مشکلات اقتصادی و جنگ ناشی از جدایی انسان ها از اصل است

وی ادامه داد: چالشی که گریبان گروه های علوم به ویژه در دانشگاه ها و سایرین را گرفته بود به بیماری علم تبدیل شده است. علم مرده یا مرده است. علم ، مرده یا در حال مرگ یا بیمار ، هرگز مفید نیست. دو چیز است که چالش جدید جهان اسلام را تشکیل می دهد: یکی اینکه علم مرده است، یا اینکه در حال مرگ است، یا وزنش زیاد شده و نفخ کرده است، علم چاق در حال توسعه نیست. علم بیمار رشد نمی کند. علم عزاداری پیشرفت نمی کند. علم سالم رشد می کند. علم بیدار رشد می کند، نه علم بیمار. این نام است که رونق می دهد و می گذرد، نه علم چاق و نفخ.
وی ادامه داد: از همه بزرگواران تشکر می کنم. امیدواریم این چالشهای موجود با دو چیز به طور کامل حل شود: یکی اسلامیسازی علم، دیگری اسلامیسازی جامعه. فلسفه اگر فلسفه الهی باشد هنر اسلامی کردن علم را دارد. حکمت عملی این هنر را دارد که اگر الهی باشد جامعه را مسلمان و دیندار می کند. امیدواریم همه شما الهی فکر کنید ، الهی فکر کنید ، انگیزه الهی داشته باشید ، برای حقانیت خداوند جهانیان الهی فکر کنید.
وی افزود: امیدواریم که ذات اقدس الهی این توفیق را تضمین کند که این وحدت بین المللی جهان اسلام و همه فرهیختگان و نخبگان جهان اسلام و دانشگاهیان و علمای محترم، همه تلاش خود را مقدم بر آگاهی و شناخت باشند. شناخته شده، چاقی و تشخیص تکامل آنها، تشخیص زندگی و مرگ شناخته شده، شناخت علم به لطف این دانش، تمایز بین علم مرده و علم زنده، تمایز بین علم بیمار و سالم، علم متورم و تشخیص توسعه یافته در دیگر اینکه علم پایدار و مانا را از علم گذرا تشخیص دهند تا دنیایی شوند که نه به بیراهه می رود و نه راه هیچ کس را می بندد.
وی با بیان اینکه حکمت عملی جامعه را مسلمان کرده است، بیان کرد: انبیا و وجود پیامبر و امام صادق(ع) آمده اند تا این راه های عملی را به جهانیان نشان دهند; یعنی فلسفه عملی و به اصطلاح حکمت عملی جامعه را مسلمان کرد. فلسفه علمی، یعنی عقل نظری، یعنی دانش اندیشه و نه علم انگیزه، علم را به اسلام تبدیل کرد. علم از نظر زمین شناسی به معنای مسلمان است، زیرا زمین شناسی هم به خالق زمین و هم به هدف آن می پردازد. چنین علم زنده ای با کسی درگیر نمی شود، راه کسی را نمی بندد و بیراهه نمی رود. اگر قدرتی بود راه کسی را نمی بست و به بیراهه نمی رفت. این جهان متحد خواهد شد. چالش اصلی این است که علم ما جنازه است، چون می دانیم که جسد است و علمی که مرده است، جسد است، نه به کسی می رسد و نه به هدفی می رسد.
این منبع تقلید ادامه داد: مسلمان ساختن علم! در بخشهایی از عمل که عبارتند از قدرت و نحوه رفتار، اخلاق مردم، رفتار مردم، اعمال مردم، منش مردم، اعمال مردم، یا مرده است یا نصف است. – مرده و مرده یا مریض، اینها تلاش است. از پیامبر اکرم و امام صادق (ع)، این است که اخلاق جامعه، رفتار جامعه، اعمال جامعه، خواص جامعه، عمل جامعه، زنده و پویا باشد. بیان این است که علمی که در غرب پدید آمد و از آنجا به جای دیگر آمد، این مرده متولد شد! علم مرده اثری ندارد اما بوی تعفن می دهد و این بوی تعفن علم مرده جامعه را مبتلا کرده و آن را بیمار کرده است.
