سایر موضوعات

طرح جدید آمریکا برای جایگزینی برجام / رمزگشایی از مواضع مبهم سالیوان


در مجموع صحبت های سالیوان بر این بود که آمریکا می خواهد دیپلماسی مبتنی بر بازدارندگی را در خصوص موضوع هسته ای تهران دنبال کند و با سخنرانی خود در عین حال ابهامات در حوزه دیپلماسی را افزایش داد. در واقع پس از اظهارات اخیر این مقام آمریکایی، بسیاری از تحلیلگران از ابهام این مذاکرات صحبت کرده اند، اما روز دوشنبه ولی نصر و علی واعظ در مقاله ای برای فارین افرز به نوعی سخنان سالیوان را ابهام زدایی کردند و این مقاله را می توان به عنوان یک موضوع دانست. پیوست به سخنان مشاور امنیت ملی آمریکا.

علی واعظ از چهره های نزدیک به رابرت مالی و از اعضای گروه بین المللی بحران است و ولی نصر مدت هاست مشاور چندین دولت آمریکا بوده است.

در دولت جورج بوش، نصر پسر مشاور او و در دولت اوباما مشاور دستیار ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان و پاکستان بود. بنابراین هر دوی آنها در سیاست خارجی آمریکا تاثیرگذار هستند و حرفشان تاثیرگذار است و نکته دیگر اینکه وزن این مقاله به دلیل نام ولی نصر زیاد شده است.

در مقاله فارین افرز به تقریبا غیرممکن بودن عملیات نجات برجام اشاره شده و دلایل آن را از جمله پیشرفت غنی سازی اورانیوم در ایران، تاثیر منفی ناآرامی های داخلی و حمایت ایران از جنگ روسیه علیه ایران ذکر می کند. اوکراین. در مورد لغو تحریم های غرب و عدم تمایل تهران، طبق توافق با دولت بایدن که تنها دو سال از عمر آن باقی مانده است. اما نکته مهم این مقاله اشاره به راه حل جایگزین برجام است که احیای آن تقریبا غیرممکن است و این راه حل بر اساس نوشته های نصر و واعظ و همچنین شکل گیری «طرح گفتگوی منطقه ای» است. “.

پیش از این، ایلان گلدنبرگ و همکارانش در آگوست 2020 و در گزارشی 10000 کلمه ای به سالیوان، رهبر کمپین انتخاباتی بایدن در آن زمان، بر پیگیری طرحی مشابه، «مجمع گفتگوی منطقه ای» تمرکز کردند. اما پس از احیای برجام.

بازیگری چینی

پس از توافق اخیر ایران و عربستان با میانجیگری چین، به نظر می رسد طرح مجمع گفت و گوی منطقه ای جدی تر از گذشته در دستور کار واشنگتن قرار گرفته و همان طور که گفته شد، حتی ممکن است جایگزین آن شود. برجام زیرا امروز از یک سو تهران و ریاض به عنوان دو قدرت مهم منطقه دیگر در مدار تنش فزاینده قرار ندارند و از سوی دیگر چین که ابتکار این آشتی را به دست گرفته است نیازمند امنیت و امنیت است. ثبات در منطقه امروز بیش از هر زمان دیگری. زیرا نزدیک به 60 تا 70 درصد مسیر تامین انرژی چین از این منطقه می گذرد و پکن به آرامش در منطقه خلیج فارس نیاز دارد. غرب به ویژه آمریکا نیز از این موضوع آگاه است و به همین دلیل می خواهد از چین به عنوان اهرمی برای تسریع این روند استفاده کند.

در گزارش گلدنبرگ و همکارانش، از آنجایی که جنگ در اوکراین هنوز آغاز نشده بود، بر نقش چین و روسیه در تشکیل این مجمع تاکید شد، اما امروز با درگیر شدن مسکو در جنگ، تنها پکن می تواند سرعت بخشیدن به این مجمع را افزایش دهد. اجرای این طرح به دلیل دغدغه های آن است. در مقاله واعظ و نصر، پس از اشاره به میانجیگری چین بین ایران و عربستان، آمده است: «این بدان معناست که اکنون می‌توان گفت‌وگو (بدون حضور اسرائیل) برای امنیت و تجارت بیشتر و منطقه‌ای عاری از آن آغاز کرد. سلاح های کشتار جمعی و سلاح های هسته ای در خلیج فارس.

