به گزارش رکنا، شب 23 بهمن ماه سال گذشته جوانانی وارد یک مغازه کباب فروشی حوالی میدان عسکریه مشهد شدند و 16 سیخ کباب سفارش دادند. در حالی که تعدادی از جوانان مذکور همچنان مشغول خوردن کباب بودند، ناگهان 2 نفر از آنها از کباب فروشی بیرون آمده و سوار موتور شدند. آنها با فرمان موتور سیکلت به سپر یکی از پراید 111 دوستشان که جلوی خودروی پژو پارس پارک شده بود برخورد کردند. با هل دادن پراید باعث برخورد سپر آن با سپر دو خودرو شدند که ناگهان صاحب پژو پارس متوجه ماجرا شد و از خانه فرار کرد.
او با موتورسیکلت به سمت مرد جوانی رفت که موهای مجعدش توجه را جلب کرد. مالک پژو با مخالفت با مرفراری جوان از او و دوستانش خواست که از این رفتار زشت خودداری کنند اما این موضوع باعث افتخار مرد جوان شد و به این ترتیب پس از مشاجره لفظی درگیری خونینی در بین سایر برادران پژو رخ داد. مالک که اهل محل هستند، در یک محله بودند، به داستان پیوست.
طولی نکشید که تیغه های چاقو و قمه در تاریکی شب درخشیدند و چند نفر با زخم های عمیق و وحشتناک به کف آسفالت افتادند. در همین زمان یکی از جوانان کباب خوار که برای حمایت از دوستانش وارد درگیری شده بود بر اثر ضربات چاقو جان خود را از دست داد و 4 برادر و یکی از فرزندانشان به شدت مجروح و روانه بیمارستان شدند. .
دقایقی بعد با فرار تعدادی از عاملان این درگیری مرگبار از محل جنایت، مشکل از طریق نیروهای امدادی و گروهی از ماموران پلیس آگاهی به پلیس 110 اعلام شد. پاسگاه پلیس کوچوک در خان) محل درگیری را ایمن کرد و عملیات پلیسی را انجام داد. با دستور شفاهی قاضی ویژه آدم کشی به منظور شناسایی و دستگیری عاملان این درگیری دسته جمعی راه اندازی شد. هنوز ساعتی از این درگیری مرگبار نگذشته بود که دامنه تحقیقات قاضی دکتر صادق صفری به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد رسید و در همان ساعات اولیه تحقیقات قضایی تعدادی از عاملان این درگیری متوقف شدند. و به دست عدالت سپرده شد.
از طرفی با انتقال جسد این جوان 21 ساله به پزشکی قانونی، تحقیقات و بازجویی از متهمان دستگیر شده ادامه داد و در اسفند ماه سال گذشته با حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، صحنه جنایت را بازسازی کرد. و جزئیات این جنایت هولناک را تشریح کرد.
در ابتدای بازسازی صحنه قتل که با حضور سرهنگ ولی نجفی (رئیس اداره قتل های انتظامی خراسان رضوی) انجام شد، سروان منفرد (افسر مسئول پرونده) ابتدا به بیان خلاصه ای از ماجرا پرداخت. داستان. محتویات پرونده و اعترافات متهم در بازجویی، سپس با دستور قاضی دکتر صفری بیش از 12 متهم مقابل دوربین دادگاه حاضر شدند و جزئیات این جنایت هولناک را بازگو کردند.
در حالی که پلیس برای ایمن سازی صحنه جنایت در اطراف میدان عسکریه مستقر بود، مجتبی (از متهمان پرونده) خود را به تفصیل معرفی کرد و گفت: وقتی از خانه بیرون آمدم دیدم موتورسواری همچنان پراید را به سمت خودرو می برد. دور پژو هل می داد، بهش گفتم: نه! اما او به چشمان من نگاه کرد و گفت: تاوانش را می دهم! با تعجب از جوابش در مورد مدل موهایش نظر دادم و ادامه دادم: اگه پول داری برو ریش بگیر! در آن زمان 2 جوان ناگهان از پراید 111 بیرون آمدند و با ناآگاهی گفتند: هزینه این را می دهیم! به یکی از آنها گفتم: تو نادانی! او گفت بله! ما نمی دانیم! و … یکی از آنها مشت به صورتم زد و دیگری که مرا در آغوش گرفته بود به سرم زد! و درگیری شروع شد. لحظاتی بعد که صداها بلندتر شد و دختری با چند مرد جوان که از کباب پز بیرون آمده بودند همراهی می کرد، ناگهان سکوت اطرافم را فرا گرفت. وقتی در تاریکی شب به آنجا نگاه کردم، متوجه شدم که آن جوانان با برادران دیگرم دعوا می کنند و چاقو می اندازند!
در همین لحظه یکی از آنها با پیپ به من حمله کرد و من لوله را از او گرفتم و متوجه شدم که خواهرم نیز با سر و صدا از خانه بیرون آمده است، اما جوانان روی مرتضی و حسن (دو تنی برادران) ) و برادرم با چاقو مجروح شدند.
به گزارش روزنامه خراسان، ‘مرتضی’ (متهم دیگر) نیز به قاضی ویژه قتل عمد گفت: وقتی از پنجره خانه برادرانم را دیدم که در حال دعوا هستند، “حسن” را دیدم که روی زمین افتاده و چند نفر به او حمله کردند. .از خانه خارج شد، آمدم که یکی از مهاجمان با قمه به من زد، اما دیدم روده برادرم از شکمش خارج شده است.
«حسن» حرف برادرانش را تایید کرد و گفت: درگیری برادرم با دوچرخه سواران لفظی بود اما آنها به او حمله کردند و وقتی وارد درگیری شدم با چاقو مورد اصابت قرار گرفتم به طوری که چند نفر آن را به سمتم پرتاب کردند.
«مصطفی» (متهم به قتل) نیز مقابل دوربین دادگاه ایستاد و خطاب به ضابط دادگستری گفت: داشتم دوش می گرفتم که در خیابان صداهایی شنیدم که بلافاصله لباس هایم را پوشیدم و به خانه اش رفتم. . در آن زمان مرد جوانی را دیدم که همسر برادرم را هل داد و تعدادی از آنها با چاقو به برادرانم حمله کردند. چاقویی که در خیابان افتاده بود را هم برداشتم و از پشت سر به کتف یکی از مهاجمان زدم و او روی زمین افتاد اما یکی از آنها تیغه قمه را به شکم فرو برد. خون فوران کرد و برادران دیگرم نیز مجروح شدند.
پس از تکمیل تحقیقات صحنه جنایت، تحقیقات قضایی با استنادات و دلایل قانونی در شعبه 208 بازپرسی عمومی و انقلاب (وظایف کیفری) و با اعترافات متهمان، از دیگر زوایای پنهان این سوال ادامه یافت. جنایت وحشتناک معلوم شد به خاطر غرور جوانی جهل این اتفاق افتاده است.
سید اهلل سجادپور
اخبار خبرگزاری رکنا