وی گفت: در غرب وقتی علوم توسعه یافت، اولین کاری که کردند این بود که این سیستم فعالی را که ایجاد کردند، گرفتند. چرا نظام نهایی را ایجاد کردند که وظیفه دوم است و هدفش چیست؟ سیستم درونی همان زمین باقی مانده است. اما چه کسی و چرا این دو طرف را گرفتند. هویت زمین حقیقت زمین مثلثی است که به نظام واقعی، نظام و هدف نهایی و نظام درونی بستگی دارد. انسان هم همینطور است، آسمان هم همینطور است، دریا هم هست، بیابان هم همینطور.
وی ادامه داد: این تفاوت بین فقیر و غنی، این بیکاری، این هزینه های بالا، این جنگ های نیابتی متناوب در یمن، سوریه، فلسطین و جاهای دیگر به این دلیل است که این شخص می گوید من باید زندگی کنم. خواهد پوسید! از همه بپرس که معلوم است و دانشمند کیست، می گوید آنچه معلوم است مانند درختی است که بعد از مدتی سبز شد هیزم می شود و هیچ! انسان مثل درختی است که بعد از مدتی سبز می شود هیزم می شود و هیچ! این یک داستان نیست، این یک کتاب نیست، هیچ کس زمین را خلق نکرده است، هیچ کس انسان را خلق نکرده است، هیچ کس مسئول اعمال خود نیست، هرکسی آزاد است هر کاری می خواهد انجام دهد.
آیت الله جوادی آملی هنگام توضیح این موضوع تأکید کرد: شناخت هر قداست ، درستی و ارزشی که از آن برخوردار است ، به وسیله آن شناخته می شود. علم نجوم به اندازه آسمان ارزش دارد. زمین شناسی به اندازه زمین ارزشمند است. علم خاک شناسی زمینی است و علم گوهرشناسی گوهری. به هر حال ، علم ارزشش را دارد. می دانیم که او را در دانشگاه مثله کردند. یعنی تکه تکه شده است; یعنی اعضا و جوارح اصلی آن را از آن خارج کرده اند. لاشه ای که معلوم است باقی می ماند و دانشگاه ها و مراکز علمی درباره این لاشه بحث می کنند، آنها لاشه شناس هستند نه دانشمند. چرا؟ چون انبیا (ع) به طور کلی و وجود مبارک حضرت خاتمی در قرآن کریم و امام صادق (علیه السلام) در روایات و روایات پیامبر به علم کلام آمدند، فلسفه الهی جهان را مطرح کردند و گفتند این دنیا دارای یک خالق، این جهان یک آغاز است، یک انجام شده است، این مبدا است، این رستاخیز است، هر موجودی از نظام خلقت که شما به آن نگاه می کنید یک مثلث سه وجهی است: رستاخیز. سمت وسط طرف سیستم داخلی است ، این زمین چیست و چه کسی آن را ایجاد کرده است و چرا آن را ایجاد کرده است؟ آسمان چیست و چه کسی و برای چه آن را آفریده است؟ انسان چیست و چه کسی او را آفریده است و به چه منظور؟
آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه ایام وحدت برای دیدن آن چیزی است که پیامبران و اولیای الهی آورده اند ، گفت: ایام وحدت یعنی دیدن آنچه پیامبران و اولیای الهی آورده اند؟ آنها آمدند تا جهان را زنده کنند ، دانشگاهها را احیا کنند. یعنی معلوم را زنده کرده اند. در نتیجه حیات شناخته شد و علم زنده شد; یعنی آنها علم را اسلامی کرده اند ، جامعه مسلمان را ساخته اند ، علم مسلمان را ساخته اند ، زیرا جامعه مسلمان را ساخته اند. در آن زمان علم مسلمین، علم اسلامی که در آن آغاز و پایان و آغاز و پایان باشد، هرگز در برابر ظلم ستم نمی کند و ساکت نمی ماند. پس جنگ و آزار و اذیت در مرزها وجود ندارد. اینکه هر روز در گوشه ای چالش ترور را می بینی، فانی هستند، اختلاف هستند و اینها، چون مربوط به یک سری جنازه است و با جنازه کار می کنند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم ادامه داد: هیچ موجودی در جهان اعم از آسمانی و زمینی، منحصر به فرد یا مادی، انسان یا غیرانسان وجود ندارد، مگر اینکه هر سه صورت را داشته باشد. وقتی کلمه الهی خدا را مطابق کلمات قرآن کریم ارائه می دهد ، می گوید خدا کسی است که ُ ربُّنا الَّذِی أَعْطَی کُلَّ شَی ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی﴾؛ خداوند همه چیز را با یک سیستم درونی که برای هدف خاصی محاسبه شده است آفرید.
به گزارش عصر شنبه دفتر آیت الله جوادی آملی، ایشان در پیامی به بیست و سومین کنفرانس بین المللی وحدت در مرکز اسلامی انگلستان، اظهار داشتند: از ذات اقدس الهی توفیق عنایت به وحدت بین المللی جهان اسلام را خواستاریم. باشد که رفاه و چالش های قدیم و جدید، سلف و آنف به خوبی شناخته شوند و راه حل این چالش ها و تفاوت ها درک شود، و موفقیت در انجام کاری که این چالش ها را به پایان می رساند موهبتی برای همه باشد.
استاد برجسته حوزه علمیه قم در ادامه با بیان اینکه وجود مبارک نبی مکرم اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام برای احیای معلوم آمدند، افزودند: آمدند و معلوم را زنده کردند; یعنی بال اصلی را به آن دادند که آن را ایجاد کرد! آنها Manta Wing را به خاطر آنچه ایجاد کرده به او دادند! «اول» را اضافه کردند، «آخرین» را اضافه کردند، معلوم را زنده کردند. یعنی زمین مرده و لاشه زمین زنده شده است. آسمان مرده را برافراشتند. سپس به دانشگاه ها ، سمینارها و مراکز علمی گفتند تا درباره آسمان زنده بحث کنند! در مورد زمین زنده صحبت کنید! خداوند برای فلان و فلان آفریده است ، تا انسان به بیراهه نرود و راه هیچکس را نبندد. نگذارید کسی فقیر شود، نگذارید فقرای بی تفاوت بگذرند!
این مرجع تقلید افزود: چالش جدیدی که جهان بشریت و همچنین امت اسلامی را تحت تأثیر قرار می دهد، چالش جدید و جدیدی نیست، بلکه همان چالش های گذشته است، اما عمیق تر، گسترده تر و خطرناک تر شده است. یکی تفاوت علمی و دیگری تفاوت عملی. در عمل ، اعتقاد به توحید ملغی ، اخلاق ملغی ، عدالت ملغی ، احترام به حقوق افراد ملغی و غیره است. آنچه در بخش عملی چالش ایجاد کرد، ظلم و ستم، جنگهای بینالمللی، اما جنگهای نیابتی و نه رسمی، و تفاوتهای فاحش بین فقر و ثروت، بیکاری، بیکاری، ظلم و… بود. در زمینه های عملی
آیت الله جوادی آملی در تشریح این دو قسمت گفت: مهمترین چیزی که جامعه بشری را به سر منزل مقصود می رساند وحدت است. وحدت باید هم در علم باشد و هم در عمل. متأسفانه دو قسمت عملی ورم کرده و بیمار است و همچنین قسمت علمی. وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) و همچنین اهل بیت عصمت و طهارت ، به ویژه وجود مبارک امام صادق (ع) که این روزها به برکت تولد این دو نور ، جهان بشریت را شفاف کرد. بیماران ، توسعه علم چاقی ، و احیای دانش نام ، و حیات و پیشرفت ، و احیای دانش و مسلمان ساختن علم.
آیت الله جوادی آملی گفت: این بزرگواران آمده بودند تا منشأ اصلی این نظام خلقت را بریده و منشأ نهایی را قطع کنند ، اول و آخر ، طرف اول و سوم را گرفتند ، جسد شناخته شده یعنی زمین “باما هو زمین” آسمان ” آسمان و صحرا نیز آن را آشکار ساختند ، در مورد آن بحث کردند ، از آن استفاده کردند ، از آن استفاده کردند و غیره. مرده، این علم بی دین می شود، بی دین می شود، بی دین می شود و علمی که نه منشأ دارد و نه مبنایی دارد، فقط شهوت خود دنیا را برآورده می کند، قدرت دنیا را تأمین می کند، آرزوی دنیا را تأمین می کند، خودخواهی آن را تأمین می کند. ، نتیجه این جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم است ، یا جنگ های نیابتی زیادی در جریان فعلی وجود دارد ، یا تفاوت بین آنها غنی و فقیر است و غیره.