برجام جایگزین

اما نکته مهم دیگر در مقاله واعظ و ولی نصر که با مقاله 10000 کلمه ای گلدنبرگ و همکارانش در مرکز امنیت مدرن آمریکا متفاوت است، زمان تشکیل مجمع گفتگوی منطقه ای است. مقاله گلدنبرگ نشان می دهد که پس از شروع دولت بایدن در ژانویه 2021، راه اندازی مجدد برجام تا مارس 2021 عملیاتی خواهد شد و از تابستان همان سال، از ژوئیه تا سپتامبر، طرح راه اندازی مجدد گفتگوهای منطقه ای و تمدید غروب آفتاب آغاز خواهد شد. بندها در همان زمان راه اندازی خواهد شد. اما در مقاله نصر و واعظ با علم به اینکه احتمالا خبری از احیای برجام نخواهد بود، مجمع گفت و گوی منطقه ای را جایگزینی برای این توافق دانستند. بنابراین، یادداشت مذکور را می‌توان رمزگشایی از سخنان مبهم جیک سالیوان درباره یک توافق بلندمدت دانست. البته چون سالیوان در انستیتو واشنگتن درباره مرگ برجام صحبتی نکرده است، این طرح ممکن است در عین حال مکمل احیای برجام باشد و منافاتی با آن نداشته باشد.

در واقع زمانی که طرح جامع منطقه ای به تصویب آمریکا برسد، یک توافق بلندمدت بدون بند غروب خواهد بود و برجام نیز می تواند به این طرح جامعه منطقه ای مرتبط شود. همچنین ولی نصر و علی واعظ در مورد اعضای این مجمع با گلدنبرگ اختلاف نظر دارند. واعظ و نصر در مقاله خود خلیج فارس و خاورمیانه را به عنوان محدوده جغرافیایی بازیگران مجمع معرفی می کنند، اما گلدنبرگ تنها خلیج فارس است. در این میان، هر چه تعداد بازیگران کمتر باشد، اجرای این طرح آسانتر است. بنابراین در صورت پیگیری این طرح احتمالاً از بازیکنان خلیج فارس شروع می شود و سپس بازیکنان دیگری از خاورمیانه اضافه می شوند.

موانع اجرای پروژه

در این میان، تشکیل مجمع گفتگوی منطقه ای نیز با موانعی مواجه است. از جمله اینکه اگر این طرح عملیاتی شود و ایران بخواهد به جای اجرای برجام وارد این مجمع شود، باید از اهرم هسته ای خود دست بردارید. اما سایر کشورهای منطقه برنامه هسته ای ندارند و یا اگر دارند، بسیار محدودتر از ایران است. بنابراین این سوال مطرح می شود که ایران در مقابل چه چیزی می خواهد این حجم از برنامه هسته ای خود را محدود کند و به آنچه در مجمع برای همه کشورهای منطقه ذکر شد، یعنی ذخیره تنها 300 کیلوگرم اورانیوم با غنای پایین قانع شود؟ در این صورت ایران یک اهرم بزرگ و مهم را از دست می دهد. اما اگر این روند همان طور که گلدنبرگ و همکارانش گفتند دنبال می شد و ابتدا برجام احیا می شد، سپس مجمع گفتگوی منطقه ای، ایران هم چانه زنی خود را در مذاکرات هسته ای انجام می داد و پس از مصالحه با غرب وارد آن مجمع می شد. البته لازم به ذکر است که طرح مجمع گفتگوی منطقه ای دارای مزایایی است که شامل غنی سازی دائمی صلح آمیز برای کشورهای عضو، منافع اقتصادی می باشد. لغو تدریجی تحریم ها؛ وی با اشاره به تشکیل منطقه آزاد خلیج فارس و بهره برداری کشورها از آن و کاهش تلقی تهدیدات از یکدیگر، اشاره کرد.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا