به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری ای بی اس نیوز؛ بی توجهی به اصل «مدیریت واحد – مسئولیت واحد» همواره در مدیریت و تصمیم گیری جزیره ای آشفتگی ایجاد کرده و به بخش های مختلف اقتصادی کشور آسیب وارد کرده است. واگذاری مسئولیت، اظهار نظرهای متناقض در مورد همان پدیده و فرار از مسئولیت، اتفاقات نامطلوبی است که به دلیل بی توجهی به اصل مدیریت هر واحد، همواره در همه جای مدیریت شاهد بوده و هستیم. شکر نیز از جمله کالاهایی است که در سال های اخیر به دلیل مدیریت نامناسب زنجیره ارزش، دستخوش تصمیمات نامناسبی شده که آثار نامطلوب آن به گوش تولیدکننده و مصرف کننده رسیده است.
چغندر قند و نیشکر که برای تولید شکر کشت می شوند، 15 درصد از کل تولیدات کشاورزی کشور را تشکیل می دهند. به طور متوسط سالانه 2 میلیون تن شکر سفید در کشور مصرف می شود که 1.2 میلیون تن آن در داخل کشور تولید می شود. این شواهد نشان می دهد که شکر هم در بین محصولات کشاورزی و صنایع تبدیلی و هم در سبد غذایی مصرف کنندگان نقش مهمی دارد.
اما زنجیره شکر روزهای سختی را در اواسط دهه 1980 سپری کرد تا عملکرد واحدهای تولیدی برای خودکفایی و کاهش واردات محصولات استراتژیک در دولت جدید کاهش یابد که در اکتبر 2014 ارائه شد: «در محصولاتی مانند «ما نخواهیم کرد. شکر وارداتی کمتر از یک ماه پس از سخنرانی وزیر جهاد، حسین یونس سینکی، معاون وقت وزیر بازرگانی، از کاهش 67 درصدی تعرفه واردات شکر سفید از 150 درصد به 50 درصد برای تنظیم بازار خبر داد. علیرغم کاهش تعرفه واردات شکر سفید به 50 درصد، به دلیل بی اثر بودن این تغییر در افزایش واردات و کاهش قیمت، معاون وزیر بازرگانی 6 ماه بعد در اردیبهشت 84 مجدداً از کاهش تعرفه واردات به کمترین میزان خبر داد. از 4 درصد این مسئول در عین حال از لغو یارانه تولید کارخانه های قند خبر می دهد. میرکاظمی وزیر بازرگانی وقت نیز واردات را تنظیم بازار و حمایت از مصرف کننده دانست و برای پنهان کردن آثار بد این تصمیمات بر تولید گفت: با آزادسازی واردات شکر، سرمایه گذاری در استخراج شکر انجام شد. بخش افزایش خواهد یافت.»
با حذف حمایت های دولت از تولید شکر داخلی و ایجاد جاذبه های اقتصادی برای واردات این محصول، تجار دست به کار شدند و مقادیر زیادی شکر وارد بازار کردند. تا جایی که تولیدکنندگان مختلف مانند جعفر صیادشیرازی، مدیرعامل کارخانه قند شیروان نسبت به این روند معترض و خواستار جلوگیری از واردات بی رویه شکر به کشور هستند. شدت واردات به حدی است که حتی پیتر دوچه، کارشناس صنعت نیشکر آلمانی نیز در حاشیه نمایشگاه فناوران متخصص درباره صنعت نیشکر ایران گفت: شرکت های نیشکر ایرانی به دلیل اینکه واردات شکر به ایران زیاد است، کارخانه ها هنوز وارد نشده اند. بتوانند خود را خوب بفروشند، قوی تر شوند.» حسین محمدزاده، کارشناس صنعت قند معتقد است که میزان شکر وارداتی در سال 1394 معادل 5 سال مصرف در کشور بوده است.
در این بین وضعیت تنظیم بازار جالب به نظر نمی رسید. با وجود واردات گسترده شکر توسط وزارت بازرگانی برای تنظیم بازار، مشخص شد کاهش 30 درصدی قیمت جهانی شکر در نیمه اول سال 2015 هیچ تاثیری بر بازار داخلی نداشته است. بازرگانان با استفاده از ارزانی شکر وارداتی از مزایای این ارزانی با مردم شریک نشدند. و وزارت بازرگانی که پیش از این تنها از منافع مصرف کننده صحبت می کرد و به این بهانه به تولیدکننده فشار می آورد، این بار برخلاف ادعای تنظیم بازار، منافع واردکنندگان را بر منافع مصرف کنندگان ترجیح داد و از آن استفاده نکرد. اقدام برای کاهش قیمت ….
این میزان واردات باعث فاجعه در خط تولید شکر شد. منوچهر خسروی قائم مقام کارخانه قند شهرکرد از مشکل نقدینگی این کارخانه به دلیل وجود 20 هزار تن شکر بدون مشتری در انبارهای این کارخانه خبر داد. به دلیل مشکل کارخانجات مشکلات زیادی برای کشاورزان نیشکر و چغندرقند به وجود آمد. روح الله علیدادی یکی از چغندرکاران شهرستان اقلید گفت: امسال – 1395 – فقط چغندر کاشته بودم و هزینه زیادی برای کشت آن هزینه کرده بودم و بدهکار بودم و نزدیک به 35 میلیون تومان چغندر تحویل دادم. کارخانه های مختلف قند در استان فارس، اما هنوز حقوقی به من پرداخت نشده است، هر وقت برای دریافت مطالبات خود به کارخانه ها مراجعه می کردم، مسئولان می گفتند آنقدر شکر از کشورهای دیگر با قیمت پایین وارد می شود که دیگر نیازی به واردات نیست. محصولات کارخانه ما و اینکه تا شکری که تولید می کنیم به فروش نرسد پولی وجود نخواهد داشت.
