جمعه , ۲ خرداد ۱۴۰۴

اقدام سیاه پسر 15 ساله با دختر 17 ساله مشهدی در ویلای پدر چند میلیاردی اش

ارتباط نوجوان و دختر آنها و خانواده‌هایشان را به دادگاه آوردند تا قاضی درباره اتفاقات رخ داده قضاوت کند، زیرا خانواده دختر خواستار ازدواج آن دو هستند در حالی که پسر می‌گوید تحت تأثیر است. فیلم های پورنو من بودم، دختر را نمی شناسم.

پسر 15 ساله ای که با اعلام شکایت والدین یک دختر 17 ساله به کلانتری احضار شده بود، در کمال تعجب و ناباوری نحوه برخورد با دختر مذکور را در خیابان توضیح داد و به مشاور گفت. از کلانتری طرقبه: “هنوز نمی توانم اتفاقی که افتاده را باور کنم. من قصد نداشتم رابطه نامشروع داشته باشم و فقط از روی کنجکاوی که توسط بازی های پورن رایانه ای برانگیخته شده بود با این دختر دوست شدم.

من تنها فرزند خانواده هستم. به همین دلیل پدر و مادرم هر آنچه را که می خواستم برایم فراهم کردند. من به طرز عجیبی احساس غرور می‌کردم و همیشه می‌خواستم بهترین اسباب‌بازی‌ها یا وسایل راحتی را که دیگران آرزو می‌کردند داشته باشم.

به همین دلیل حتی لوازم التحریری که استفاده می کردم با سایر همکلاسی هایم متفاوت بود. مادرم در بسیاری از جشن های خانوادگی لوازم التحریر را که برای من خریده بود به سایر اقواممان نشان می داد و من در حضور خانواده به کار او می بالیدم.

سال اول دبیرستان بودم که دیدم برخی از دوستانم گوشی لمسی دارند و مخفیانه از بازی های رایانه ای خود استفاده می کنند، به همین دلیل پدرم به درخواست من یک گوشی لمسی گران قیمت برایم خرید. از آن روز به بعد، دوستانم فیلم های پورنو و بازی های رایانه ای زیادی را برای من بلوتوث کردند. دیگر به درس خواندنم توجهی نکردم و وقتم را در یک اتاق خصوصی به بازی های رایانه ای یا تماشای فیلم های مبتذل خارجی و تصاویر مستهجن گذراندم.

این تصاویر حس کنجکاوی عجیبی در من ایجاد کرد و افکار بدی به ذهنم خطور کرد تا اینکه حدود 2 ماه پیش با دختری آشنا شدم که مدعی فرار از خانه من در اطراف ویلای پدرم بود و با هم به ویلا رفتیم. . ما رفتیم. چون می دانستم پدرم تا آخر هفته به ویلا نمی آید، اجازه دادم این دختر چند روزی آنجا بماند. من هم هر روز ساعت ها با او می ماندم و غذا درست می کردم.

این دختر آخر هفته به خانه آمد و من دیگر او را ندیدم. حالا پدر و مادرش مدعی هستند که با این شرایط باید این دختر را به عقد رسمی خود دربیاورم، اما هنوز باورم نمی شود که تا کجا در گرداب فساد افتادم و سرنوشتم اینطور تغییر کرد.

من این دختر را نمی شناختم و فقط تحت تأثیر بازی های رایانه ای و تصاویر مستهجنی که سعی می کردم با او ارتباط برقرار کنم بودم.

منبع: خراسان

https://www.rokna.net/fa/tiny/news-879481>منبع:

خبرگزاری رکنا توسط سردبیران رکنا


اخبار خبرگزاری رکنا

درباره محمدصادق مجدی

پیشنهاد ما به شما

تولید کننده میز تحریر و میز کامپیوتر چوبی

تولید کننده میز تحریر و میز کامپیوتر چوبی

میز تحریر چوبی و میز کامپیوتر چوبی؛ قلب تپنده هر فضای کاری و آموزشی در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *