از فروش مخفیانه نفت به اسرائیل تا برنامه ریزی برای کشتن کارگران

وضعیت صنعت نفت ایران در روزهای پس از پیروزی انقلاب چگونه بود؟
همه این تغییرات شاه را مغرور ساخت. او به جای باز کردن فضای سیاسی اعلام کرد که حزب رستاخیز را تشکیل داده و هرکس با او مخالف باشد می تواند پاسپورت بگیرد و از کشور خارج شود. از سوی دیگر با تشکیل ساواک، سرکوب دانشجویان و نیروهای سیاسی شدت گرفت. گرچه طرح انقلاب سفید در برخی زمینه ها نتیجه داشت، اما در نهایت منجر به نارضایتی نیروهای مذهبی شد و شاه به جای شنیدن صدای آنها، تصمیم گرفت از ژوئن 2016 آنها را سرکوب کند. وقتی همه این سؤالات را کنار هم می گذاریم، می بینیم که عملکرد حکومت در دوره پهلوی مردم را به صحنه انقلاب اسلامی رساند.
به گزارش ای بی اس نیوز، حسینی که در اوایل انقلاب در سمت های مختلفی در صنعت فولاد و پس از آن در وزارت نفت حضور داشت، با یادآوری وضعیت نفت سال های پایانی حکومت پهلوی، خاطراتی از چگونگی این صنعت مهم بازگو می کند. در ماه ها و سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدیریت شد.
اقتصاد ما در دهه 40 اقتصاد کوچکی بود، هرچند توانست در برخی زمینه ها آمار مثبتی را ثبت کند. اما در دهه 50 چند اتفاق افتاد که منجر به افزایش جدی درآمد نفتی ایران شد. ابتدا بحث قیمت نفت توسط اوپک بود که با همکاری پادشاه عربستان انجام شد، سپس بحث جنگ عراق و اسرائیل و تحریم هایی که اعراب علیه کشورهای اروپایی اعمال کردند و اجازه ندادند. انتقال نفت به برخی از این کشورها از طریق کانال سوئز، درآمد ما ناگهان چند برابر شد. در این سال ها در پروژه های مختلفی سرمایه گذاری کرده ایم. مثلاً ما سهامدار سنگ آهن هند و یک پالایشگاه و کودهای شیمیایی در آن کشور بودیم. در سنگال در توزیع گاز مایع و جایگاه های خدمات در این کشور مشارکت داشتیم. ما در کره جنوبی سرمایه گذاری کرده ایم و با انگلیسی ها برای استخراج نفت از دریای شمال شریک شده ایم. حتی در آفریقای جنوبی هم ما سهم خود را داشتیم که در واقع حفظ آن در سال های بعد از پیروزی انقلاب سخت بود که خوشبختانه این کار انجام شد.
با نگاهی به تاریخ اقتصادی ایران با دوره ای به نام دوران امتیازات مواجه هستیم. در این دوره که از دوره قاجار شروع شد شرکت های خارجی و استعماری به طرق مختلف وارد ایران شدند و امتیازات مختلفی از دولت ما دریافت کردند که گاه ربطی به منافع ملی ایران نداشت. . در دهه های بعد و پس از کشف نفت در ایران، بسیاری از این کشورها با هدف گرفتن نفت ایران به کشور آمدند که تا دوره پهلوی دوم ادامه یافت.
سید مهدی حسینی می گوید خروج شرکت های خارجی از ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی کشور را با چالش های جدی مواجه کرده است اما با تلاش همه جانبه این چالش به فرصتی برای ایرانیان برای مدیریت صنعت نفت تبدیل شده است.
پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه شریف در سال 51 و گذراندن دوره های آموزشی متعدد در اروپا، جذب صنعت فولاد شدم و پس از پیروزی انقلاب نیز در این بخش حضور داشتم. بعد از پیروزی انقلاب با این مشکل مواجه شدیم که شرکت های اروپایی که بسیاری از آنها به دستور ما کار می کردند، ایران را ترک کردند و کارگران خود را رها کردند. از سوی دیگر به دلیل نفوذ جنبش های چپ و تشکل های کارگری در هفته های اول پیروزی انقلاب هر روز با اعتصابات و تجمعاتی مواجه بودیم که بیگانگان نیز در آن نقش دارند. به عنوان مثال در یکی از تجمعات صنعت فولاد خوزستان درگیری بین کارگران و مجروح شدن کارگری رخ داد که پس از آن اعلام کردند که این کارگر کشته شده و به دنبال استفاده برای برهم زدن اوضاع بودند. یک جست وجو فرستادم که بالاخره این فرد را در خانه منشی یک شرکت انگلیسی در اهواز پیدا کردند که برای مخفی ماندن بلیط هواپیما خریده بود، اما خوشبختانه این پروژه مرگبار شکست خورده است.
مهدی حسینی در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب کجا بود؟
وی معتقد است صنعت نفت ایران با وجود برخی تصمیمات نامناسب متعاقبا توانسته با خروج ناگهانی شرکت های خارجی کنار بیاید و شکایات بین المللی علیه ایران را تا حد امکان مدیریت کند.
مثلاً ما با این واقعیت مواجه هستیم که زمانی شوروی با فتح شمال ایران به دنبال کسب امتیاز نفت در این بخش بود. این سوال باعث شد که مجلس شورای ملی برای اولین بار به این موضوع بپردازد و اعطای امتیاز نفت به شوروی و انگلیس را چه در شمال و چه در جنوب ممنوع کند. در سال های بعد از دولت رزم آرا، پس از آنکه کشورهایی مانند ونزوئلا و عربستان توانستند 50 تا 50 قرارداد فروش نفت داشته باشند، ایران نیز از این روند پیروی کرد، اما شرایط تغییر کرد و با ترور رزم آرا به سمت ملی شدن نفت پیش رفتیم. . . در این دوره ها کنسرسیوم نفتی تشکیل شد که منافع ما را تامین نکرد.
کنسرسیوم های نفتی بخش مهمی از تاریخ این منطقه هستند. در سال های قبل از پیروزی انقلاب، وضعیت ایران در این زمینه چگونه بود؟
جدای از آن، در جریان اعتصابات و انقلاب، همه شرکت های نفتی بین المللی در کنسرسیوم ایران را ترک کرده بودند، بنابراین ما دیگر تنها نمی توانستیم از آنها استفاده کنیم، بلکه حتی در معرض خطر دعاوی بین المللی قرار گرفتیم. متأسفانه گروهی در همان هفته های اول شورای انقلاب را لابی کردند تا تمام قراردادهای نفتی کشور لغو شود و پس از اعلام این تصمیم، همه این شرکت ها از ما شکایت کردند و گفتند که اگر ما کوتاهی کنیم، خسارت میلیاردی به کشور وارد خواهد شد، اما خوشبختانه ، پس از چندین سال مذاکره، تقریباً همه این دعاوی را حل و فصل کرده ایم. ما بردیم.
پس از 28 آگوست، 32 شرکت نفتی انگلیسی به ایران بازگشتند و دوباره سهم خود را کامل گرفتند، به این ترتیب در کنسرسیومی 40 درصد نفت ایران را برای خود گرفتند، 40 درصد را به 11 شرکت آمریکایی دادند و 20 درصد را بین دو شرکت اروپایی تقسیم کردند. آنها انجام دادند در این دوره، ما فقط چیزی به نام حقوق زمین و مالیات دریافت کردیم. البته در سال های بعد شرایط ایران تغییر کرد و از آنجایی که ما بزرگترین تولیدکننده نفت در منطقه بودیم، با ایجاد اوپک توانستیم نقش مهمی در تغییرات داشته باشیم و در نهایت سهم ما که در شروع کنسرسیوم 16 درصد بود، به 82 درصد افزایش یافته است. به این سهم باید روزانه یک میلیون بشکه نفت در دریا اضافه کرد.
در ادامه متن کامل گفت وگوی ای بی اس نیوز با مهدی حسینی را می خوانیم.
اگر بخواهیم تاریخچه مختصری از صنعت نفت ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ارائه کنیم، مهمترین موارد چیست؟
چرا افزایش درآمدهای نفتی دولت پهلوی در نهایت به نارضایتی اقتصادی منجر شد؟
انتهای پیام
بعد از آن وارد صنعت نفت شدم و همانطور که برخی را شرح دادم توانستیم اقتصاد کشور را در صنعت نفت در زمینه های مختلف حفظ کنیم. با این وجود دستاوردهای مختلفی در حوزه نفت داشتیم و البته مشکلاتی که کشور را با چالش هایی روبه رو کرد، شاید بسیاری از این چالش ها ناشی از بی تجربگی ما بوده و یا در برخی از آنها نبود اطلاعات کافی باعث شده است. شرایط دشوار. اما تمام تلاش ما حفظ ثروت مردم و تداوم نقش آفرینی در بازار جهانی بود. اما همانطور که بعد از پیروزی انقلاب سعی کردیم سهام خود را در کشورهای مختلف حفظ کنیم، امروز نیز اگر در صحنه های بین المللی حضور داشته باشیم و در نقاط مختلف نفت جهان سرمایه گذاری کنیم، می توانیم در بازارهای جهانی دست بالا را داشته باشیم. علاوه بر تامین امنیت بازار برای فروش نفت خام ما. .
همانطور که قبلاً گفتم یکی از چالش های اصلی ما حفظ سرمایه های کشور در نقاط مختلف جهان با وجود تحریم ها و شرایط جنگی بود. وزارت امور خارجه ما اکیدا توصیه کرده است که این سرمایه ها حفظ شود و ما توانسته ایم در بخش های مختلف به موفقیت برسیم. اما به عنوان مثال ما در آفریقای جنوبی سرمایه گذاری داشتیم، اما به دلیل استقرار رژیم آپارتاید، اکیدا توصیه شد که از آن خارج شویم. اگرچه پول ما در آن زمان فقط 80000 دلار بود، اما در نهایت سهام خود را به قیمت 8 میلیون دلار فروختیم. البته در این بین چالش هایی وجود داشت. دولت پهلوی در تمام این سال ها مخفیانه به اسرائیل نفت فروخت و با ایجاد شرکت های مختلف این روند را پنهان کرد. بعد از انقلاب با این مشکل مواجه شدیم که اسرائیل پول نفت ما را نداده بود و از طرف دیگر سهامدار یک خط لوله مشترک بودیم. یکی از چالش ها این بود که ما اسرائیل را به رسمیت نمی شناختیم، اما دادگاه های بین المللی از ما خواستند که از یک کشور شکایت کنیم. اما پس از بررسی اسناد و مدارک متوجه شدیم که جدای از لاپوشانی های دوره پهلوی، گروهی ذی نفوذ باقیمانده اسناد را نیز در ماه های اول پیروزی انقلاب تخریب کرده اند که حدس می زنم همین باشد. همان مشکل خود اسرائیلی ها.