تحقق این طرح الزاماتی دارد که باید در تصمیم گیری های کلان مورد توجه قرار گیرد که از جمله این الزامات می توان به مواردی مانند افزایش سهم مالیات در بودجه عمومی دولت، ایجاد نهاد متولی سیاست گذاری، برنامه ریزی و نظارت اشاره کرد. از فواید انفال; ایجاد مؤسسه ای متمرکز بر حسابداری انفال، مصادیق آن، میزان تصرف در آنها و چگونگی فواید و عملکرد هر یک از آنها. وی اصلاح کارکردها و وظایف صندوق توسعه ملی مطابق با اهداف این نهاد و در نهایت انجام مطالعات لازم در زمینه سرمایه گذاری در زیرساخت ها برای هدایت دریافتی های انفال را برشمرد.
به گزارش ای بی اس نیوز، به نقل از دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایران پیشرفت، مطالعات مرتبط با مدیریت منابع با مالکیت مشترک یکی از موضوعات نسبتاً جدید اقتصاد متعارف است، بنابراین کیفیت مواجهه با این موهبتها از جمله بهرهبرداری و استخراج است. ، مدیریت و روش هدایت و همچنین مصرف و سود حاصل از درآمد آن کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. منابعی مانند منابع طبیعی تجدیدناپذیر، حوضههای آب زیرزمینی، دریاچهها، سیستمهای آبیاری، مناطق مناسب برای ماهیگیری، جنگلها، مراتع، معادن، مخازن نفت و گاز و زمین نمونهای از منابعی است که عمدتاً انسانی هستند. در وجود و تولید آنها نقش دارند و ثانیاً ثروت بالقوه ای هستند که فقط در اختیار یک گروه، منطقه یا کشور قرار می گیرد.
برخی بر این باورند که بهترین راه برای بهره مندی صحیح از منابع طبیعی تأسیس صندوق های سرمایه گذاری و انتقال منافع منابع طبیعی به افراد جامعه است.
با توجه به اهمیت این موضوع، در پیش نویس دیگری از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت آمده است: «ادغام سیاست، برنامه ریزی و نظارت بر بهره برداری از انرژی های تجدیدپذیر انفال و ثروت های غیرعمومی و تبدیل انحصاری درآمدهای آن. به سرمایه پایدار و ثابت برای توسعه بلندمدت کشور و استقلال بودجه دولتی از این درآمدها تبدیل شود. در این طرح انفال در اصطلاح فقهی آن به کار رفته و به معنای هدایا و هدایای منقول و غیرمنقول از طرف خداوند برای حاکم اسلامی است. از این اموال برای تقویت اسلام، مصالح مسلمانان و امت اسلامی استفاده می شود.
برای مردم منطقه یا کشورهایی که این منابع را دارند، تعریف و تثبیت نهاد مالکیت به مراتب مهمتر است، زیرا بهره آنها از هر یک از این منابع می تواند میزان مواجهه آنها با این منابع را در سطوح مختلف تعیین کند. اکنون مهمترین مسئله برای هر دولت یا حاکم یا هر کشوری اخذ قانون، ترتیبات، قوانین و برنامهای برای بهرهبرداری، مدیریت و مصرف درآمدهای حاصل از این منابع است.
1- بهره مندی ثروتمندان جامعه از درآمد منابع طبیعی خلاف عدالت و اولویت با ضعیفان است.
در مورد نحوه تخصیص درآمدهای منابع طبیعی نظرات مختلفی وجود دارد که شاید بتوان دو نظر اصلی را در این خصوص به شرح زیر برشمرد:
به منظور جلوگیری از وقوع پدیدههایی مانند نوسانات بودجه عمرانی و هزینههای عمومی، رانت درآمدهای نفتی، کسریهای مزمن بودجه و تامین مالی کسریهای بودجه که همگی به نوعی یا از سوی دیگر ناشی از وابستگی بودجه دولت در مورد درآمدهای نفتی، ضروری است که بودجه کشور بر مبنای تأمین درآمدهای پایدار باشد که اساساً برای تأمین هزینه های دولت (مالیات) در نظر گرفته می شود. بنابراین، بودجه دولت باید مستقل از درآمد منابع طبیعی باشد و منبع اصلی بودجه دولت باید مبتنی بر مالیات باشد.
