فقدان آزادی های اجتماعی، رونق اقتصادی و حسن اخلاقی را که منشأ اصلی آن شیوه حکومت داری در ایران و روابط غیرمنطقی و غیرانسانی رهبران با مردم است محکوم و بر وفاداری آنان به علمای مترقی و متدین متعهد و متدین به شدت تأکید کرد. پیوند ناگسستنی آنها با اسلام.
این آگاهی جهانی از خصوصیات جهانی بودن تظاهرات ملی و یکپارچگی آنها در مخالفت و اعتراض به حکومت است. مردم ایران امروز بیدار شدند. گسترش و نتیجه مبارزات آنان که در همه سطوح با عشق به آرمان های انسانی اسلام همراه است مؤید این بیداری و آگاهی است.
رژیم ایران باید بداند که نه تنها اکثریت مردم ایران، بلکه همه کسانی که در سطح جهانی با ایران سروکار داشته اند، ماهیت قضایای کشور را می دانند و به خوبی از فقدان آزادی ها و حقوق مدنی انسان در این زمینه آگاه هستند. کشور. وقتی سخنان دیپلمات های ایرانی در اتریش را می شنوند که اعتراضات اخیر در ایران را عامل وجود آزادی می داند و معترضان مخالف آزادی هستند! آنها متحیرند که واکنش حکومت آزادیخواه و دمکراتیک ایران به این اعتراضات چه بوده است؟ آیا او به پلیس دستور داد تا همانطور که در کشورهای آزاد مرسوم است از تظاهرکنندگان محافظت کند؟ یا آنها را به خشونت آمیزترین وجه مورد آزار و اذیت قرار دهد و حتی عوامل ذیصلاح را برای تخریب و سرکوب تظاهرات و تظاهرکنندگان تشویق و ترویج کند و کسانی را که در انجام این مأموریت ضعف و تردید نشان داده بودند، توبیخ کند؟
مردم در سراسر جهان می گویند که اعتراضات دلیلی برای آزادی است که با گلوله و رگبار بمباران دولت پاسخ داده نمی شود و ده ها کشته و مجروح و صدها اسیر و اسیر و تبعید بر جای نخواهد گذاشت. حکومت ایران می تواند این اعتراضات را دلیل وجود آزادی بداند که ناشی از ظلم و فشار بیش از حد نیست. وقتی تظاهرات کاملا مسالمت آمیز قم با این جنایات وحشیانه مواجه می شود و وقتی مراسم ترحیم شهدای قم در تبریز با این خشونت های بی عقل سرکوب می شود و وقتی بزرگداشت شهدای تبریز در قم، یزد، جهرم، اهواز برگزار می شود. ، و غیره. منجر به خشونت کم و بیش مشابه می شود. چگونه ممکن است یک مقام خجالت نکشد که وجود آزادی و دموکراسی را به چنین اعتراضات سرکوب شده ای نسبت دهد که در آن غیرنظامیان غیرمسلح با سلاح های پلیس پاکسازی می شوند؟
در بزرگترین شهرها و در بسیاری از شهرهای کوچک و حتی در مناطق دورافتاده، ابراز انزجار و انزجار از نحوه عملکرد رهبری ایران بیسابقه بوده است. در بیشتر این شهرها، مردم این انزجار و نفرت را در بزرگترین جوامعی که تا به حال در آنجا زندگی کرده اند، ابراز کرده اند و همه اقشار از دانشجو گرفته تا مذهبی و روشنفکر گرفته تا کارگران، کشاورزان، صنعتگران و حتی کارمندان دولت و مزدبگیران هستند. همسو با علمای بزرگ دینی که همین جمله را تکرار کرده و وضعیت کنونی ایران و نظام منتهی به آن را تقبیح کرده اند.
آنچه در ادامه می خوانید، نامه حضرت آیت الله خامنه ای به آیت الله صدوقی است که در تاریخ 18 فروردین 1357 در کتاب «شرح اسم» به نگارش درآمده است و تصاویر این نامه به تازگی توسط پژوهشکده مطالعات و تحقیقات سیاسی منتشر شده است.
