یک واقعیت مهم برای همه دولت ها این است که منابع آنها نامحدود نیست. علاوه بر منابع محدود دولت ها، سازوکار پرداخت کمک های نقدی با هدف حمایت از جامعه در تمامی دولت های دنیا اجرا شده است. بر اساس این دو ملاحظه، حمایت هر چه بیشتر از آسیب پذیرترین اقشار جامعه ضروری است. این دیدگاه با رویکرد ارائه یارانه یکسان به همه جامعه متفاوت است.
دو خانواده سه نفره را در نظر بگیرید. هر دو خانواده در منطقه محروم زندگی می کنند و ماهیانه 3 تا 6 میلیون تومان درآمد دارند. خانواده اول در همان محل می مانند و خانواده دوم برای به دست آوردن فرصت های شغلی بهتر نقل مکان می کنند و در شرایط دیگر دو نفر از اعضای خانواده فرصت کار پیدا می کنند. با این تغییر درآمد این خانواده به 20 تا 30 میلیون تومان افزایش می یابد. طبیعتاً خانواده دوم برای حفظ فرصت های شغلی ناگزیر باید بخشی از این درآمد را از دست بدهد. هزینه هایی مانند ایاب و ذهاب و اجاره مسکن که برای این خانواده در محل سکونت اولیه شان زیاد نبود. در این شرایط یارانه 350 هزار تومانی تقریباً 5 تا 10 درصد درآمد خانواده اول را نشان می دهد. اما برای خانواده دوم کمتر از 2 درصد است. اکنون از شما انتظار می رود که منابع محدود خود را بین این دو خانواده به اشتراک بگذارید. در اینجا سه فکر در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند.
فکر اول این است که دولت کاری به حمایت از این خانواده ها ندارد. این از نظر این افراد مصداق دخالت دولت در جامعه و بازار است و نباید این کار را انجام دهد. نتیجه این تأمل منجر به گسترش «نابرابریها» در جامعه میشود.
فکر دوم معتقد است که منابع محدود باید به طور مساوی بین همه توزیع شود. از این منظر، عدالت به معنای برابری است. این تفکر برابری طلبانه در جوامع کمونیستی در عمل با شکست و فروپاشی مواجه شده است. زیرا واقعیت محدود بودن منابع دولتی را در نظر نگرفته و به این نکته توجه نکرده است که در این رویکرد آنچه در عمل اتفاق می افتد، توزیع فقر است.
اما فکر سوم معتقد است که دولت باید بیشترین حمایت را از آسیب پذیرترین افراد انجام دهد. بر اساس این تفکر، در میان دو خانواده فرضی مورد بحث در اینجا، حمایت دولت از خانواده اول ممکن است به بهبود قابل توجهی در کیفیت زندگی آنها منجر شود، اما همین حمایت ها تأثیر چندانی بر خانواده دوم نخواهد داشت. این وضعیت را در ابعاد بزرگتر می توان دید.
هیچ دولتی نمی تواند ادعا کند که فقر را به طور کامل ریشه کن می کند. منابع و امکانات هیچ دولتی برای ارتقای اقتصادی فقرا به سطح مرفه ترین قشر جامعه کافی نیست. بر این اساس تلاش دولت چهاردهم کاهش «درصد نابرابری» و «میزان نابرابری» است. به همین منظور، وزارت تعاون، کار و حمایت اجتماعی در حال ایجاد سازوکاری برای جامعه است تا از طریق «آزمایش گسترده» و با تکیه بر ابزارها و فناوریهایی که امروزه در دسترس ماست، هدف دقیقتری برای حمایت دولت تعیین کند. به همین دلیل 6 شاخص تعریف شده است که بر اساس آن دهک ها تعدیل شده و افرادی که درآمد بالاتری دارند از بهره مندی از یارانه خارج می شوند تا دولت بتواند کمک بیشتری به اقشار آسیب پذیر جامعه داشته باشد.
این شرکت باسابقه ایرانی نیز نشان داده است که اگر مطمئن باشد پول و اعتبارات خیریه ای که می پردازد (یا سودی که از دست می دهد) به دست نیازمندترین افراد جامعه می رسد، قطعا در این کار مشارکت و همراهی خواهد کرد.
* فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت