توجه کاهش اختیارات دولت نئولیبرالیسم نیست – اخبار اقتصادی ایران – اخبار اقتصادی ای بی اس نیوز | ای بی اس نیوز خبرگزاری ای بی اس نیوز
یادداشت اقتصادی – کاهش دخالت دولت در اقتصاد یکی از خواسته های رهبر معظم انقلاب در سال های اخیر بوده است. معظم له در بیانات نوروزی امسال خود در حرم رضوی نیز این موضوع را برجسته کردند. وی ضمن اولویتبندی موضوع اقتصاد در کشور، دخالت دولت در اقتصاد را یکی از عوامل ناکارآمدی دولت در حوزه اقتصادی برشمرد. بررسی های کارشناسی نیز نشان دهنده این واقعیت است که مدیریت دولتی نقش بسزایی در افزایش تورم، کاهش رشد اقتصادی و در مجموع کاهش کیفیت حکمرانی اقتصادی در کشور داشته است. اما متاسفانه برخی کارشناسان به اشتباه کاهش مشارکت دولت در اقتصاد را مترادف با نئولیبرالیسم می دانند و با آن مخالفت می کنند. در این یادداشت تا حدودی مشخص میشود که شکل کنونی حاکمیت شرکتی دولتی در اقتصاد چگونه «کنترل تورم و رشد تولید» را با مشکل مواجه کرده است و چرا نباید کاهش حاکمیت شرکتی را به عنوان یک سیاست نئولیبرال تلقی کرد.
کانال های تورم شرکت های دولتی
یکی از کانال های مهم تورم در کشور ما بنگاه های دولتی زیان ده هستند که زیان انباشته خود را از طریق خلق پول جبران می کنند. گزارش ها حاکی از زیان بیش از 100 بنگاه دولتی است که به دلایلی مانند مدیریت ناکارآمد و غیر تخصصی، نداشتن انگیزه اقتصادی بلندمدت و … سودآوری خود را از دست داده اند. اما سازوکار دستمزد این شرکت ها یکی از منابع اصلی تورم در کشور ما است. دولت برای جلوگیری از ورشکستگی این شرکت ها، تسهیلات بانکی این شرکت ها را به حالت تعلیق در می آورد که منجر به افزایش حجم پول و در نهایت افزایش تورم می شود.
مطالعه موردی خودرو: برای درک بهتر این موضوع، باید نگاهی به صنعت خودرو داشته باشیم. این صنعت سال هاست که تحت تاثیر تصرفات دولتی بوده و در این شرایط متحمل زیان های انباشته زیادی شده است که در نمودار زیر قابل مشاهده است.
اما این زیان انباشته تنها با پرداخت تسهیلات جدید یا ابطال تسهیلات قبلی قابل جبران است. صنعت خودرو نمونه انگشت شماری از مشاغلی است که با مدیریت دولتی زیان انباشته ای را متحمل شده اند و این زیان ها به عنوان تورم از جیب مردم بیرون می رود.
کارآفرینی عمومی مانع رشد اقتصادی است
در دنیای امروز خلاقیت و نوآوری مهمترین اهرم برای رشد اقتصادی کشورهاست. اما مواردی مانند بوروکراسی فرسوده دولتی، فرهنگ کارمندی در شرکت های دولتی و غیره. همگی سم های کشنده ای برای انگیزه های خلاقانه و نوآورانه هستند. بنابراین اشتغال عمومی یکی از مهمترین موانع رشد و توسعه اقتصادی است. در حالی که اقتصادهای دارای عاملیت بخش خصوصی مولد، علاوه بر نظارت و مشوق های دولتی، می توانند بیشترین خلاقیت را از خود نشان دهند. با این حال، در اقتصادهای ایالتی، رهبران کسب و کار توانایی خود را برای خلاقیت و نوآوری به دلیل محدودیت آنها به دستورالعمل های سلسله مراتب اداری و عدم ریسک پذیری به دلیل اقدامات قانونی از دست داده اند.