بر مبارک پوشیده نیست که این وقایع که چهل روز متوالی به طور مستمر رخ داد و در سراسر کشور و در مقیاس وسیع گسترش یافت، دو مشکل اساسی را آشکار می کند و دو تصمیم تعیین کننده را آشکار می کند: مشکل اول نارضایتی حکومت ایران از خودآگاهی ملت و تصمیم به سرکوب مردم و به ویژه عناصری که آنها را در این آگاهی و درک اوضاع یاری می کنند. و دومین مسئله نارضایتی ملت از این نظام ستمگر و تصمیم به اتمام کار و شکستن طنابی است که هر لحظه بر گردنش محکم می شود و گلویش را محکمتر می کند.
در ارتباط با درک این واقعیت است که یکی از سخنگویان رژیم در مصاحبه با مبارزین در تظاهرات اخیر، خطاب به روحانیون، طلاب، تجار و صنعتگران، ضمن تلاش برای به دست آوردن دل این گروه ها با لحنی تملق آمیز، با لحنی تملق آمیز تلاش می کرد. او خاطرنشان می کند که همه این گروه ها در عملیات مخالفان علیه این دستگاه شرکت داشته اند.
اگرچه سخنگویان رژیم ایران در بخشنامه و بخشنامه ای بر تعداد معترضان و مخالفان حکومت اقلیت تاکید می کنند و حتی برخی از آنان به صورت کودکانه مدعی شده اند که معترضان و قیام کنندگان تبریز از آن سوی مرز به ایران آمده اند. حقایق مشکوک است نمی توان نشان داد و نشان خواهد داد که محتوا درست برعکس است.
در این رویارویی – مانند همه دعواهای حاکمان و ملت ها – حق ملت است و قدرت در جای خود در موضعی شرورانه و قهری قرار دارد.
همین که دستگاه حاکمه به ستیز و کینه توزی با ملت خود برخاسته است برای محکومیت آن و اثبات بطلان و بی عدالتی آن کافی است.
هیچکس در ایران شک ندارد که سازمان جدید ضد مردمی به نام «کمیته اقدام ملی» همان دستی است که در قم، تبریز، یزد، جهرم و اهواز دست به کشتار زد. همه می دانند که ملت تظاهرات ضد حکومتی راه انداخته و بر آن پافشاری کرده است، پس کدام ملتی دیگر می خواهد با ملت ایران وارد جنگ شود و صداها را در گلویشان خفه کند؟ تردیدی نیست که مقاماتی چون نیروی انتظامی و ارتش در مقابل ملت و برادرکشی و بی گناهی کارایی لازم را پیدا نکرده اند. و می توانند ترورهای فردی خود را تحت عنوان «کمیته اقدام ملی» انجام دهند. “
حضرت مستطاب آیت الله آقای حاج شیخ محمد صدوقی یزدی دامت برکاته.
وقتی این را با اجتماع عظیم مردم در قم، تبریز، تهران و سایر شهرها مقایسه میکنند، میبینند که چگونه با اشارهای به پیشوایان مذهبی، اقشار مختلف مردم در مجالس و مساجد گرد هم میآیند یا در خیابانها راه میروند. ، یا در فروشگاه ها و کارگاههایشان را میبندند یا کلاسها را ترک میکنند، خودشان از ته دل تشخیص میدهند که اپوزیسیون قدرت یک اقلیت گمراه نیست، بلکه اکثریتی آگاه، مصمم و زمانشناس از موقعیت شکننده حکومت ایرانی است. و از امیال جهانی خود استفاده می کند و خشم مهار شده خود را بروز می دهد.
افراد زیادی در سراسر جهان هستند که انگیزه و تمایل ملت ایران به این اعتراضات را می دانند. آنها می دانند که یک ایرانی می خواهد به جهانیان اعلام کند که در کشورش آزادی، عدالت اجتماعی و احترام به کرامت انسانی وجود ندارد و مصمم است در برابر این رویه ظالمانه اقدام کند.
برداشت واقع بینانه ایرانیان و بسیاری دیگر از سراسر جهان از ایران باعث می شود هر اقدامی که دولت برای توجیه زمان خود به کار می گیرد، برای ناظران ایرانی و بی طرف خارجی به عنوان تلاشی برای تحریف حقایق جلوه کند. به این ترتیب ظلم ادامه می یابد.
آنها مدافعان و حامیان حکومت هستند که تعدادشان آنقدر کم است که حتی نمی توان از یک اقلیت نام برد. مقامات دولتی می دانند که دولت وقتی می خواهد مردم را به نفع خود بسیج کند و جامعه ای تشکیل دهد، تا جایی که مجبور است حتی پایین ترین کارمندان خود را تهدید یا فریب دهد، با چه مشکلاتی مواجه است.
“به خاطر خدا
در نهایت یاد و خاطره شهادت برادران یزدی را مقدس و مقدس میدانم و از خداوند متعال عزت، سربلندی و توفیق جنابعالی و سایر علمای توانمند و متعهد یزد را که در پناه و یاری و همنشینی با ایشان بودند خواستارم. مردم. آن سمیع مجیب. سلام بر شما و پرستندگان صالحین. 20 فروردین 1357 ایرانشهر. سید علی خامنه ای».
ما از قبل می دانیم و مطمئن هستیم که این اقدام نیز محکوم به شکست است و چنین اقدامات مذبوحانه ای نمی تواند آب از دست رفته به جو را برگرداند و آبروی نظامی را ایجاد کند که همیشه در برابر مردم ایستاده است و هرگز نخواسته آن را بگیرد. اراده و قدرت ملت .
دولت ایران که دشمنی خود با ملت و بی اعتمادی و نفرت ملت نسبت به خود را دلیل روشنی بر بی عدالتی خود می بیند، عجله دارد و با روش های ظالمانه و ناشیانه سعی در تحریف واقعیت موجود در سطح جهانی دارد. -روابط ملت تظاهر به اینکه ایران گونه ای دیوانه است. بلندگوهای نظام حکومتی مدام سعی می کنند مردم را حامی خود جلوه دهند و این همه اعتراضات گسترده عده ای به حکومت و چون همه رسانه های ایران و چند خبرگزاری خارج از آن را دارند. فکر می کنند که در این زمینه با موفقیت کار می کنند. غافل از اینکه کار این مراحل را پشت سر گذاشته و فریاد خشم مردم مرزهای ایران را درنوردیده و به گوشه و کنار رسیده است.
به گزارش ای بی اس نیوز، در روز 9 فروردین 1357 که مردم شهرهای مختلف ایران مراسم اربعین شهدای شهرهای دیگر را جشن گرفتند، مردم یزد نیز به مناسبت اربعین شهید تبریز تظاهراتی برگزار کردند که به شدت توسط ارتش سرکوب شد. رژیم پهلوی. چند روز پس از حادثه خونین یزد، آیتالله صدوقی در نامهای کوتاه به آیتالله خامنهای از ایشان خواست تا در جریان امور جاری کشور با ایشان تماس بگیرند. از این رو حضرت آیت الله خامنه ای نیز تصمیم گرفتند دیدگاه خود را در مورد اوضاع کشور در قالب نامه ای بنویسند.
با کمال تأسف متوجه شدیم که شدت و خشونت پلیس و افراد ناشناس، کسانی که برای خدمت به مردم به میدان می آیند، باعث کشته و زخمی شدن مسلمانان یزد و جراحات عمیق و خونین مردم شده است. فاجعه قم و تبریز ملت وارد شده بود، ضربه ای عمیق تر و خونین تر به یزد و جهرم و چند شهر دیگر. این ضایعه را به حضرتعالی و همه علمای متعهد که معلمان اخلاق و انسانیت هستند تسلیت عرض می نماییم.