انتهای پیام
به جای استفاده از درآمدهای انفال در بودجه عمومی دولت، مقدمات استفاده از آن برای تقویت زیرساخت های اساسی کشور مانند سیستم حمل و نقل، به ایجاد زنجیره ارزش و کمک به اجرای پروژه های عظیم اقتصادی کمک می کند که قدرت بخش خصوصی را تامین می کند.
برخی تصور می کنند که چون افراد جامعه حق استفاده از منابع طبیعی را دارند و اساساً خود مردم ذینفع اصلی این حوزه هستند، تصمیم گیری در مورد مصرف، پس انداز یا سرمایه گذاری این منابع به عهده آنهاست.
نحوه بهرهبرداری و بهرهبرداری از محصولات انفال و ثروت عمومی علیرغم تأکید اصل ۴۵ قانون اساسی بر انطباق آن با مصالح عمومی و تعیین نحوه و ترتیب استفاده از هر یک از مصادیق انفال، در قانون، در ساختار حکومتی انفال هرگز آنطور که باید بد نیست. نه تنها پایبندی به مبانی حکمرانی اسلامی و اقتصاد مقاومتی، بلکه شرایط اقتصادی کشور ایجاب می کند که نهادی به طور ویژه بر سیاست گذاری، برنامه ریزی و نظارت بر مصادیق مختلف انفال تمرکز کند.
در پاسخ به این دو انتقاد می توان گفت اتفاقاً پیگیری این طرح منجر به استفاده منظم، شفاف و مسئولانه دولت از درآمدهای نفتی می شود. بر اساس سیستم حمایت مالیاتی داخلی، دولت این امکان را دارد که برای تامین هزینههای جاری و عمرانی خود و البته در کنار آن حس لذت از اموال عمومی، مالیات بیشتری از اقشار پردرآمد دریافت کند. حق توسط افراد جامعه نیز تعمیق می شود، بنابراین به طور غیرمستقیم نیز می توان منابع نظام را تجهیز کرد، حمایت از درآمدهای نفتی انجام می شود و دولت برای تامین منابع مالی مربوط به انجام وظایف خود مشکلی نخواهد داشت.
مرکز الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی نوشت: منابع دارایی مشترک، منابع دارایی مشترک، منابع عمومی، ثروت عمومی، ثروت طبیعی یا خدادادی و در ادبیات اسلامی انفال و مدح عام عناوین رایجی است که در علم اقتصاد به آن افزوده می شود. . یا قانون و تحت این عنوان به عنوان عناوین مورد استفاده قرار می گیرد و به قواعد تعامل یا بسته های قانونی بین ذینفعان یا فعالان حوزه این دسته از کمک ها می پردازد.
در همین راستا در قسمت افق 50 ساله پیش نویس سند الگوی اسلامی پیشرفت ایران نیز آمده است: «…تا آن زمان سلامت محیط زیست و پایداری منابع طبیعی، آب، انرژی و امنیت غذایی با حداقل نابرابری های فضایی در کشور تامین شده است؛ کشف منابع، ایجاد مزایا و فرصت های جدید و فراوانی برکات برای همگان با رعایت عدالت بین نسلی محقق شده است. بهره مندی از شمول سند، با رعایت اصول اصول عملی پیش نویس سند نمونه از قبیل «اصل بهره برداری مطمئن، حفاظتی، بهینه و محترمانه از عدالت بین نسلی منابع زیستی و مواهب طبیعی»؛ «اصل اقتصاد مقاومتی مبتنی بر عدالت، جمعیت، درونگرایی و برونگرایی و مدیریت جهادی» و «اصول». احکام اسلامی و عدالت حاکم بر اهداف، سیاستها، ساختارها، نهادسازی و تصمیمهای اقتصادی با یکدیگر سازگارند.
از دو نظریه فوق، سند مدل پیش نویس به دیدگاه دوم گرایش دارد. ترجیح دیدگاه دوم به دلیل به رسمیت شناختن حق مالکیت افراد جامعه و فرض انجام اقدامات دیگر است. توضیح اینکه از این منظر دو نقد می توان به این طرح وارد کرد
2- با توجه به اینکه کشور در مراحل اولیه توسعه و پیشرفت قرار دارد، برداشت درآمدهای حاصل از منافع نفتی از دولت که وظیفه پیگیری اهداف توسعه و تامین زیرساخت های لازم را بر عهده دارد، سیاست بدی است.
با تدوین این طرح برخی از مشکلات اساسی کشور در حوزه اقتصاد از جمله; موقعیت و روابط نادرست نفت در اقتصاد (وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی) و تجارت نفت خام منابع طبیعی (صادرات مواد خام) مورد توجه قرار گرفت و تحقق آن موجب ایجاد ثبات اقتصادی، تحقق عدالت بین نسلی، توقف نفت خام خواهد شد. تجارت نفت و کمک به ارتقای فرهنگ، تولید، عدم سرمایهگذاری ثروت و در نهایت کمک به تقویت زیرساختهای اقتصادی و تضمین رشد بلندمدت کشور.
علاوه بر این پدیده های اقتصادی و اجتماعی، پدیده مهم دیگری که تحت الشعاع وابستگی بودجه دولت به نفت قرار دارد، عدم پاسخگویی مسئولان و تصمیم گیران عمومی – اعم از قوه مقننه و مجریه – در قبال مردم است، بنابراین داشتن نگاه تاریخی و توجه به شواهد اقتصاد ایران و حتی کشورهایی با وضعیت مشابه، دلیل خوبی بر لزوم استقلال بودجه دولت از درآمدهای حاصل از فروش نفت خام است.
در مورد استقلال بودجه دولت از منابع طبیعی و به ویژه درآمدهای حاصل از فروش نفت، بین اقتصاددانان و برنامه ریزان توسعه اختلاف نظر وجود ندارد. با افزایش قیمت نفت در دوران پهلوی دوم و وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی، روند مهمی در اقتصاد ایران آغاز شد که کم و بیش پس از انقلاب اسلامی ادامه یافت. این روند با تعمیق وابستگی بودجه دولت به نفت، پدیدههایی چون «تصمیمهای نامناسب دولتها در توزیع درآمدهای نفتی در قالب بودجههای جاری و عمرانی»، «عدم عزم کافی برای کنترل مخارج بودجه توسط دولت» را به همراه دارد. دولت و افزایش سالانه بودجه خدمات مختلف دولتی، «از بین رفتن دید بلندمدت در طراحی و اجرای برنامههای توسعه»، «ظهور نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی از قبیل تشدید مهاجرت به کلانشهرها، «افزایش نقدینگی و تورم»، «افزایش شکاف طبقاتی»، «افزایش واردات به سمت کاهش معضل افزایش سطح عمومی قیمتها» و در نتیجه «افزایش مصرف و شکلدهی خاص» رفتار مصرف».
مبنای شکل گیری این اصطلاح در فقه، آیه اول سوره انفال است که می فرماید: «از تو درباره انفال می پرسند، بگو انفال از آن خدا و رسول اوست.» طبق اصل 45 قانون اساسی. جمهوری اسلامی ایران، انفال و اموال عمومی از قبیل زمین مساعد یا متروک، معادن، دریاها، دریاچه ها، رودخانه ها و سایر آب های عمومی، کوه ها، دره ها، جنگل ها، نیزارها، نخلستان های طبیعی، مراتع بدون حفاظت، ارث بدون وارث و اموال مجهول و عمومی که به غاصبین بازگردانده می شود و در اختیار حکومت اسلامی قرار می گیرد تا بر اساس مصلحت عمومی به آنها عمل کند درآمد حاصل از بهره برداری از منابع طبیعی نیز به معنای درآمد حاصل از فروش یا صدور منابع طبیعی است که عموما غیر طبیعی است. -تجدید پذیر.