سرمربی سپاهان: وزیر ورزش شخصا برکنارم کرد!

ملوان ها در DNA ما آنزلیچی هستند
در اولین دوره مسابقات قهرمانی فوتبال بانوان تنها 6 تیم از جمله ملوان حضور داشتند. اما به مرور زمان 5 تیم دیگر منحل شدند و ملاوان تنها تیمی است که از ابتدا تیم بانوان داشته است. ما یک بار در سال 1988 قهرمان لیگ شدیم و یک بار در سال 1992 جام حذفی را فتح کردیم، اما از زمانی که پول وارد فوتبال شد، دیگر رقیب نبودیم زیرا ملوان همیشه به موقعیت بازیکنان تکیه می کرد. می خواهم به شما بگویم که در انزلی وقتی بچه ای به دنیا می آید اول نفس می کشد و بعد ملوان را به وجودش می کشاند.

با 2 ماه تمرین برای اولین بار به جام ملت های آسیا می رسیم
تیم ملی بانوان ما بیش از 2 سال در رنکینگ فیفا نبود و فوتبال بانوان ایران هویت نداشت. این بدان معناست که فوتبال زنان ایران پتانسیل بسیار بالایی دارد. این بدان معناست که دختران ایرانی شایسته توجه و احترام هستند و اگر من جای مردانی بودم که در فدراسیون هستند. نگاه جدی تری به بانوان بااستعداد فوتبال ایران انداختم.

مرضیه جعفری در فوتبال ایران به حقش نمی رسد!
می خواهم در مورد خاتون بام و مرضیه جعفری صحبت کنم، قهرمانی را به این تیم تبریک بگویم و برایشان بهترین ها را آرزو کنم. اما به نظر من مرضیه جعفری با کسب 9 جام لیگ برتر در این فوتبال به آن چیزی که لیاقتش را داشت نرسید. از فدراسیون فوتبال می خواهم نگاه ویژه ای به مرضیه جعفری داشته باشد.
از کودکی در شکم مادرم بودم که عاشق فوتبال شدم
من متولد بهمن 57 هستم، مادرم برایم تعریف می کند که در شش ماهگی از من باردار بوده و برای دیدن بازی استقلال و ملوان به ورزشگاه رفته است. ملوان در این بازی مقابل استقلال با نتیجه 4-1 شکست خورد اما پدرم تک گل ملوان را در این بازی به ثمر رساند و دروازه ناصرخان حجازی را باز کرد. برای همین همیشه می گویم که در شکم مادرم عاشق فوتبال شدم.
بهترین سال فوتبال را در سپاهان گذراندم
در سپاهان امکانات و کمک های اجتماعی برای دختران در فوتبال وجود دارد و همه چیز ساختار حرفه ای دارد، به همین دلیل می توانم بگویم امسال که در سپاهان مربی بودم، به بهترین دوران فوتبالی ام رسیدم. امیدوارم استقلال و پرسپولیس از سپاهان درس بگیرند و زودتر وارد فوتبال بانوان شوند. تیم ما نایب قهرمان شد و آقای ساکت دستور دادند که جشنی به اندازه تیم قهرمان برای ما تدارک ببینند. پدرم به این مراسم دعوت شده بود و من از این دعوت تعجب کردم. یعنی احترام، احترام بی قید و شرط!
35 سال نزد پدرم فوتبال یاد گرفتم
من 44 سال سن دارم و می توانم بگویم حداقل 35 سال مربیگری از پدرم در دوران دانشجویی در خانه داشتم. من تمام مدارک مربیگری را دریافت کردم اما در دوره ای که همیشه با ما برگزار می شد بیشتر یاد گرفتم.

