اخبار ورزشی امروز

شصت سالگی مورینیو: خارق‌العاده‌ی از مد‌افتاده!

در دهه های 1970 و 1980 همه می خواستند یک بازیکن حرفه ای باشند، من متوجه شدم که استعداد من در آن سوی فوتبال است.این بخشی از صحبت های مورینیو در مستند صدای مربیان است که در یکی از اپیزودهای آن دوران پربیننده یک مربی با هشت لیگ و پنج جام اروپایی به تصویر کشیده شده است.

او لیورپول را رد کرد و چلسی را انتخاب کرد و در اولین کنفرانس خود را خاص دانست و بدین ترتیب برای همیشه «خاص» شد. سه سال در اولین حضورش در استمفورد بریج، دو جام لیگ برتر و در مجموع هفت جام، اگر جام و سوپرکاپ را هم در نظر بگیریم. و البته صحنه ای که حتی کمپانی های هالیوودی هم از حضور در آن پشیمان نخواهند شد. مورینیو او به دلیل صحبت های اثبات نشده درباره بارسلونا و ریکاردو از هدایت چلسی مقابل بایرن مونیخ در مرحله یک چهارم نهایی محروم شد. همچنین به عنوان تنبیه شدید اجازه ارتباط با کادرفنی در جریان بازی را نداشت. با این حال، مورینیو در رختکن رختکن پنهان شد تا از طریق اعلامیه هایی که به طور منظم توسط دروازه بان تعویضی از رختکن استمفوردبریج – که قرار نبود او مربی آن باشد – توزیع کند، دستورالعمل هایی را صادر کند:مقامات یوفا به شدت تلاش کردند تا من را پیدا کنند، من شدیداً کلاستروفوبیک شدم، نمی توانستم نفس بکشم. شاید بخندی اما من جدی می گویم، فکر می کردم دارم می میرم.

شصتمین سالگرد تولد آقای خاص در دنیای فوتبال بهانه ای است برای مرور دوباره فراز و نشیب های مورینیو.

* بهترین در تاریخ کشور

ژوزه مورینیو روز پنجشنبه تولد 60 سالگی خود را جشن گرفت. مطمئناً هر هوادار واقعی فوتبال برای او آرزوی سالهای طولانی دارد، زیرا در این دوران باشکوه پرتغالی ها دیده و تماشا کرده ایم که یک فرد چقدر می تواند به فوتبال بیاورد. ظهور و سقوط، احترام و تکبر، نبوغ و حماقت، نوعی چالش که در تضاد با دستاوردهای واقع بینانه است.، جذابیت نافذ و تکبر دافعه. مورینیو خوب، بد و بد است، او آمیزه‌ای از ناهماهنگی است و نه تنها یکی از موفق‌ترین چهره‌ها، بلکه منحصربه‌فردترین در فوتبال جهان است.

زمانی که از لندن خسته شد، دوران جدیدی را در اینترمیلان خلق کرد. در اولین فصل خود (2008/2009)، او قهرمان سوپرکاپ ایتالیا و اسکودتو شد و فصل بعد نراتزوری را به اولین باشگاه ایتالیایی در تاریخ تبدیل کرد که سه گانه را به دست آورد. از جمله، در راه قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، مقابل تیم سابقش چلسی ایستاد، بارسلونا را زیر نظر جوزپه مه آتزا و بایرن را در فینال شکست داد. این آخرین بازی او با اینتر بود، جایی که او به یک اسطوره تبدیل شد، سپس او می خواست در اسپانیا ثابت کند که رئال مادرید برای او ساخته شده است:وظیفه من شکستن سلطه بارسلونا بود، من بیشتر از همیشه در رئال کار کردم.” مورینیو با قهرمانی در سوپرکاپ اسپانیا و لالیگا با رکورد 100 امتیاز و 121 گل این وظیفه را انجام داد، اما در سه فصل نتوانسته است به رئال ابدی دست یابد. هدف قهرمانی در لیگ است. قهرمان اروپا نیامده است.

1796120

مورینیو شخصیتی است که یا دوستش دارید یا از آن متنفرید. در هر صورت، وقتی داستان او تمام شود، هر دو پشیمان خواهند شد. زیرا مردی که تاریخ می نویسد و همه تعصبات را از بین می برد بدون اینکه حوصله «آویز کردن» به مربیان رقیب و پنهان شدن در رختشویخانه را برای پیروزی داشته باشد، مطمئناً دیگر تکرار نخواهد شد.

