در واقع پژوهشی که با پرداختن به مسئله شهر اسلامی و بازنمایی نسبتاً روشن و اساسی از چیستی چنین شهری انجام شده است، همچنان با استفاده از منابع دینی و با تکیه بر بینش جهان اسلام به تدوین مبانی نظری این شهر می پردازد. شهر اسلامی در زمینه عدالت فضایی و استخراج اصول و ضوابط. این کار سختی است. نتایج بهدستآمده حاکی از قدرت فراوان منابع اسلامی در زمینه نظریهپردازی علمی در حوزههای مبتنی بر مبانی معرفتی است.
به همین دلیل، افکار و اندیشه های وارداتی در طول دهه ها و قرن های گذشته شهرها و سکونتگاه های ما را شکل داده و در نتیجه مسائل، مشکلات و چالش های مختلف شهرهای ما حل نشده باقی مانده است. با توجه به اینکه امروزه بی عدالتی به یکی از شاخصه های اصلی سکونتگاه های انسانی در سطح محلی و منطقه ای تبدیل شده است، با نگاهی مسئولانه و متعهدانه، موضوع «عدالت فضایی» به عنوان موضوع بحث و تبیین و نظریه پردازی انتخاب شده است.
بدین ترتیب طی این پژوهش بیش از ده مدل نظری مهم در زمینه ابعاد مختلف عدالت اجتماعی و فضایی از قبیل مبانی، اصول، معیارها، راهبردها، راهکارها، پیامدها، نظام های حمایتی، شرایط ساختاری و غیره ارائه شده است. استخراج و ارائه شده است. .
از جمله نتایج قابل توجه، تحقق دو مدل کلان نظری با عناوین «الگوی بنیادی عدالت اجتماعی- فضایی» و «الگوی راهبردی اجرای عدالت اجتماعی و فضایی» و همچنین ارائه مدل کمی «شاخص عدالت فضایی» است. (SJ )” در زمینه سنجش میزان عدالت فضایی در سطوح شهر و منطقه است.
هدف اساسی و اساسی این پژوهش تلاش برای تولید علم بومی و اسلامی در حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری و به ویژه دستیابی به نظریه ای علمی از منابع اسلام در خصوص عدالت اجتماعی و فضایی به عنوان یک نظریه است. از ارکان شهر اسلامی یا شهر ایده آل اسلام است. تا در نهایت گامی هر چند کوچک در راه تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و اعتلای ایران اسلامی باشیم.
از سوی دیگر، با توجه به هدف غایی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یعنی تحقق تمدن نوین اسلامی، هدف بنیادین به دنبال ساماندهی فضای جغرافیایی برای دستیابی به هدف فوق است و ورود هدف اساسی در الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی عنصر فضای جغرافیایی است.
برای تحقیق بیشتر در این زمینه می توانید به پایان نامه اینجانب با عنوان «تبیین عدالت فضایی در شهر ایده آل اسلام; مطالعه موردی: شهر تهران.
انتهای پیام
با توجه به مطالب فوق مشکل اصلی در این زمینه که موجب بروز تناقضات و ابهامات فوق شده است، عدم وجود مبانی نظری منسجم و محکم بر شهر اسلامی است. واقعیت این است که در حوزه شهرسازی و شهرسازی، چنین پایگاه ها و دانش متناسب با محیط تاریخی، فرهنگی و بومی کشور نادر است.
پیشگامان عدالت در فضاهای شهری به دلیل وابستگی به مکاتب اومانیستی و همچنین داشتن دیدی تک بعدی و ایستا نتوانستند به چارچوب مفهومی عدالت در فضاهای شهری دست یابند. این در حالی است که در آموزه های مکتب اسلام، مفهوم عدالت مفهومی پویا و چندوجهی است و عدالت و قانون ضروری و واجب شمرده شده و عدالت به عنوان ابزار مهمی برای تأمین حق معرفی شده است. صاحب واقعی آن
بر این اساس در مبانی ایران شناختی و بند دوم افق (توزیع جمعیت بر اساس آمایش سرزمینی، با حداقل نابرابری فضایی در کشور پیش بینی شده است) و در معیارهای سند الگو (تشکیل) پایههای توزیع متوازن جمعیت و تعادل منطقهای بر اساس ظرفیتهای سرزمینی و اصول برنامهریزی با تخصیص تجهیزات و تشویق و تسهیل سرمایهگذاری و توسعه مناطق محروم با اولویت مناطق مرزی بهویژه سواحل و جزایر جنوبی بود. ذکر شده.
عدالت فضایی یکی از موضوعاتی است که در دهه گذشته ذهن جامعه علمی کشوری در حوزه مطالعات شهری را به خود مشغول کرده است. کارشناسان زیادی در این زمینه اظهار نظر کرده اند و تحقیقات مختلفی در این زمینه انجام شده است. در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به الزامات فضایی از جمله: گستره جغرافیایی اجرای الگو، توزیع عناصر پیشرفت در گستره فضایی (جغرافیایی) مذکور و نحوه استفاده از فضا توجه شده است. امکانات برای دستیابی به پیشرفت مطلوب در مدل. همچنین اتاق فکری به نام بنیاد آماش با هدف پیگیری این موضوعات در این مرکز ایجاد شده است.
یکی از مهم ترین چالش های حوزه شهرسازی، بی عدالتی فضایی و نابرابری در توزیع خدمات در شهرها است. این چالش در دهه های 1960 و 1970 توسط متفکران نئومارکسیست شهری مانند هانری لوفور، مانوئل کاستلز و دیوید هاروی شناسایی و مورد نقد قرار گرفت.
به گزارش ای بی اس نیوز، متن این تبصره به این شرح است: عدالت فضایی شاخه ای از عدالت اجتماعی است که قطب اصلی شهرسازی را در بر می گیرد. عدالت فضایی وضعیت محله را از نظر نحوه توزیع خدمات و میزان بهره مندی از شاخص های مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی بررسی می کند.
«بهزاد عمران زاده» در یادداشتی با عنوان «ورود تحولات بنیادین به الگوی پیشرفت اسلامی ایران» به این موضوع پرداخت.
مقوله شهر اسلامی بیش از یک قرن است که به صورت نظام مند و تقریباً علمی با اهداف گوناگون مورد توجه علاقه مندان، اندیشمندان و پژوهشگران مختلف قرار گرفته است. تحقیقات متعدد و متنوعی که در صد سال گذشته در زمینه «شهر اسلامی» انجام شده است، باعث انباشتن حجم زیادی از متون نظری شده است که دیدگاه ها و نظرات ارائه شده در آن، کثرت، تنوع و تنوع است. گاهی اوقات تضادها و اختلافات فاحش با یکدیگر؛ این گستردگی و تنوع و در مواردی تناقضات باعث ابهام و سردرگمی محققان جوان در این زمینه شده و همچنین درک خوب محدودیت ها و کاستی های این مطالعات با مشکلاتی همراه بوده است.