کد خبر: 1872756
8 مارس 1401 @ 10:54 ق.ظ |
2.8K بازدید |
0نقطه نظر
مریم ایراندوست از مدعی شماره یک خود تمجید می کند
یک بار وزیر ورزش من را اخراج کرد!
سال 92 کوچکتر بودم که خانم دکتر شجاعی که نایب رئیس فدراسیون بودند به من گفتند که وزیر ورزش که آن زمان آقای گودرزی بود گفته بود مریم نباید ایراندوست باشد. من آن زمان جوان بودم و در خیال با خودم گفتم اشکالی ندارد، از راه دیگری موفق می شوم.
جملات کامرانی فر در گوشم است. اسپانسر یک نامزد گفت که نباید باشی!
وقتی از جام ملت های آسیا برگشتیم بهتر بود به من می گفتند خانم ایراندوست به خاطر نتایج ضعیفت اخراجت می کنیم. هر چند در این مسابقات در راس کرونا و با بازیکنانی ناآماده ظاهر شدیم. اما فدراسیون در آن زمان با من موافقت کرد و فقط دو روز مانده به اردو همه چیز تغییر کرد. دقیقا حرف آقای کامرانی فر را می شنوم که به من گفت از بالا دستور داده که نباشی، کامرانی فر به من گفت من هم ناراحتم و الان از شدت عصبانیت معده درد دارم! بهش گفتم اون بالا کیه؟ گفتم برم بفهمم او در نهایت گفت پدرخوانده ای که از یکی از نامزدهای مجمع انتخاباتی ریاست فدراسیون حمایت می کند به ما گفته است که مریم نباید ایراندوست باشد! آنها من را به دلیل رای به نامزد مورد علاقه خود کنار گذاشتند، ای کاش می گفتند به دلیل نتایج ضعیف و عملکرد فنی شما را نمی خواهند.
به گزارش ” ای بی اس نیوز ورزشی”، چهارشنبه 12 اسفندماه پانزدهمین دوره لیگ برتر فوتبال بانوان به پایان رسید، خاتون برای نهمین بار قهرمان جام حذفی شد و سپاهان در اقدامی آبرومندانه جشن مقام دومی را برای دختران این تیم برگزار کرد، جشنی که مهمان ویژه ای داشت و تصاویر زیبایی خلق کرد. مریم ایراندوست در آغوش پدرش نصرت ایراندوست دراز کشیده بود و این بار پس از یک سال اخراج تلخ از تیم ملی فوتبال بانوان که در آن زمان با عبارت کلیدی “از بالا دستور می دهد” سکوت بانوی اول مشخص شد. فوتبال ایران ورشکست شده است. اکنون، برای اولین بار پس از یک سری اتفاقات ظالمانه، مریم ایراندوست گفتگویی صمیمانه با خبرنگار ” ای بی اس نیوز ورزشی” داشت و از معمای این اتفاقات گفت.

به پژمان نوری گفتم نمی توانم!
در سالهای اول مربیگری دریایی، در خانه ای دو طبقه که پدرم به من داده بود زندگی می کردم. طبقه بالا را خوابگاه تیم کرده بودم و بچه ها آنجا زندگی می کردند اما در نهایت مشکلات پیش آمد و در سال 95 تیم خوب ملوان منحل شد. آنقدر حالم بد شد که ۲ سال از ایران رفتم و فوتبال را کنار گذاشتم. آنها در سال 1376 به دنبال من آمدند و پس از بازگشت به ایران در یک فصل بسیار سخت با مدیریت ضعیف توسط 2 برادر، به عنوان سرمربی ملان انتخاب شدم. وضعیت ملوان آنقدر بد بود که با کمک مردم تیم را مدیریت کردم. سال بعد پژمان نوری به عنوان مالک تیم به ملوان آمد و از من برای حضور در این تیم دعوت کرد اما به او گفتم خسته و قوی نیستم!
ایراندوست: من را به خاطر رای به کاندیدای مورد علاقه شان کنار گذاشتند، ای کاش می گفتند شما را به خاطر نتایج ضعیف و عملکرد فنی نمی خواهند.