* رقابت با ونگر و گواردیولا

او در دو سال و نیم با پورتو همه چیز را به دست آورد. دو قهرمانی ملی، جام یوفا (لیگ اروپا فعلی) و سوپرجام پرتغال، فقط مقدمه بودند. مورینیو برخلاف باور، انتظار و دیدگاه واقع بینانه، در فصل 2003/2004 به چیزهای غیرممکن دست یافت و قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را با پورتو جشن گرفت. نه نقل و انتقالات بزرگ، نه تیم های ستاره ای، نه همه چیزهایی که بزرگان امروز را می سازند. در مرحله حذفی، او ابتدا سر الکس فرگوسن و منچستریونایتد را با صحنه نمادین یک حرکت 50 یاردی در خط اولدترافورد شکست داد تا گل پیروزی را جشن بگیرد. وقتی لیون، دپورتیوو لاکرونیا و موناکو در فینال به دست پرتغالی ها افتادند، همه درها برای مورینیو باز بود. او می گوید: دو پیشنهاد قرمز و آبی از انگلیس داشتم.

هدف این بود که در لیگ پرتغال زنده بمانیم، اما در اواسط فصل بعد تیم سوم کشور بودیم. در ژانویه 2001 رفتم، در آخرین تمرین بازیکنان مرا به آسمان پرتاب کردند. در واقع مرا به آغوش دنیای فوتبال انداختند“این بخشی از زندگینامه مورینیو است. حق با اوست چون او را به پورتو فرستادند.


کد خبر: 1867361
9 فوریه 1401 ساعت 05:00
748 بازدید

0نقطه نظر

در صدمین سالگرد تأسیس اتحادیه فوتبال پرتغال در سال 2015، مورینیو به عنوان بهترین مربی پرتغالی تاریخ این کشور انتخاب شد: کسب این جایزه در کنار تمام افراد مهم تاریخ فوتبال ما افتخاری باورنکردنی بود.

6

آمار مورینیو مقابل ونگر ده به هفت به نفع پرتغالی است اما در مقابل پپ گواردیولا نسبت منفی دوازده به هفت را ثبت کرد با این حال او خود را موفق تر از پپ می داند. او در مصاحبه ای با اشاره به اینکه گواردیولا در باشگاه های کوچکتر خود را ثابت نکرده است، گفت: “شاید باید باشگاه هایی را انتخاب کنم که هر مربی بتواند عنوان قهرمانی را کسب کند، اما من یک چالش را دوست دارم.”

در مجموع، مورینیو 25 جایزه تیمی را به دست آورده است و تنها مربی است که این جام را در هر سطح باشگاهی بین المللی به دست آورده است و چهار بار در پورتو، چلسی، اینترمیلان و رئال مادرید به عنوان بهترین مربی جهان انتخاب شده است.

1796119

مورینیو آرسن ونگر و پپ گواردیولا را سرسخت ترین حریفان خود می دید. همه می‌دانند که ونگر و مورینیو هرگز نمی‌توانند در آرامش باشند: «آیا آن مردم را دیده‌اید که خانه‌های دیگران را از خانه‌شان با دوربین‌های دوچشمی تماشا می‌کنند؟ خوب، ونگر یکی از آنهاست، او یک دمدمی مزاج است. همیشه در مورد چلسی صحبت می کنم. فکر می کنم این یک بیماری است.» این یکی از نقل قول های تاریخی مورینیو است.

برخلاف بسیاری از مدیران، او توپ را احساس نمی کرد زیرا هرگز بازیکن نبود، اما وقتی از او پرسیدند که آیا این برای او مشکلی ایجاد می کند، گفت:برای سوار شدن لازم نیست اسب باشیدپس از چند دوره نه چندان خاص در پست های مختلف در باشگاه های کوچکتر پرتغال، مورینیو به بارسلونا نقل مکان کرد و نقش دستیار مربی و مترجم را بازی کرد.لوئیس فن خال و یوهان کرایف گزینه های عالی برای مربی تازه کاری مانند او هستند. شانس او ​​برای نشان دادن آموخته هایش در بنفیکا بود. او باشگاه لیسبون را آغاز کار خود می داند و زندگی نامه خود را با عنوان “مورینیو” در این فصل آغاز می کند. نه چندان مشهور، پس از تنها 10 بازی او بنفیکا را به دلیل اختلاف نظر با بنفیکا ترک کرد. رئیس باشگاه و به لیریا رفت.

او به سفر کاری خود به مقصدی قدیمی ادامه داد. او با بازگشت به چلسی، 10 سال پس از اولین بازی خود در انگلیس، بار دیگر جام لیگ برتر را بالای سر برد. به زبان ساده، جایی که مورینیو است، جام‌هایی هست، همیشه بوده است. بار دوم او پس از درگیری با رومن آبراموویچ لندن را ترک کرد تا لیگ اروپا و یک جام دیگر را در تلاش برای تغییر شکل منچستریونایتد به دست آورد، اما بعداً به عنوان یک مربی رو به زوال شناخته شد که فلسفه فوتبالش کشتن بازی بود. اتوبوس از سبک های نوازندگی مدرن و خواسته های مخاطب عقب مانده است. اما مورینیو هم همینطور. او هرگز به زیبایی اهمیت نمی داد و فقط به نتیجه اهمیت می داد. تاتنهام تنها مقصدی بود که با او به خشکسالی جام پایان نداد و در فصل اول با رم عنوان کنفرانس را به دست آورد..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا