وقتی در اواخر تیرماه سال 58 به سمت خودم شلیک کردم، رئیس گروه امنیتی من به دلیل اینکه در ماشین سربی بود چندین گلوله خورده بود. بر اثر تیراندازی محافظانم دو نفر از فرقان متواری شدند و یکی از آنها به نام علی محمد شیرینلو دستگیر شد که در یکی از سلول های انفرادی که 7 روز اول ورودم به زندان اوین را در آن سپری کرده ام زندانی است. برخی از پاسداران که در اوایل اسفند 58 به اوین رسیدم پاسدار واحد بودند و مرا دوست داشتند و به من احترام می گذاشتند، به من گفتند که مهاجم من که جوانی گیلانی است در سلول شماره 7 انتهای خیابان است. . راهرو و می خواهد من را ببیند. با کمک نگهبانان، پنجره سلول او را در مسیر دستشویی باز کردم و او را دیدم.»[۳]
س: آنچه از رابطه گروه فرقان و سازمان مجاهدین خلق می دانید را بنویسید. ج: آنها رابطه نزدیکی دارند و می توانند در بسیاری از مسائل ملی به توافق برسند. پایگاه گروه فرقان شاخه ای از سازمان مجاهدین خلق است.
س: در کدام شاخه از مجاهدین خلق فعالیت داشته اید؟ ج: فرگان
در اسناد پرونده وی گزارشی حاوی تناقضات اظهارات وی در بازجویی ها وجود دارد که به 23 مورد اشاره کرده و در پایان با کمال تعجب می نویسد: «علیرغم تمامی اعترافات اولیه و تکذیب های ثانویه مبنی بر همکاری با گروه های مسلح که امروز در ایران فعالیت ضدانقلابی دارد، متهم در برگه ای که در واقع این آخرین اعترافات اوست و در آن از دادگاه و انقلاب اسلامی طلب بخشش کرده است و به صراحت می گوید که با مجاهدین خلق همکاری داشته است. ، فدائیان خلق و گروه فرقان، سپس می افزاید که در ترور نافرجام امیر انتظام نیز شرکت داشته و بر اساس این جنایات توسط انقلابی دادگاه محکوم شده است: «اسلامی استغفار کرد. نمونه ای از این اظهارات که در بازجویی های وی به چشم می خورد به شرح زیر است:
به گزارش گروه سیاسی ای بی اس نیوز، بهار و تابستان 1358 فصل ترور گروهک فرقان بود. از اردیبهشت تا اواسط تیر، قرنی، مطهری و هاشمی رفسنجانی ترور شدند و دومی ناکام ماند. در 20 تیرماه، چند روز پس از ترور موفقیت‌آمیز محمدتقی حاج ترخانی توسط فرقان، فردی به اتهام تلاش برای ترور عباس امیرانتظام که قرار بود یک روز بعد به عنوان سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی از کشور خارج شود، دستگیر شد.
روزنامه اطلاعات سوم تیرماه در صفحه اول خود با تیتر شکست توطئه ترور امیر انتظام توسط گروه فرگان به این ماجرا پرداخت. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، فرد دستگیر شده به دلیل مشاهده چندین بار در همان روز در اطراف منزل امیر انتظام سخنگوی دولت موقت و دو نفر همراه وی از سوی کارگروه نخست وزیری مظنون و دستگیر شد. ماشین آریا هم داشت فرار کرد. . فرد دستگیر شده که مسلح نبود خود را محمدعلی شیرین پور معرفی و اعلام کرد که از اعضای گروه فرقان بوده و قصد ترور امیرانتظام را دارد.
معاون دادسرای انقلاب مرکز در اردیبهشت 59 گزارش پرونده شیرین پور را با این جمله به پایان رساند: «در تحقیقات انجام شده مشخص شد وی دارای سابقه اختلالات روانی و شدید سیستم عصبی بوده و به مدت دو هفته در بیمارستان دکتر دکتر بستری بوده است. یک بیمارستان روانپزشکی چهارازی و مدتی در بیمارستان 501 نظامی مدارک در پرونده موجود است. ضمن اینکه وی نه تنها در گروه فرقان، بلکه در هیچ سازمان و گروهی نیز عضویت نداشته و تمامی اتهامات بی اساس است. در نتیجه شیرین پور سرانجام در 17 اردیبهشت 59 از زندان آزاد شد.
اما 22 سال بعد، عباس امیرانتظام در جلد اول خاطرات خود روایت های متناقض و متناقضی از این تاریخ ارائه می دهد. او ابتدا ادعا می کند که ماشینش توسط فرقانی ها سرنگون شده است و اینطور توضیح می دهد: «شب قبل از خروج از تهران، خودروی من که بدون من از مقابل چندین خودروی گارد در حال حرکت بود، مورد حمله سه نفره فرغان قرار گرفت و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. قرار گرفت و رئیس کمیته وزرا که همراه محافظان بود تیرباران شد. من از آن ترور جان سالم به در بردم.»[۱] ادعای امیرانتظام این است که هیچ تیراندازی و وحشتی در کار نبوده و کسی زخمی نشده است. رئیس کمیته وزرا که به گفته وی مجروح شده، آیت الله سید رضی شیرازی امام جماعت مسجد شفا یوسف آباد بود که نه در 30 تیر، بلکه در 3 تیرماه یعنی سه روز پس از خروج ترور و مجروح شد. امیر انتظام از کشور توسط گروه فرقان.
