دیدار اهالی فرهنگ و رسانه با مبارز خستگی ناپذیر انقلاب

به گفته محسن کاظمی نویسنده کتاب «خاطرات احمد احمد» در یکی از روزهای بهار سال 1318 در روستایی به نام ایرین در حوالی اسلامشهر در استان تهران فرزندی در خانواده های مذهبی به دنیا آمد که بعدها به خواب رفتند. نگاه رژیم پهلوی و عوامل ساواک.

احمد احمد در دوران پس از انقلاب نیز با وجود بدن بیمارش در جبهه ها حضور داشت و مدتی به عنوان رئیس دبیرخانه کمیته مرکزی مجلس شورای اسلامی و همچنین مسئول روابط عمومی اوین فعالیت می کرد. زندان پرورش نیروهای وفادار و انقلابی را تربیت کرد.

همسر احمد احمد نیز در این جلسه از ازدواج خود با احمد احمد در سال 57 و اینکه برادر و پدرش نیز مبارز بودند و به واسطه آنها با احمد احمد آشنا شده و ازدواج کرد، اظهار داشت.

در یک غروب سرد آذرماه به دیدار احمد احمد یار دیرین امام خمینی (ره) و حسین قرایی مدیرکل روابط عمومی سازمان صدا و سیما و تعدادی دیگر از خبرنگاران و عکاسان رسانه ای رفتیم. . آنچه در منزل ایشان بیش از همه مورد توجه قرار گرفت عکس های او با حامیان مبارزه و عکس های حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب بود.

احمد در شهریور 1347 به خدمت سربازی اعزام شد و پس از آزادی در سال 60 فعالیت خود را در گروه حزب الله از سر گرفت که در تیرماه 1350 منجر به دستگیری و زندانی شدن وی شد و در خرداد 1352 از زندان آزاد شد و به سازمان مجاهدین خلق پیوست. اواخر سال 1973 با همسرش; اما احمد به دلیل انحرافات فکری آنان به تدریج از سازمان کناره گرفت و در آبان 1354 به طور کامل از سازمان خارج شد و به صف مبارزان و رزمندگان اسلام همچون شهید سید علی اندرزگو پیوست. او در پنجم اردیبهشت 1355 در درگیری با ساواک مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد. از زندان خارج شد.

وی از خفقان ناشی از تشکیل ساواک در سال های ستم شاهی گفت و اینکه پس از تشکیل این سازمان مخوف امنیتی، دست مجاهدین و مبارزان قطع شد و شکنجه و اعدام و زندانی شدن رزمندگان شدت گرفت.

احمد احمد در این دیدار فرزندان و نوه هایش را شادی امروز خود عنوان کرد و در پاسخ به این سوال که این روزها بیشتر به چه کاری مشغول است؟ وی خواندن قرآن را مهمترین سرگرمی امروزی خواند.

احمد احمد که در حال حاضر از جراحات ناشی از کشتی رنج می برد و روی ویلچر نشسته است، در ابتدای جلسه در مورد درد ناشی از جراحات وارده در کشتی صحبت کرد اما همچنان خونسردی خود را حفظ کرده و شعر زندان را می خواند. او می‌خواند که به قول خودش مبارزان در زندان شعار می‌دهند: «سرزمین شوره‌زار اسطوخودوس نیست، سر احمد کچل مو نیست.

وی از بیماری آلزایمر در دوران سالمندی صحبت کرد و افزود: برخی مسئولان به مردم توجهی ندارند. فقط من فراموش نشده ام و برخی از مسئولان هم فراموش شده اند و به ما سر نمی زنند.

یار دیرین امام و رهبر معظم انقلاب گفت: ایشان در دوران مبارزات حزب موتلفه و امام خمینی (ره) با رژیم پهلوی، در داخل حزب ملل اسلامی نیز با این رژیم مبارزه کردند و از این طریق با امام (ره) و اعضای او متحد آشناست.

وی گفت: احمد احمد شرایط مبارزه را پذیرفت و با توجه به اینکه اعضای خانواده خودش هم رزمنده بودند این شرایط را درک می کرد. او گفت که خاطرات احمد احمد را خوانده و خاطرات زندان همسرش را بیشتر دوست دارد.

حسین قرایی درباره هدف از این دیدار صمیمانه با احمد احمد گفت: آمدن ما به منزل استاد احمد احمد این بود که ما و دوستانمان را بیشتر شبیه ایشان کنیم. خاطرات استاد آنقدر شیرین و جذاب است که باید مبنای بسیاری از داستان ها، سریال ها و فیلم ها قرار گیرد. امیدواریم انشاالله بتوانیم با کمک هنرمندان و دست اندرکاران ادبیات انقلاب اسلامی از این بزرگان نهایت استفاده را ببریم. ما با بزرگانی چون استاد احمد احمد جلسات زیادی داشته ایم و این جلسات را ادامه خواهیم داد.