به گزارش رکنا، دقایقی بیشتر از صبح دیروز نمی گذرد که فریادهای دلخراش زن میانسال ساکنان خیابان شهید یوسف زاده محله خواجه ربیع را از خانه بیرون کشید.
وقتی مادرشوهرم رسید من هم او را با چاقو زدم و او برای فرار از پشت ساختمان به داخل باغ دوید چون از فریاد زن ها می ترسید! وقتی دیدم همسایه ها با فریادهای او بیرون می آیند، خودم را زدم بیرون و با او به بیمارستان منتقل شدم.
این نگاه مقام قضایی روند رسیدگی را تغییر داده و احتمال جعلی بودن « طلبکار سیاه پوش» افزایش یافته است. به همین دلیل مقام قضایی که پیش از این به اظهارات عروس 26 ساله مشکوک شده بود، دستور انتقال او به پلیس را صادر کرد و «فرشته» همچنان بر ارتکاب جنایت «قرض دهنده سیاه» اصرار داشت. تا حدود ساعت 8 صبح دیروز اما در مواجهه با پرسشهای فنی و انحرافی، ناگهان در دام تناقضگویی افتاد و دیگر نتوانست خود را از ورطه اظهارات نادرست بیرون بیاورد.
همسایه ها با دیدن این صحنه تکان دهنده بلافاصله با اورژانس تماس گرفتند و سعی کردند به عروس و مادرشوهر کمک کنند. دقایقی بعد نیروهای امدادی به محل رسیدند زیرا شوهر 63 ساله زن مجروح نیز غرق در خون بیرون از ورودی ساختمان افتاده بود.
وقتی وحشت کردم و از ساختمان 2 طبقه بیرون زدم و به سمت پارکینگ رفتم، ناگهان یکی از طلبکاران شوهرم را دیدم که کت مشکی پوشیده بود و با چاقو به سمت پدرشوهرم نشانه رفت!
سجادپور / خراسان
تحقیقات مقدماتی قاضی شعبه 208 بازپرسی عمومی و انقلاب حاکی از آن است که مرد 63 ساله بر اثر ضربات چاقو و جسم سخت به سر کشته شده است اما راز این جنایت در عروس بوده است. و همسر آشپز (کشته شد) بنابراین گروه جنایتکار به همراه مقامات قضایی برای رمزگشایی از این جنایت هولناک راهی بیمارستان شهید هاشمی نژاد شدند.
او که به سختی صحبت می کرد مایع تلخی را ذکر کرد و گفت: عروسم قبل از خواب به جای دارو مایع تلخی به من داد که متوجه شدم نخوردم! با این اظهارات بازجویی فنی زن 22 ساله توسط سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) برای ریشه یابی این جنایت تکان دهنده در حالی ادامه دارد که فرشته (متهم) مدعی است مایع تلخ دارویی بوده است. مادر شوهر همیشه می گرفت. مصرف می کرد…
آنها به سرعت به سمت خانه همسایه هجوم بردند و صدای جیغ های وحشتناکی که از حیاطشان می آمد شنیدند. خون از گلوی زن 58 ساله بیرون میآمد و عروسش نیز با فریاد زنان در حیاط، روی زمین افتاد و از حال رفت.
در آن زمان مادرشوهرم هم بیرون آمد و این مرد او را با چاقو مجروح کرد و از پارکینگ فرار کرد! اما من که خیلی ترسیده بودم همزمان با مستاجر طبقه بالای خانه پدرشوهرم بیهوش شدم و دیگر چیزی نفهمیدم.
این عروس 26 ساله که فرشته نام دارد در ادامه اظهارات خود افزود: شوهرم بیش از یک میلیارد تومان بدهی دارد و چک های بلامحل صادر کرده است به همین دلیل طلبکاران پس از فرار شوهرم اجازه نمی دهند بروم. حتی روی در و دیوار خانه پدری چیزهای بی ملاحظه می نویسند و ما را تحقیر می کنند.
ادعای این زن جوان زمانی محقق شد که تحقیقات کارآگاهان نشان داد در خانه آنها جمله ای با عنوان «این پول خوردنی نیست» وجود دارد. نوشته هم بود!
در حالی که به دستور قاضی ویژه قتل عمد، جسد مرد آشپزخانه برای مشخص شدن علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.دکتر صفری که از نحوه وقوع جنایت پرسید؟ او گفت: تخت ها را پهن کرده بودم تا با مادرشوهرم کنار هم بخوابیم، اما هنوز خوابمان نبرده بود که ناگهان متوجه فریادهای پدرشوهرم شدم که از سر کار به خانه می آمد. نیمه شب!
بنابراین در حالی که مقام قضایی به دنبال توصیف مرد سیاهپوشی که زن جوان درباره آن صحبت می کرد دستور رسیدگی دقیق به این حادثه را صادر کرده بود، ناگهان محل انتقال زن جوان و مادرشوهرش به مرکز درمانی. تغییر افکار و پیگیری سرنخ ها به شکل دیگری ادامه یافت زیرا تحقیقات قاضی ویژه قتل نشان داد زن 58 ساله قصد داشت از حیاط پشت ساختمان خارج شود اما عروس 26 ساله از راهرو وارد شد. ورودی پارکینگ و از آنجا گذشت.
در پی اعترافات متهمان این پرونده جنایی، بلافاصله گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس اداره قتل عمد) و با دستور قاضی قتل عمد مجدداً به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مراجعه و به تحقیق از پرونده 58 پرداختند. -سال مادرشوهر پرداخت کردند.
از سوی دیگر ماجرای این حادثه هولناک توسط نیروی انتظامی به قاضی ویژه قتل مشهد و از این رو به قاضی دکتر صادق صفری و جمعی از ماموران مجرب اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گزارش شد. ، در ساعات پایانی صبح به سمت بلوار شهید یوسف زاده حرکت کرد.
در این شرایط بود که مجبور شد اعتراف کند و راز این جنایت را فاش کند. وی گفت: شب قبل نزد بابام بودم چون شوهرم از آذرماه گذشته به دلیل چک های بلامحل متواری شده بود اما همان موقع احضاریه ای برای پدرم آمد که ناراحت شدم و نزد پدرم رفتم. از او بیشتر بخواهم، از او می خواهم که به من کمک کند تا از چنگال طلبکاران خلاص شوم! اما در حالی که می خواست وارد ساختمان شود، در ورودی خانه با او درگیر شدم و با چرخ گوشت و چاقو او را کشتم.
تحریریه ABS NEWS | ای بی اس نیوز