بسیاری از کشورها، وقتی صحبت از تبلیغ وجهه خود به جهان می شود، دریافته اند که بهترین راه برای به دست آوردن قلب ها و ذهن ها و کاهش تنش ها، غذا است. «دیپلماسی غذایی» در واقع یک کارکرد سیاسی است که هدف آن بازتعریف وضعیت یک کشور است. نمادی ملموس که در سفره خانه سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در رستورانی در قلب مصر و در میان آشفتگی خاورمیانه می یابیم.
به گزارش ای بی اس نیوز، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران که به تازگی به مصر سفر کرده است، از تجربه حضور در رستورانی در قاهره و چشیدن یک غذای مصری در کانال کانال از سفر به مصر با همراهانم به ابوطارق رفتیم، نوشت. رستوران محبوب در وسط شهر قاهره و غذاهای معروف مصری “کشری” را خوردند. غذای بسیار خوشمزه و خوش طعمی است که بدون گوشت تهیه می شود. به دوستداران غذاهای عربی پیشنهاد می کنم آن را امتحان کنید.
عراقچی این متن کوتاه را با این جمله به ظاهر ساده اما پرمعنا به پایان رسانده است: «جای رستوران مصری در تهران خالی است».
عکس های حضور عراقچی در رستورانی در وسط قاهره در برخی رسانه های عربی نیز بازتاب داشت، یعنی در شرایطی که روابط ایران و مصر بیش از چهار دهه است که قطع شده است، هرچند تلاش ها در سال گذشته بی نتیجه بود. بین بخش خصوصی گردشگری دو کشور روابط از سر گرفته می شود، اما هنوز بین دو کشور برقرار نشده است. از سوی دیگر، مصر در سایه جنگ در سرزمین های اشغالی قرار دارد و این سوال پیش می آید که غذا خوردن در رستورانی در قلب قاهره و تبلیغ غذاهای معروف مصری برای وزیر امور خارجه ایران چه معنایی دارد؟ و خواستار ایجاد رستوران مصری در تهران شد، در شرایط فعلی آیا این اتفاق می افتد؟
از زمان ظهور نهاد دیپلماسی و دولت-ملت مدرن در قرن هفدهم، غذا یکی از عناصر مهم دیپلماسی بوده است. نمادی ملموس که به ایجاد تصویری مثبت در جامعه بین المللی کمک می کند و از نظر ایدئولوژیک برای تنش زدایی استفاده می شود و مفهوم آن «قدرت نرم» است. مفهوم قدرت نرم شامل مجموعهای از عوامل و ابزار عمدتاً ناملموس مانند جذابیت، نفوذ، تصویر یا ایدئولوژی است که هدف نهایی آنها ایجاد توانایی جذب، تأثیرگذاری و متقاعد کردن غیرنظامیان است.
اگرچه دیپلماسی معده مفهومی قدیمی است، اما در دوران اخیر اصطلاحات دیگری نیز مورد توجه قرار گرفته است. پل راکور دیپلماسی غذایی را به دست آوردن قلب ها و ذهن ها از طریق اشتها تعریف می کند. در واقع دیپلماسی غذایی که دیپلماسی آشپزی و سیاست غذایی نیز نامیده می شود، نوعی دیپلماسی عمومی است که در آن از غذا به عنوان ابزاری برای تفاهم بین فرهنگی به امید بهبود تعاملات و همکاری در سطوح بالاتر استفاده می شود. همان سطح دولت به دولت (نسبت به سطح عمومی به دولت) استفاده می شود.
امروزه حتی غذا به عنوان متغیری برای تأثیرگذاری، انتقال فرهنگ، هویت و پیام هایی که بیانگر دوستی یا دشمنی است، استفاده می شود.
تعداد فزاینده طرحهای دیپلماسی غذایی نشان میدهد که ارزش غذا در روابط دیپلماتیک برای بسیاری از دولتها فراتر از منفعت آن در پذیرایی از مهمانان خارجی آشکار شده است، و برخی کشورها از جمله کره جنوبی، ژاپن و پرو سالها کمپینهایی را به راه انداختهاند. یک جنبه توریستی است و برخی از کشورها نیز هر ساله هزینه های زیادی را صرف برگزاری جشنواره ها و کمپین های غذا در کشورهای دیگر می کنند تا به طور غیرمستقیم سفر در کشور خود را تبلیغ کنند.

باراک اوباما و شینزو آبه نخست وزیر فقید ژاپن در رستوران استاد معروف سوشی جیرو اونو.
«دیپلماسی غذایی» که بر جذابیت غذا و خوراک تمرکز دارد و به یکی از مهمترین موضوعات صنعت گردشگری تبدیل شده است، میتواند به ایجاد حس وحدت و غرور ملی پیرامون غذا در کشورهایی که درگیر درگیری و نزاع هستند کمک کند. دوران خوب قبل از مدرنیته و جهانی شدن را بازگرداند، مثل کره جنوبی که با راه اندازی کمپین «کیمچی» و استقبال دیپلمات های کشورها با آن، چنین راهی را در پیش گرفت.

“دیپلماسی آشپزی” کره جنوبی در سایه کیمچی
در طول تاریخ، غذا نقش مهمی در جلسات رسمی، مذاکرات و تبادل فرهنگی بین ملت ها داشته است. وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا، «دیپلماسی میز» را ابزاری مرکزی برای اعمال قدرت و تأثیرگذاری بر بحث ها و تصمیمات بین المللی می دانست. شام ریچارد نیکسون رئیس جمهور ایالات متحده در سال 1972 با نخست وزیر چین، ژو انلای، که طی آن رئیس جمهور ایالات متحده ماهرانه با چاپستیک غذا خورد (مهارتی نادر در میان غربی ها در آن زمان)، به اندازه دیپلماسی پینگ معروف است برقراری روابط بین ایالات متحده آمریکا و چین

ریچارد نیکسون، رئیس جمهور ایالات متحده، در حالی که ژو انلای، نخست وزیر چین و چانگ چونچیائو، رئیس حزب کمونیست شانگهای، در حالی که در ضیافتی در چین در سال 1972 غذا می خورند، چاپستیک های خود را در مقابل او می گیرند. عکس از بتمن/ گتی ایماژ، رئیس جمهور ایالات متحده از چوب غذا استفاده می کند.
این راهبرد بارها توسط مقامات ارشد کشوری و البته سفرای خارجی در کشور محل مأموریت خود به کار گرفته شده و قدرت نرم آن بر قلب ها و ذهن ها تأثیر گذاشته است. استشاپل سوکول، جامعه شناس، می گوید: «مردم ممکن است چیز زیادی درباره تاریخ خود ندانند، اما می دانند غذایشان چیست. در واقع دیپلماسی غذایی و به طور کلی غذا را باید پلی برای ارتباط با مردم دانست. صحنه ای که هنوز در ایران خالی است و بسیاری از کشورها نه تنها از آن به عنوان یک استراتژی سیاسی استفاده می کنند بلکه آن را به یک جاذبه گردشگری تبدیل کرده اند.

سفارت آلمان به تازگی ویدئویی از مارکوس پوتسل سفیر جدید خود منتشر کرده است که نشان می دهد وی پس از 20 سال برای خرید دونر کباب مورد علاقه خود در تهران به همان رستوران رفته است.
منابع:
سیاست خارجی
مجله مجلس
مقاله دیدگاه دولت در تقویت دیپلماسی غذایی/ فرزاد درگاهی
وزارت دیپلماسی غذایی – اتاق فکر سیاست غذایی
انتهای پیام