آفت دیگری که علاوه بر عوام فریبی گریبانگیر مسائل سیاسی نیز می شود، بدبینی است. یعنی ناگهان موضوعی به عنوان سوال و بحث روز مطرح می شود و همه را به دنبال خود می کشاند.
مسئله غیرنظامی شدن مسائل سیاسی را نباید به شوخی گرفت و باید تصور کرد که چون اصولی نیست مشکلی ایجاد نمی کند، در حالی که در طول تاریخ بسیاری از شورش ها و ناآرامی های سیاسی و اجتماعی در جوامع مختلف بوده است. ریشه در غیرنظامی سازی و غیرنظامی سازی دارد. و این به طرز غیرمنطقی افکار عمومی را برانگیخت.
در دنیای امروز با توجه به گسترش شبکه های اجتماعی در جوامع و امکان استفاده از هوش مصنوعی برای ایجاد واقعیت مجازی، موضوع محبوبیت و مسائل سیاسی بسیار گسترده و خطرناک شده است و این فرصت را در اختیار فعالان سیاسی و اجتماعی قرار داده است. معیارهای ارزشی هرچه که باشد، می توانند جمعیت های مختلف را تحریک کرده و آنها را به حرکت وادار کنند.
اساس انقلاب های رنگی که در کشورهای مختلف رخ داد همین موضوع هیجان اجتماعی مبتنی بر ایجاد واقعیت مجازی بود. در برخی موارد، قدرت رسانه های اجتماعی در ساخت و سازها به جایی می رسد که یک مبارز آزادی را تروریست و جنایتکار و یک تروریست و یک مبارز آزادی معرفی می کنند.
یکی از موضوعات سیاسی که این روزها مطرح شده است، موضوع «قدرت ملی» و به طور مشخص قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران است که این گونه مطرح می شود که جمهوری اسلامی ایران پس از سقوط بشار ضعیف شده است. اسد در سوریه قاعدتاً ممکن است به دلیل رایج شدن، باوری در مورد این سؤال شکل بگیرد و چنین تصوری در ذهن ایجاد شود، اما اگر این گفته در یک بستر علمی و بر اساس معیارهای صحیح تحلیل شود، اساساً سؤال متفاوت خواهد بود.
ابتدا باید تعریف درستی از قدرت ملی داشت. قدرت ملی، قدرت یک ملت یا کشور در رسیدن به اهداف و تحقق آرمان های خود است و اگر کشوری از قدرت ملی بالایی برخوردار باشد، بدون هیچ مانعی می تواند به اهداف و خواسته های ملت خود دست یابد. برخی از کشورها قدرت زیادی در جهان دارند. برخی دیگر بسیار ضعیف هستند و قادر به برآوردن نیازهای اولیه خود نیستند. در تعریفی دیگر، قدرت ملی عبارت است از مجموع تمام منابعی که یک ملت برای تعقیب اهداف ملی خود در اختیار دارد.
قدرت ملی از عناصر مختلفی سرچشمه می گیرد که ابزار یا ویژگی ها نیز نامیده می شوند. اینها را می توان بر اساس کاربرد و منشأ به دو گروه سخت یا طبیعی و نرم یا اجتماعی تقسیم کرد. خاستگاه قدرت سخت یا طبیعی ملی شامل: جغرافیا، منابع و جمعیت و خاستگاه اجتماعی قدرت شامل اقتصاد، سیاست، قدرت نظامی، روحیه ملی و اطلاعات است.
تعریف فوق از قدرت ملی و عناصر تشکیل دهنده آن، با اندکی تغییر در ادبیات، مورد قبول همه دانشمندان علوم سیاسی است و نوعی اجماع در مورد آن وجود دارد و می توان آن را یکی از اصول بنیادین علوم سیاسی دانست. پس اگر بخواهیم از قدرت ملی یک کشور صحبت کنیم باید از معیارها و شاخص های مورد قبول علمای سیاست و روابط بین الملل استفاده کنیم. مدعیانی که از تضعیف ایران صحبت می کنند باید در بحث خود از معیارها و شاخص های مورد قبول علمای علوم سیاسی استفاده کنند نه اینکه تحلیل شخصی خود را بر اساس استنباط خود از تحولات اوضاع بیان کنند.
با توجه به تعریف فوق از قدرت ملی و عناصر تشکیل دهنده آن، نه تنها قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران پس از سقوط اسد کاهش نیافت، بلکه به دلایلی که به نحوی افزایش می یافت، این قدرت ملی نیز افزایش یافت. در عناصر طبیعی قدرت که شامل جغرافیا، منابع و جمعیت می شود تغییری ایجاد نشده است، اما می توان عناصر اجتماعی قدرت را مورد بحث قرار داد.
وضعیت اقتصادی کشور برخلاف آنچه بازار به دروغ نشان داده است، وضعیت اقتصادی باید نشانه مثبتی داشته باشد تا هزینه های سوریه برای اقتصاد این کشور کاهش یابد. علاوه بر این، در حوزه نظامی، نگرانی ذهنی نظامیان از حفظ ساختار سوریه از بین رفته و میتوانند بیشتر بر امنیت ملی این کشور تمرکز کنند. اما در عرصه سیاسی و در روان ملی باید صادق بود: متأسفانه در هر دو مورد با نوعی آسیب مواجه هستیم که باید ترمیم شود.
اگر دقت کنیم، همه عناصر سخت و طبیعی قدرت ملی هیچ تفاوتی نکرده اند و عناصر مهم اجتماعی قدرت، مانند اقتصاد و ارتش، اگر بهبود نیافته باشند، کمتر می توان گفت که بهبود یافته اند. تغییر نکرده است اما ما با نوعی مشکل روحی و روانی مواجه بوده ایم که به دلیل کاهش توان ملی می تواند ما را به اشتباه بیندازد و این مشکل دقیقا مورد توجه اتاق فکرها و شبکه های اجتماعی دشمن قرار گرفته است.
البته نمیتوان انکار کرد که تحولات سوریه در کوتاهمدت باعث عقبنشینی در تحقق اهداف محور مقاومت شده است، اما باید درک کنیم که عقبنشینیهای ناشی از دستیابی به اهداف محور مقاومت. مقاومت هیچ ربطی به قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران و ارکان اصلی قدرت پایدار ملی ندارد. و حل می شود و باید هرچه سریعتر خلأ روحی و روانی ایجاد شده پر شود.
موضوع فوق از توجه اندیشکده های مهم دور نمانده و برخی از آنها اشاره کرده اند که خروج سریع جمهوری اسلامی ایران از درگیری در سوریه نوعی محاسبات دقیق و عاقلانه برای تمرکز بر قدرت ملی آن بوده است. باید دانست که نه تنها از قدرت ایران کاسته نشده، بلکه متمرکزتر شده است.
* دیپلمات ارشد بازنشسته