در این زمینه ، من مأموریت سنگین تری به عنوان سخنگوی دولت و مددکار اجتماعی به رئیس جمهور داشتم و علاوه بر پاسخ دادن به سوالات بی پایان روزنامه نگاران دلسوز و کنجکاو ، باید بارقه های امید را در قلب این افراد نابینا نگه می داشتم.
این تجربه دشوار ، که البته ترکیبی از روزها و خاطرات دلپذیر و ناخوشایند بود ، این درس بزرگ را به همه ما یادآوری کرد که بدون وحدت و اجماع ملی ، به ویژه در مسائل اساسی کشور ، نه تنها هیچ دولتی با وجود سازمان موفق نمی شود. مناسب است ، اما با افزودن شکاف های داخلی ، این فرصت منحصر به فردی را برای شریران کشور ما و ملت ما فراهم می کند تا با ایجاد بی اعتمادی و ناامیدی در نهاد دولتی و در نهایت ، با تشدید بحران ها ، از آن استفاده کنند.
زندگی در عصر ارتباطات و ویرانه های اخبار جعلی و واقعی ، مدیریت رسانه ها ، به ویژه برای نهادهای دولتی ، که طبق اصول دموکراتیک باید دائماً به چالش کشیده و روشن شوند ، از روابط عمومی فراتر رفته است.
در دهه های گذشته ، اگر دولتها نهادهای مخفی بودند که با تحقیق از روزنامه نگاران و محققان ابعاد مبهم سیاست عمومی را روشن می کردند ، امروزه این یک راز نیست که دولتها می توانند به لطف رسانه های همه جا
در این شرایط در حال ظهور ، دولتها چاره ای جز سازگاری و ارتقاء ظرفیت خود برای گسترش ارتباطات جمعی بر اساس افزایش شفافیت ، صداقت و دموکراتیزه شدن تصمیم گیری و شیوه های ارتباطی ندارند.
به جرأت می توانم اعتراف کنم که دوران خدمت من به عنوان سخنگوی دولت دوازدهم ، با وجود ظاهر به ظاهر راحت ، یکی از سخت ترین کارهای حرفه ای من بوده است.
ما سعی کردیم در این مدت با مردم صحبت کنیم. صحبت در برابر سروصدای بزرگ سیاسی ملی و خارجی آسان نبود. در زمانی که جهل و عدم صحبت از تحریم ها ، برجام ، کرونا و … فراموش شد. در بسیاری از موارد سکوت کرده ایم تا منافع ملی ، سرمایه اجتماعی و روان عمومی جامعه متزلزل نشود. در این دوره ، تلاش شد تا پاسخ ها با دید علمی از پدیده ها مستند شود.
انفجار انتظارات عمومی از دولت ، که البته شایسته مردم ایران است ، و پاسخ همزمان به این خواسته های مشروع با تحریم های قهری و وحشیانه از سوی ایالات متحده از یک سو و حمله همه گیری کرونا از سوی دیگر. ، هجوم بی سابقه رسانه های خارجی و داخلی. سرخوردگی مردم به طور کلی اعتماد عمومی را نسبت به کارآمدی دولت زیر سال برده است.
با نگاهی به گذشته ، دریافتم که دولت از این طوفان رویدادها درس های ارزشمندی را ارائه کرده است که هنوز هم می تواند برای طیف وسیعی از مخاطبان آموزنده باشد ، زیرا معتقدم که سالهای صحبت من جوراب های بلند و پایین خود را داشته است.
یکی از ویژگی های غالب نظام های جمهوری خواه این است که دولت ناشی از انتخابات متعلق به همه اعضای ملت است و شکست یا موفقیت آن شکست یا موفقیت کل جامعه است. این حق جامعه ایرانی است که به موفقیت های بزرگ دست یابد و کشور باید به سمت رشد و توسعه حرکت کند و با امنیت اجتماعی و روانی زندگی کند.
تلاش من به عنوان سخنران بر اساس روشنگری بود ، نه بر اساس توجیه. زیرا رسانه های خارجی و اپوزیسیون سیاسی ملی حتی شرح دقیقی از آنچه که به دلیل حمله رسانه ای ناعادلانه به دولت رخ داده بود نداشتند.
