان چای با او مهربانانه رفتار می کند. حالا مارتا هر روز به بار میآید، با یک کمدین شکست خورده معاشقه میکند، جوکهای نامناسبی میگوید و در مورد عروسی و فرزندان آیندهاش صحبت میکند. دانی برای این زن ناسالم متاسف است، بنابراین در حال حاضر سعی می کند به رشد رفتاری خود او واکنش نشان ندهد. اما مارتا بر این رابطه اصرار دارد. یک روز، او صدها ایمیل برای متصدی بار فرستاد و او را آهوی کوچک خطاب کرد و متن را با امضای اجباری «از آیفون من ارسال شد» به پایان رساند. در ضمن این مزاحم گوشی هوشمند ندارد.
مارتا رزومه مناسبی برای خودش می سازد. او وکیلی است که یک دفتر حقوقی دارد و دائماً با مشتریان موفق در ارتباط است. اما سوال اینجاست که این ماجرا چگونه در بی پولی و چند ساعت نشستن در روز جای می گیرد؟! اما مارتا به این چیزهای کوچک اهمیتی نمی دهد. به زودی، با تحقیقات بیشتر، دانی متوجه می شود که این زن مزاحم در واقع چهار سال و نیم را به دلیل تعقیب رئیس سابق خود در زندان گذرانده است.
با این توضیحات، اگرچه دونی شخصاً متوجه خطرناک بودن مارتا می شود، تنها شش ماه بعد به پلیس مراجعه می کند، زمانی که احساس می کند این مزاحم آشنا و دیوانه نه تنها او، بلکه والدین و دوستش تری (ناوا مائو) را نیز تهدید می کند. این آغاز یک چالش پرتنش برای شخصیت محوری داستان است.
اما شایان ذکر است که در مورد مینی سریال ها، نه تنها طرح داستان جالب است، بلکه تاریخچه ایجاد پروژه نیز جالب است. در این مورد، مینی سریال بریتانیایی Baby Reindeer بر اساس رویدادهای واقعی زندگی توسط نویسنده و خالق سریال ریچارد گود ساخته شده است. البته سازنده این پروژه در بسیاری از صحبت ها به مخاطب اطمینان داد که زن خارجی یا واقعی و شخصیت مارتا در سریال تفاوت های زیادی با هم دارند. به عنوان مثال، صدا، گفتار و ظاهر شخصیت تغییر می کند. بنابراین خود گاد از بینندگان خواست که برای کشف هویت واقعی او تلاش نکنند.
اما به گفته ریچارد جاد، این آزار و شکنجه در سال 2015 آغاز شد و در سال 2017 به پایان رسید. در مجموع، این مرد جوان 41000 ایمیل، 350 ساعت پست صوتی، 790 پست و پیام در شبکه های اجتماعی و 106 صفحه پیام از این آزار دهنده دریافت کرده است. زن جید گفت که «مارتا» در سریال در دنیای واقعی در زندان نیست، اما ترسی ندارد که دوباره او را تهدید کند. اما به نظر من با وجود اینکه واقعا نمی دانیم چه اتفاقی برای او افتاده و کیست، اما فکر کردن به این داستان ترس و وحشت را در دل مخاطب ایجاد می کند.
اما این مینی سریال حاصل دو نمایشنامه ریچارد جاد است که خودش این آثار را به جشنواره هنرهای فرینج ادینبورگ برده و اجرا کرده است. اجرای این نمایشنامه ها موفقیت بزرگی برای او بود و این موفقیت سپس گاد را بر آن داشت تا به سراسر انگلستان و اروپا سفر کند. خب، نکته اینجاست که او در سال ۲۰۱۹ نمایش جدیدی به نام «بچه گوزن» ساخت و آن را به جشنوارههای مختلف برد. نمایش انفرادی جدید به مدت پنج هفته در تئاتر بوش در لندن اجرا شد و پس از آن نمایندگان نتفلیکس به سراغ گاد رفتند.
بنابراین این ملاقات دلیلی شد برای تولد مینی سریال بچه گوزن. در اینجا معلوم میشود که نویسنده «بچه گوزن شمالی» همان مسیری را طی کرده است که فیبی والر-بریج قبلاً با «فلابگ» و مایکلا کوئل با «من میتوانم تو را نابود کنم» طی کردهاند. این به معنای حرکت از یک بازی بیوگرافی تک نفره به یک سریال محبوب با قوس شخصیتی منحصر به فرد است.
باید بدانید که کارگردانی چهار قسمت اول این مجموعه بر عهده ورونیکا توولسکایا، یکی از کارگردانان فیلم His Dark Materials و هانا بوده و سه قسمت آخر را جوزفین بورنبوش کارگردانی کرده است. به طور کلی، «بچه گوزن» به عنوان یک تراژیک کمدی بی ضرر شروع می شود. اما شخصیت مارتا از همان دقایق اول یک مزاحم خطرناک به نظر می رسد، اما ما به عنوان مخاطب تا چند قسمت متوجه میزان جنون او نمی شویم.
جنون این شخصیت در چند لحظه شدید منفجر می شود. به عنوان مثال، مارتا در حالی که کمدین در حال اجرای صحنه است، مستقیماً به دونی توهین می کند و همچنین در رستوران با مشت به تری (دوست و شریک زندگی دانی) حمله می کند. اساساً مهم است که پیشخدمت ابتدا با این زن مزاحم در حالت شکسته ملاقات کند، زمانی که او تمام امید خود را نسبت به توانایی های خود و یک حرفه موفق از دست داده است.
با این حال، زمانی که شخصیت اصلی برای اولین بار پس از نقل مکان به لندن، فلاش بک های بد را به یاد می آورد، از جمله تجربه خشونت جنسی، در آن زمان است که می ترسد درباره آنها به کسی بگوید. در اینجا داستان مسیری کاملاً متفاوت به خود می گیرد. در نیمه دوم، سریال به یک جلسه طولانی خود درمانی و هیجان روانی ترسناک تبدیل می شود. در طول نمایش، نکته داستان گوزن ها این است که شیاطین گذشته دانی به مراتب بدتر از مزاحماتی مانند مارتا به نظر می رسند.
علاوه بر این، دانی مزایای غیرمنتظره ای را در ظاهر یک زن مزاحم در زندگی خود می بیند. حقیقت این شخص به او این امکان را می دهد که شجاعت بازنگری در آسیب و رویارویی با ترس های خود را به دست آورد. اگرچه تعقیب کردن از کسی مطمئناً چیز بدی است، اما درخواست کمک در شرایط دشوار امری طبیعی و ضروری است.
نکته جالب دیگر در این داستان این است که وقایع سریال از دید دان روایت می شود و به همین دلیل بینندگان کل داستان شگفت انگیز را از چشمان او می بینند. همچنین، پیامهایی از مارتا هر از چند گاهی روی صفحه سیاه ظاهر میشود و یکی دیگر از پیچیدگیهای داستانی وحشیانه با نظر راوی همراه است. دانی سعی نمی کند خود را به بهترین شکل بسازد، نه، او در مورد اقدامات بی پروا، تصمیمات بد و نقاط ضعف خود باز است. این یک نکته مثبت برای این سریال و شخصیت پردازی آن است.
اما به طور کلی شخصیت مارتا عنصری است که از ابتدای سریال به صورت یک راز باقی مانده است که قربانی در تلاش برای حل آن است. این سریال با ابعاد متعدد و دیدگاه غیرمنتظره خود در مورد مشکل تعقیب و آزار، این موضوع را مجذوب خود می کند. این بدان معنی است که دانی با آشوبگران همدردی می کند و به دنبال منبع رفتار خطرناک مارتا می گردد. پیام سریال به وضوح این است که رفتار مارتا بیمار است و ناراحت شدن او از افراد ناسالم برای او عجیب است.
همچنین شایان ذکر است که نیمه دوم Baby Reindeer عملاً عاری از طنز است، زیرا اعتراف تلخ سریال به قربانی تعقیب و خشونت جنسی، شخصیت گاد، دانی، شامل رویکردی خودسازنده و جمهوریخواهانه است. فوق العاده خشن. نظر من این است که برای کسی که برای اولین بار و در فاصله ای امن چنین تجربه آسیب زا را تجربه می کند، این دیدگاه بسیار متفاوت از شخصی است که دوباره آن را تجربه می کند. این اتفاقی است که برای ریچارد گاد در این سریال افتاد.
با همه این تفاسیر، محبوبیت این روزهای سریال منطقی به نظر می رسد. از یک طرف، خود سریال چندین بار از زوایای مختلف (چه ژانر و چه طرح داستان) زیر و رو شده است، از طرف دیگر، با هجوم وحشتناک محتوای امروزی، به ندرت می توان به داستانی به این صادقانه برخورد کرد که ندانید. . اصالت اما ناگهان متوجه شدم که این یک داستان واقعی است.
در پایان باید گفت: ریچارد جاد یک نمایشنامه نویس فوق العاده و یک بازیگر به همان اندازه جذاب است. او با چهره ای حسرت زده و چشمانی گیرا، تمام خاطرات تصویری خود را مرور می کند و گوشه هایی از جوانی از دست رفته اش را به یاد می آورد. جید در اجرای دوئت موازی با گانینگ فلج، که همیشه یادآور کتی بیتس از Misery (بدون چکش) است، یک جنون واقعی را برای دو نفر به نمایش میگذارد، هذیانها و چالشهای درونیاش را با روحی مجروح مشابه.
سریال بریتانیایی Baby Reindeer بیگانگان، بازماندگان و حتی کسانی که زندگیها را نابود میکنند را در آغوش میگیرد و از آنها تجلیل میکند. در واقع، سریال می گوید قدرت بالا رفتن را داشته باشد. اینجا جایی است که ریچارد گد قلب های بازی را می شکند و سپس آنها را دوباره به هم می چسباند.
منبع خبر: https://digiato.com/game/%D9%88%DB%8C%D8%AC%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-baby-reindeer-%D8%A8%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%88%D8%B2%D9%86-%D8%AA
تحریریه ABS NEWS | ای بی اس نیوز