واضح است که افزایش 14 برابری واردات در سال 1394 نسبت به دو سال قبل باعث کاهش 56 درصدی تولید و از بین رفتن نیمی از ظرفیت تولید کشور شده است. همه این اتفاقات در حالی رخ داد که محمدرضا اسکندری وزیر وقت جهاد کشاورزی از یک سو به دنبال افزایش تولید و توقف واردات با افزایش بهره وری بود و میرکاظمی وزیر بازرگانی وقت به دنبال تنظیم بازار از طریق افزایش بهره وری بود. ایجاد مزیت برای تجار هر یک از وزرا در جزیره ای جداگانه مدیریت و تصمیم گیری کردند و نتیجه این هرج و مرج مدیریتی، ناامیدی و از دست دادن صنایع و کشاورزان در زنجیره تولید شکر و در نتیجه خروج آنها از شرکت و از دست رفتن ظرفیت این شرکت بود. زنجیر در کشوری که به من دادی
نتیجه این سبک ناهماهنگی و سوء مدیریت در بدنه نادرست دولتی در نهایت منجر به اعتراض جدی نمایندگان مجلس و ۱۵۷ نماینده مجلس در پایان سال ۱۳۹۴ و پس از زیان شدید صنعت قند و شکر شد و به عنوان نوشدارویی پس از درگذشت سهراب طی نامه ای به این کشور به اعتراضات جدی نمایندگان و ۱۵۷ نماینده مجلس منجر شد. رئیس جمهور به واردات بی رویه شکر اعتراض کرد. سخنان حجت الاسلام میرتاج الدینی در اردیبهشت 1386 نشان می دهد که با وجود واردات بی رویه و مخرب، بازار تنظیم نشده بود، وی گفت: علیرغم حجم بالای واردات شکر و کاهش تعرفه واردات این شکر تولیدی در سال گذشته و با توجه به … کاهش قیمت جهانی شکر، قیمت بالای خرده فروشی آن در بازار داخلی جای سوال دارد. علت مشکلات تنظیم بازار به دلیل اختلال در تنظیم بازار در سخنان جاسم ساعدی نماینده شوش در خرداد 1395 نهفته است: وی با غیرقانونی خواندن واردات شکر به کشور، شرکت بازرگانی دولتی و بخش خصوصی را به رانت خواهی آشکار در این زمینه متهم می کند.
اگر به تاریخچه داستان فاجعه بار صنعت شکر در اواسط دهه 1980 نگاهی بیندازیم، مشخص می شود که تنظیم بازار در سمت واردات تنها به صورت محدود و موقتی می تواند موثر باشد و اگر این واردات باعث آسیب به تولید داخلی شود. ، باعث التهاب بازار خواهد شد. این اتفاق می افتد که هیچ وارداتی با کاهش التهاب بازار مخالفت نمی کند، به راحتی قابل کنترل نیست. در چنین شرایطی نه تنها واردات کمکی به کاهش این اشتعال نمی کند، بلکه کالاهای وارداتی با قیمتی مشابه بازار ملتهب به فروش می رسد و خود این واردات به رانت دیگری تبدیل می شود. بنابراین، تنها راه پایدار، تنظیم بازار، تقویت تولید ملی در سمت تولید است که با ارتقای تولید و تضمین بازار بلندمدت میتواند به طور پایدار و علاوه بر آن امنیت شغلی تولیدکنندگان را حفظ کند و واردات تنها ممکن است. موثر در کاهش التهاب گذرا
وجود یک نهاد تجاری مستقل از تولید یکی از عواملی است که همواره رویکرد گسترده واردات را در تنظیم بازار تقویت کرده است. تا قبل از سال 1390 وزارت بازرگانی نماد اجرای این اقدامات تخریبی بود که پس از سال 1390 با وزارت صنعت و معدن ادغام شد و در سال 1391 مسئولیت تنظیم بازار و واردات محصولات کشاورزی به این وزارتخانه واگذار شد. وزارت جهاد در نیمه دوم دهه 90 تلاش دولت برای اصلاح این وزارتخانه آغاز شد، اما به دلیل عدم حضور کارشناسان و مخالفت شورای نگهبان، این تلاش ها بی نتیجه ماند. در آخرین اقدام دولت به جای تشکیل وزارت بازرگانی خواستار تشکیل سازمان بازرگانی و تنظیم بازار شد.
در لایحه قانونی تشکیل این سازمان ابتدا تنها شرکت بازرگانی دولتی و سازمان حمایت از مصرف کننده و تولیدکننده به این نهاد منتقل می شود اما بر اساس مجوزی که در پیش نویس قانون داده شده است، کلیه ساختارهای مرتبط با تجارت مجاز به انتقال به این نهاد هستند. سازمان جدید این لایحه نوید تشکیل ساختاری مشابه در وزارت بازرگانی را می دهد که این بار معاونت زیر نظر ریاست جمهوری خواهد بود. این ساختار بسیار خطرناکتر از وزارت بازرگانی است زیرا از کنترل مجلس بر برنامه ها و اقدامات خود فرار می کند.
تشکیل سازمان بازرگانی و تنظیم بازار نمادی از تنظیم بازار از طریق واردات است و همانطور که گفته شد این رویکرد تمامی سیاستهای تقویت تولید را ناکارآمد میکند. این اقدام مصداق بی توجهی به اصل مدیریت واحد، مسئولیت واحد است و در درازمدت علاوه بر آسیب رساندن به تولید، نمی تواند در تنظیم بازار نیز موفق باشد.