از سوی دیگر ، اگر در دهه های گذشته این شهروندان بودند که در برابر اقتدار بلامنازع دولت لویاتان به مکانیزمی برای حفاظت از حقوق شهروندی خود نیاز داشتند ، امروز این نیاز برآورده نشده است ، اما روشن شده است که دولتها ، علیرغم پیچیدگی روزافزون حکمرانی و سیل اطلاعات ، اطلاعات مبهم و نادرست از درون و خارج جوامع در معرض آسیب پذیریهای اطلاعاتی قرار دارند.
اکنون که آخرین یادداشت دوره خود را می نویسم ، یک امید بزرگ و یک آرزوی بزرگ دارم: دولت آینده با رنج طبیعی و غیرطبیعی ، بیرونی و داخلی ما مواجه نخواهد شد. سکوت او را نباید به سکوت تعبیر کرد؛ متهم به خیانت و عدم احقاق حقوق ملت در بحبوحه جنگ نشوید. تا زمانی که صدای دولت نرسد گوشه ها نباید پر از تعصب و اتهام باشد. چیز دیگه ای نشون نده
حل بسیاری از بحران ها و چالش ها ، همراه با جانبداری های سیاسی و حزبی ، این مسیر پرسلانگ را برای مقامات دولتی سخت تر کرده است ، و من ، به عنوان سخنگوی دولت ، به همه خلأها و گاهی سوء مدیریت ها و بیش از همه عوامل ناگفته پشت این مشکلات می پردازم. منافع کوته بینانه آنها مانعی برای برآوردن خواسته های مردم بودند ، من مجبور بودم پاسخگو باشم.
در اولین یادداشت من به عنوان سخنگوی دولت در 9 ژوئن 2009 ، نوشتم: “ملت حرف های زیادی برای گفتن دارد که می تواند از طریق سخنگوی خود به رئیس جمهور بگوید و رئیس جمهور نمی تواند ترتیب سخنرانی خود را نسبت به سخنرانی خود تنظیم کند. ریتم. گوش دادن به ملت. “من در دوره سخنرانی خود از این امر غفلت نکردم ؛ ملاقات من فقط با وزرا و مقامات دولتی نبود ؛ من هنگام تعامل با فعالان خیریه و اجتماعی پای پای افراد آسیب دیده اجتماعی ، معلولان و بیماران نشستم. من در شبکه های اجتماعی موضع گرفتم و دیدگاه های مردم را به مردم در دولت منتقل کردم.
من همیشه صداقت و راستی را در بیان پاسخ های خود به عنوان یک اصل اخلاقی در این دوران و همچنین رعایت عدالت و انصاف در پاسخ ها و برخورد با همه روزنامه نگاران ، صرف نظر از جهت گیری رسانه ای سیاسی آنها ، در نظر گرفته ام. رابطه دوستانه با همه روزنامه نگاران به طوری که من در لحظات تلخ و شیرین با آنها حضور داشتم.
در نهایت ، امیدوارم با تجربه چند سال گذشته و اجتناب از رفتار ناعادلانه با دولت ، آینده بهتری برای دولت سیزدهم برای تحقق آرمانها و آرمانهای ملت رقم بخورد.
این آخرین یادداشتی است که به عنوان دستیار رئیس جمهور در ارتباطات اجتماعی و سخنگوی دولت در روزنامه ایران می نویسم. در طول 26 ماه تصدی من ، یادداشت های “نامه از دولت” هر هفته و به طور منظم نوشته می شد و به زودی ، همانطور که وعده داده شده بود ، مجموعه آنها به صورت کتاب توسط موسسه فرهنگسرای ایران منتشر می شود.
دولت و جامعه در دو سال گذشته ترکیبی از سیلاب طبیعی و سیاسی را تجربه کرده اند. تحریم ها و تاج های خشکسالی و مشکلات اجتماعی.
هر یک از رویدادهایی که در آن چهار سال اتفاق افتاد برای سرنگونی یک دولت کافی بود. از ظهور ترامپ تا سقوط قیمت نفت. اما دولت-ملت وابسته به نظرسنجی ها ، هر چند به شدت آسیب دیده است ، اما برای تصویب به امید نیاز داشت. ایجاد امید برای جامعه خسته از تحریم ها و تاج ها دشوار است. امیدی که باید پایه های همبستگی اجتماعی را تقویت کند ، سرمایه اجتماعی را حفظ کرده و اعتماد عمومی را افزایش دهد.