متاسفانه در سال های اخیر جلب مشارکت اقتصادی مردم مورد بی توجهی مسئولان قرار گرفته است. در عین حال مشارکت مردم در تمامی امور مربوط به اداره کشور یکی از محورهای نظام فکری اقتصادی مقام معظم رهبری است. وی همچنین در سخنان نوروزی خود در حرم رضوی با اشاره به اینکه «باید در نحوه جلب مشارکت مردم در همه زمینه ها تجدید نظر کنیم». مشارکت اقتصادی مردم در دهه های گذشته به دلیل وابستگی کشور به درآمدهای نفتی و تک تولیدی پیشرونده اقتصاد کشور به حاشیه رفته است. همچنین تاثیر بسزایی در کاهش توان ملی، حساسیت اقتصاد به تحریم ها و… داشت. متأسفانه امروزه به دلیل سطح بالای رهبری دولت، بیش از 60 درصد واردات کشور تنها از 3 کشور چین، امارات متحده عربی و عراق انجام می شود که خود زنگ خطر امنیت ملی محسوب می شود. اما اگر بخش خصوصی مولد جایگزین دولت در این زمینه می شد، این وابستگی اقتصادی کشور به چند کشور محدود رخ نمی داد.
بازگشت به کرسی حاکمیت اقتصادی با کاهش دستورات دولت
متأسفانه در کشور ما مخالفت با دخالت دولت در اقتصاد به اشتباه به عنوان نئولیبرالیسم یعنی واگذاری اقتصاد به دست بازار آزاد تعریف شده است. این تعریف ضعیف باعث شده است که افکار عمومی نسبت به خروج دولت از مدیریت اقتصادی نگرش منفی داشته باشند. این در حالی است که بر خلاف این تصور، کاهش دخالت دولت در اقتصاد می تواند امکان سیاست گذاری اقتصادی را افزایش دهد. دولتهایی که به دلایلی از جمله ایجاد تضاد منافع بین رهبران کسبوکار و سیاستگذاران در دولت، نفع دولت در ارائه رانت به صنایع خود با عملکرد ضعیف و غیره از مشکل کارآفرینی رنج میبرند، این امکان را از دولت سلب میکنند. تدوین سیاست های پویا در راستای رشد اقتصادی
بنابراین، تصدی دولت برخلاف تصور مردمی که آن را افزایش قدرت دولت می دانند، منجر به تضعیف قدرت سیاسی دولت می شود. در مقابل، کاهش مأموریت دولت می تواند چابکی و پویایی دولت را در حکمرانی اقتصادی بهبود بخشد و آن را به کرسی حکمرانی اقتصادی بازگرداند. در حال حاضر متأسفانه دولت به جای تمرکز بر ارتقای کیفیت سیاست گذاری اقتصادی، با انبوهی از شرکت های زیان ده با هزاران هیئت مدیره ناکارآمد سر و کار دارد.
نتیجه
در این تبصره به اختصار از تصدی به عنوان یکی از کانون های ناکارآمدی سال های اخیر یاد شده است. در واقع، ما به دنبال نشان دادن رابطه معکوس بین ظرفیت توانمندسازی دولت و ظرفیت کنترل دولت بودیم که در تضاد با انتقادات دوستان غیر روحانی است که کاهش در تصرف قدرت دولتی را مترادف با نئولیبرالیسم یا رهایی اقتصاد تعریف کردند. در حالی که کاهش دوره تصدی دولت می تواند به افزایش قدرت نظارت دولت و بازگرداندن دولت به مقر حاکمیت اقتصادی خود کمک کند. علاوه بر این، کاهش اشتغال عمومی را می توان به عنوان ابزاری برای کاهش همزمان تورم و تسریع رشد اقتصادی با حذف صنایع زیان ده، جلب مشارکت اقتصادی مردم، افزایش خلاقیت و نوآوری و تحقق شعار دانست.
* محمد دلگشای فر – پژوهشگر اقتصاد
absnews