اجتماعی

مزاحم محترم قاتل متواری بود / گنده لات بازی در اینستاگرام • رکنا


به گزارش رکنا، در بهمن ماه 1401 موضوع مورد بررسی قرار گرفت آدم کشی با اعلام این خبر ماموران کلانتری 113 بازار، جوان 27 ساله ای به نام سعید در دستور کار وحید ناصری بازرس قتل های پایتخت قرار گرفت.

به این ترتیب گروهان جنایی به همراه ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای بررسی این حادثه در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات را آغاز کردند.

در بررسی های اولیه مشخص شد مقتول در حال صحبت با تعدادی از همسایگانش بود که با مرد جوان موتوری درگیر شد و مرد جوان با 10 ضربه چاقو به سعید ضربه زد.

فیلم صحنه قتل

تحقیقات در حالی ادامه داشت که بازپرس جنایی دستور بازبینی دوربین های مداربسته در محل و ارائه تصاویر صحنه جنایت را در اختیار ماموران قرار داد.

شاهدان حادثه در اولین بازپرسی گفتند: در کوچه محل زندگیمان مشغول صحبت بودیم، هر کدام از ما یک کیسه خرید در دست داشتیم و در راه بازگشت از خرید به طور اتفاقی از کنار هم رد شده بودیم و در حال صحبت بودیم که یک موتورسوار از میان جمعیت ما دوید، آنقدر سریع بود که می توانست یکی از ما را زیر بگیرد، به همین دلیل ما و سعید با او مخالفت کردیم، او به خیابان رفت و سرش را برگرداند و به ما فحش داد، با سعید به دنبالش رفتیم و به او پاسخ دادیم. او با موتورش از ما دور شد و دقایقی بعد سرش پیدا شد و این بار چاقویی به همراه داشت که با آن به سعید حمله کرد و او را با ضربات چاقو به قتل رساند.

دستگیری قاتل پس از 5 ماه

در حالی که قاتل شناسایی شده بود تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و سرانجام دیروز در منزلی در خیابان ابوذر شناسایی و دستگیر شد.

متهم به دلیل اینکه قصد درگیری داشت و با مردم برای درگیری قرار گذاشته بود، از کار برکنار شد و شانه هایش را بالا انداخت و گفت دعوا کنید! اما قبل از شروع درگیری دیگر، پلیس متهم فراری را دستگیر کرد.

متهم 24 ساله روز گذشته در اولین بازجویی در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای جنایی تهران به اتهام قتل اعتراف کرد و جزئیات این حادثه را تشریح کرد.در ادامه این گزارش گفتگوی خبرنگار ما با متهم پرونده

فرار کردم تا پول باج بگیرم

آیا مقتول را می شناختید؟

نه، اصلاً او را نمی شناختم، بعداً فهمیدم که با برادرش در محله ما زندگی می کرد و در یک کارگاه گلدوزی کار می کرد، فکر کنم قطعه بزرگ آن گوش من بود!

چه شد، جنایت کردی؟

حتی یادم نیست چه اتفاقی افتاد که باعث دعوا شد! من معتاد به مواد مخدر نیستم. آن روز اشتباه کردم و مشروب خوردم. برای همین مست بودم و چیزی از دعوا یادم نیست. فقط یادم هست که مقتول و بقیه همراهان اول من را کتک زدند!

چرا چاقو همراهت بود؟

من چاقو نداشتم وقتی به من حمله کردند آنقدر ترسیدم که به خانه رفتم و چاقوی آشپزخانه را برداشتم! چیز دیگه ای یادم نمیاد

چگونه به یاد دارید که آنها ابتدا به شما حمله کردند؟

اینها را بعداً پارکبان که شاهد ماجرا بود برایم توضیح داد.

اگه اونقدر که میگی ترسیدی چرا خونه نموندی؟

نمی دانم چرا این تصمیم را گرفتم.

بعد از اینکه فهمیدید او به قتل رسیده است، چرا جلو نیامدید؟

من خیلی ترسیده بودم. از تهران فرار کردم و رفتم اهواز. کار من چند سالی نصب کولر بود و درآمد خوبی هم داشتم. وقتی با دوستانم به اهواز رفتم، کولر هم نصب کردم تا پول جمع کنم و بتوانم برای پرداخت وام مسکن پول پس انداز کنم.

آیا پولی جمع کرده اید؟

حدود 60-70 میلیون پس انداز کردم.

چه شد که به تهران برگشتید؟

پدرم می گفت برگرد و مشکل را حل کن. من با پدرم زندگی می کردم. او و مادرم از هم جدا شدند. چند سال پیش برادر بزرگترم که مشکل مادرزادی داشت سکته کرد و از دنیا رفت. بعد مادرم طلاق گرفت. و حالا پدرم نیست او می خواست که از او دور باشم.

چند وقته برگشتی؟

حدود یک ماه پیش برگشتم و به خانه خاله ام در محله ابوذر رفتم. در این مدت آنجا ماندم تا سرانجام شناسایی و دستگیر شدم.

چرا اینقدر گریه میکنی

چون نمی خواستم این اتفاق بیفتد! من در زندگیم مسیر درستی را طی می کردم. من از رفتن به زندان می ترسم.

از این رو با اعتراف متهم قتل، رسیدگی به پرونده برای روشن شدن زوایای پنهان ماجرا در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای تهران ادامه دارد.



اخبار خبرگزاری رکنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا