نیاز به انرژی های تجدیدپذیر برای حاکمیت نظارتی

یک کارشناس حوزه انرژی های تجدیدپذیر معتقد است: در شرایط فعلی نیاز اصلی برای پیشرفت در این حوزه دستیابی به مولفه های نظارتی در حاکمیت و سیاست گذاری این بخش است.
این کارشناس تاکید کرد: بدیهی است که اقدامات نظارتی به قوانین و مقررات رسمی اعلام شده از سوی منابع قدرت و در قالب سازوکارهای پیچیده ای مانند خود تنظیمی، ایجاد استانداردهای اجتماعی، علمی و فناوری و استفاده از ابزارهای فرهنگی و رسانه ای در چارچوب منافع اجتماعی و به عنوان یک ابزار مکمل، در اختیار نهادهای نظارتی قرار می گیرد، وی افزود: مسیر حرکت از حاکمیت فعلی و فعلی به سمت حاکمیت انرژی های تجدیدپذیر در آینده، باید بر این اساس باشد. تنظیم و کاهش تدریجی و حضور سلسله مراتبی دولت و کاهش مدت مأموریت. به گونه ای که وظایفی مانند تنظیم بازار، تخصیص تاسیسات و یارانه ها، مدیریت، کنترل های سازمانی و کیفی و انتصاب رؤسای دستگاه های حاکمیتی و سازمان های انرژی های تجدیدپذیر فعلی یعنی وزارتخانه های نیرو و نفت و برنامه. و سازمان بودجه در بازه زمانی مناسب و با تدوین ساختارهای مناسب. مدیریت و اداره بر اساس سبد انرژی و پتانسیل های جغرافیایی کشور در اختیار این نهاد نظارتی قرار گیرد.
به گفته طلایی، مقررات به عنوان یک قانون و نهاد نرم، علاوه بر قوانین رسمی، عناصر بسیاری از جمله ارزش ها، خرده فرهنگ ها، هنجارها، چارچوب قراردادها، هنجارهای اجتماعی و سایر موضوعات و سازوکارهای هدایت کننده در این زمینه از جمله در نظر گرفتن ظرفیت و بالا پتانسیل استفاده از این انرژی ها: تنوع، صادرات انرژی های فسیلی و تجدیدپذیر، درآمد ارزی و ارتقای دیپلماسی انرژی کشور، توسعه پایدار مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته، تولید پراکنده و امنیت انرژی، کاهش تلفات و پایداری شبکه، برق اوج گرفتن شبکه، افزایش ظرفیت شبکه برق، کاهش ریسک… محیط به ایجاد فرصتهای شغلی و توسعه بنگاههای جدید در مکانیسمها و سیاستهای خود اعتماد دارد.
وی افزود: از سوی دیگر این نهاد می تواند با تدوین، کنترل و به طور کلی مدیریت مجموعه های خدمات رسان در این زمینه، کلید ساماندهی و تضمین سرمایه گذاری و ایجاد انگیزه در سرمایه گذاران و ایجاد مشارکت فعالان بر اساس مهارت های فنی و مالی باشد. میدانی و نقش ابزاری را داشته باشد که دغدغه ملی عدم استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را با دو روش تضمین منافع عمومی و اجرای سیاست های وزارتخانه های نیرو و نفت از بین ببرد و منجر به کارآمدی نظام اسلامی شود. سیستم ایران
محمدرضا طلایی کارشناس حوزه انرژی های تجدیدپذیر با اشاره به اینکه آمار و ارقام بیانگر عدم عینیت و تحقق اهداف پیش بینی شده در اسناد بالادستی در حوزه انرژی های تجدیدپذیر است، ادامه داد: وضعیت کاربرد و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر. این انرژی ها در کشور به پیشرفت مسیر بستگی دارد، چه در حوزه داخلی و چه در رابطه با کشورهای منطقه و جهان دارای مشکلات یا بحران هایی است.
وی با طرح این سوال که چرا دولت ها در این حوزه عملکرد مطلوبی ندارند و در راستای اهداف و شاخص های داخلی و خارجی آمار مثبتی ارائه نکرده اند؟ شرایط پیشینه و عوامل بازار به عنوان عوامل واسطه ای به وفور یافت می شود و آثاری چون شکست بازار، انحصار، عدم کنترل قدرت و لابی گری فعالان تاثیرگذار، عدم تعادل در استفاده از انواع انرژی ها در سبد منابع انرژی کشور، عدم تقارن اطلاعات در این حوزه، عدم ثبات و امنیت برای ورود سرمایه گذاران به این حوزه و عدم توجه به طراحی و تبیین سیاست های آینده نگر و آینده نگر که طبیعتاً منجر به اثربخشی کمتر در این حوزه می شود. .
انتهای پیام
این کارشناس حوزه انرژی های تجدیدپذیر با تاکید بر اینکه وظایف نظام حاکمیتی، نظارت بر اصول پنج گانه سیاست گذاری، تنظیم مقررات، تسهیل و تامین کالاها و خدمات اساسی مشخص است، افزود: مقررات به عنوان نهادی مستقل در بین سطوح قرار می گیرد. سیاست و مدیریت و استفاده از ابزار مقررات (حقوق رقابتی و مقررات بخشی) باعث تغییر در معادلات و روابط بین دولت و بازار و بخش خصوصی می شود.
طلایی افزود: موضوع مهم و کلیدی ناکارآمدی نظام حکمرانی سنتی و چارچوب فکری فعلی و فعلی انرژی های تجدیدپذیر کشور با وجود شورای عالی انرژی کشور به عنوان عالی ترین نهاد و ستبا به عنوان نهاد زیرمجموعه، آن است. که این موسسات فاقد ویژگی های یک نهاد نظارتی، یعنی استقلال مالی، حقوقی، سیاسی، تناسب و پاسخگویی مستقیم هستند.
این کارشناس خاطرنشان کرد: نهاد نظارتی یک نهاد فراملی موثر است که مانند شورای عالی انرژی، ستبا و سایر نهادهای موجود بینوزارتی نیست و مستقل از دولت است و با این اختیار، تنظیمکننده مقررات خواهد بود. و به دلیل بی طرفی خود می تواند با ایجاد یک شبکه سیاستی موثر و مناسب مطابق با ظرفیتها و پتانسیلهای موجود در این زمینه و تبیین سیاستهای لازم با جمعآوری نظرات بخش خصوصی، دانشگاهیان، اندیشمندان و سایر صاحبنظران دولتی و خصوصی فعال در این حوزه و ایجاد همسوییهای لازم، منجر به ثبات رویهای و قانونی و حقوقی میشود. ه. ثبات نظارتی