در زمستان 58 همه اعضای گروه فرقان حتی رهبر گروه اکبر گودرزی دستگیر شدند. عده معدودی که بعداً گروه رهروان فرقان را تأسیس کردند و مهمترین اقداماتشان دو ترور ناموفق آیت الله ربانی املشی در فروردین 60 و آیت الله خامنه ای در تیرماه همان سال بود، نیز در زمستان 60 متوقف شدند.
پاسخ: از آنجایی که کاملاً محرمانه است، متأسفم که بیشتر بگویم. ما همه مناطق و شخصیت ها را تأیید و شناسایی کرده ایم.
امیرانتظام که از پاییز 58 به دلیل کشف اسناد مربوط به جاسوسان سفارت آمریکا در بازداشت به سر می برد، در صفحات بعدی کتاب خود در خاطرات 11 اسفند، ماجرای ترور خود را از حمله به سفارت آمریکا تغییر داد. ماشین را به حمله به خانه رساند و نوشت: «امشب همان که شب 30 تیر 1358 یکی از اعضای گروه فرقان به همراه سه نفر دیگر به خانه ما (شب آخر می خواستم بروم سوئد) به خانه ما حمله کرده بود. او توسط یکی از ماموران امنیتی به من معرفی شد و من به دیدنش رفتم، پسری قد بلند و خوش تیپ بود و قسم می خورد که بی گناه است، به او گفتم اگر رضایت من برای نجات او کافی باشد، آماده ام. برای دادن این رضایت[۲] او در خاطرات خود یک سال بعد، در ۱۴ اسفند ۱۳۲۸، ضمن یادآوری خاطرات آن برخورد با شیرین پور، بار دیگر ترور وی را تیراندازی با خودرو توصیف کرد و نوشت: «گروه فرقان که تاکنون بیش از ده نفر را به قتل رسانده است. و قرار بود مرا هم بکشند.
بدون توجه به تناقضات امیرانتظام در مورد ترورش، فرد دستگیر شده داستان و سرنوشت جالبی هم دارد. محمدعلی شیرین پور، 22 ساله ساکن شمال کشور، هنگام دستگیری ابتدا خود را از اعضای گروه فرقان و برادر سرکرده ساواک آستارا معرفی کرد. او پس از چند روز بازجویی، ادعاهای عجیبی در مورد ارتباطش با چریک های فدایی خلق، ساواکی ها و مجاهدین خلق مطرح کرد و سپس آنها را تکذیب کرد. وی تا زمان دستگیری اعضای گروه فرگان در دی ماه ۱۳۹۷ در زندان به سر می برد و به دلیل رسیدگی به پرونده فرگان از ملاقات محروم است. اظهارنظرها و رفتارهای عجیب او در این مدت باعث می شود که مسئولان پرونده ادعای بیماری روانی وی را که خود و خانواده اش مطرح کرده اند جدی بگیرند.
س: شما مسئول کدام گروه بودید؟ ج: گروه مجاهدین خلق
* تاکنون چه حوزه ها و شخصیت هایی را به نام سازمان مجاهدین خلق شناسایی کرده اید؟
فرقانی ها و سرکردگان فرقانی ها حتی در عملیات شناسایی اولیه اعلام کردند که باید نیروهای انقلابی خاصی مانند آیت الله بهشتی را ترور کنند و مشخص شد که هرگز اقدام به ترور امیر سازمان نکرده اند. اما چرا عباس امیرانتظام پس از گذشت دو دهه از این اتفاقات، نه تنها بر ترور نافرجام خود توسط فرگان پافشاری کرد، بلکه دو روایت متناقض از آن را در خاطرات خود ارائه کرد؟
در آذرماه که اعضای فرقان دستگیر شدند و شروع به اعتراف و همکاری کردند، آنها نیز گفتند که شیرین پور را نمی شناسند و مشخص شد که او هرگز با فرقان کاری نداشته است. ورود مدارک پزشکی و حتی بستری شدنش در بیمارستان های روانی تهران در سال های 55 و 56 نتیجه را برای تیم تحقیق در پرونده فرقان روشن می کند و مشخص است که شیرین پور در تیرماه 58 برای مداوا به تهران آمده بود. واقعیت این است که او که فاقد عقل بود، چندین بار در خانه امیرانتظام قدم زد و با پرسش ها و اظهاراتی مانند آشنایی با نگهبانان خانه و درخواستش برای ورود به خانه، شک ماموران را برانگیخت. در نتیجه او بدون سلاح دستگیر شد.
