برادر مهتاب اعدام می شود! / جنایتی که برادری در محوطه دانشگاه مرتکب شد

به گزارش رکنا، جلسه رسیدگی به این پرونده از شامگاه 19 اسفند 1397 آغاز شد و صدای درگیری چند مرد و یک زن در مقابل خانه ای در محوطه دانشگاه شنیده شد و در این دعوا یک مرد سالخورده متوسط ​​مرد. به نام امیر چاقو او را به بیمارستان منتقل کردند.

در جریان بررسی ها مشخص شد دختری به نام مهتاب به همراه برادر ناتنی خود نیما باری بررسی او پیش نامزدش به نام کامران رفته بود، باوی درگیر شد و درگیری با مجروح شدن ناپدری کامران به پایان رسید. مرد میانسال در بیمارستان تحت مداوا قرار گرفت اما ساعتی بعد به دلیل شدت جراحات جان باخت.

با مرگ مرد 60 ساله تحقیقات پلیس آغاز و مهتاب و برادر ناتنی اش نیما دستگیر شدند.

پلیس به تحقیق پرداخت و کامران در بازجویی ها گفت: مدتی پیش با مهتاب آشنا شدم و نامزد کردیم. اما چون با هم اختلاف داشتیم خواستم نامزدی را به هم بزنم. ساعت دو و نیم مهتاب و برادر ناتنی اش نیما به خانه ما آمدند و شروع به داد و فریاد کردند. هدیه داده بودم، ضربه ای به دستم زد و مجروح شدم. “. برادر ناتنی اش هم به من حمله کرد. در همین لحظه پدر شوهرم که صدا را شنیده بود جلوی آپارتمان آمد. اما مهتاب و نیما به او حمله کردند و او را کشتند و کشتند.

در حالی که این ادعا از سوی کامران مطرح شده بود، مهتاب و برادر ناتنی اش خود را بی گناه اعلام کردند و کامران را عامل آن معرفی کردند.

آنها مدعی شدند در این درگیری کامران به دلیل کینه ای که از پدرشوهرش داشته به وی چاقو زده است.

متهمانی که یکدیگر را متهم به این جنایت کرده بودند، با اتهام مشارکت در قتل، پرونده آنها برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و پای میز محاکمه قرار گرفتند.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه، والدین دم درخواست انتقام را مطرح کردند و گفتند که می خواهند حقیقت آشکار شود تا بدانند قاتل واقعی کیست.

بنابراین نیما پا به کفش متهم گذاشت و گفت: «می دانستم خواهرم و نامزدش مدتی است که با هم دعوا می کنند. آخرین باری که مهتاب با کامران تلفنی صحبت کرد و عصبانی بود ساعت دو نیمه شب بود که خواهر شوهرم مانده بود. خونه که برم پیش کامران.. به همین دلیل با او به آنجا رفتم و قصد داشتم میانجیگری کنم، اما وقتی کامران و ناپدری اش با هم درگیر شدند، درگیری بین ما بالا گرفت و کامران با ناپدری اش درگیر شد و او را با چاقو زد.

مهتاب نیز با تایید صحبت های برادر ناتنی خود مدعی شد که وی در قتل نقشی نداشته و برای تسویه حساب به بیرون از خانه نامزدش رفته است.

دختر گفت: نامزدم همیشه از ناپدری‌اش متنفر بود و زمانی که دعوا می‌شد امیر را به خاطر کینه قدیمی‌اش با چاقو زد.

اما وقتی کامران به جای متهم ایستاد، مهتاب و نیما را دروغگو خواند و گفت: آن شب نامزدم و برادر ناتنی اش جلوی در آمدند تا حسابشان را با من تسویه کنند. آنها به من حمله کردند و حتی مهتاب با چاقو به دستم زد که مجروح شدم پدرشوهرم جلو آمد اما با پدر شوهرم درگیر شدند و او را زیر چشمانم کشتند. اما حالا با دروغ می خواهند مرا مقصر قتل بدانند. من در این مورد بی گناهم.

در پایان جلسه قضات به شور آمدند و با توجه به شواهد موجود نیما را به قصاص محکوم کردند. کامران و مهتاب از هرگونه دخالت در این جنایت تبرئه و آزاد شدند.