به گزارش خبرنگار ایلنا، فلزات و سنگ های قیمتی از دیرباز به صورت تزیینی و هنری توسط دستان ماهر بشریت به عنوان زینت شخصی برای نشان دادن جایگاه و منزلت اجتماعی و یا برای التیام جسم و روح و روح در مراسم مناسک مورد استفاده قرار می گرفته است.
انسان های اولیه انواع صدف ها را با الیاف گیاهی می بستند و به گردن آویزان می کردند. قاب استخوانی و مهره ها و گوش ماهی را با تغییر مختصری به عنوان زینت ساختند و استفاده کردند. با کنارگذاشتن کوچ نشینی در عصر نوسنگی و گذر از مرحله شکار به مرحله کشاورزی و کشف آتش و چرخ، انسان به مرحله صنعت رانده شد و با ذوب فلزات توانست اشیاء مختلفی بسازد. مجموع این عوامل در زمان های مختلف باعث تغییر شکل و جنس زیور آلات شده است.
از زمان های قدیم، حدود 5000 سال قبل از میلاد در مصر و حدود 2500 سال قبل از میلاد در بین النهرین، جواهرات و نقاشی های زیبایی ساخته شده است. گذشت زمان نشان داده است که خودآرایی افراد به ثروت و فقر آنها بستگی دارد و منحصر به نژاد و قومیت خاصی نیست. در این راستا اقوام و اقوام خود را به هر چه زینت می پنداشتند می آراستند و این نمایش را یک نیاز ضروری و حیاتی می دانستند و در همه حال از ابزار موجود اعم از طلا و نقره استفاده می کردند. ، آهن، شیشه و گچ، سنگ و صدف – استفاده می شد. اولین دلیل پیدایش هنر، تمایل انسان به زیباسازی خود است. انسان ها می خواهند احساسات خود را با اشکال مادی تفسیر کنند. او رنگ و شکل را ابزار این تفسیر قرار می دهد; بنابراین هنر از زمانی شروع می شود که انسان به فکر دکوراسیون باشد. در این میان جواهرات یکی از قدیمی ترین عناصر تمدن است.
زهرا ابطحی (باستان شناس) وی در این خصوص گفت: شاید در ظاهر به زیورآلات به عنوان ابزاری برای آرایش و زینت نگریسته شود و این را بتوان به این سادگی دید، اما این واقعیت است که جواهرسازی بر اساس اعتقادات و اعتقادات است. از صدها سال پیش که اولین گردنبندها در کنار اجساد قرار گرفتند و در حفاری های باستان شناسی توانستیم تعدادی از این آثار را پیدا کنیم، یکی از اساسی ترین دلایل ساخت جواهرات نوع و جنس جواهرات است. مثلاً ما جواهراتی داریم که با صدف درست میشوند و چون صدفها در همه جا یافت نمیشوند و در آن زمان خاص به حساب میآمدند، بنابراین نه تنها صدف، بلکه عقیق، لاجورد و غیره نیز چنین ویژگیهایی داشتند.
وی ادامه می دهد: حتی جواهرسازی هم منحصر به همه اقشار و افراد جامعه نبود، بلکه فقط برای افراد خاصی از جامعه قابل دسترسی بود. همانطور که در کاوش های باستان شناسی مشاهده می کنیم، بسیاری از این تزیینات در مقبره ها و گورستان ها یافت شده است. به عنوان مثال در مقبره های عصر مفرغ بسیاری از این تزیینات یافت شد که از دیدگاه باستان شناسان کاربرد آیینی داشتند. به معنایی که اجداد ما معتقد بودند، متوفی برای ورود به دنیای دیگر به تجهیزات خود نیاز دارد. اینها شامل آب، غذا، وسایل شخصی و البته جواهرات است. این افراد در طول زندگی خود از این زیور آلات استفاده می کردند و آنقدر برایشان مهم بود که می خواستند حتی در آخرت نیز از آن استفاده کنند.
ابطحی یادآور شد: برخی از این تزیینات نه تنها جنبه تزیینی داشته، بلکه احتمالا نوعی حفاظت و تفکر آیینی نیز در پس آن بوده است. با توجه به اینکه این بخش مهمی از میراث ناملموس ماست، نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم که اینطور بوده یا نه. آنچه که اجداد ما در مورد انواع سنگ ها و زیور آلات فکر می کردند برای ما کاملاً روشن نیست، اما می دانیم که همیشه این ایده وجود داشته است که برخی از سنگ ها دارای قدرت های خاصی هستند و به دنیای زیرین متصل هستند و می توانند صاحب خود را از بلایا محافظت کنند. و علل. پیروز بودن برای مثال سنگ فیروزه به عنوان نماد پیروزی شناخته می شد. جالب اینجاست که چنین اعتقادی نه تنها در ایران، بلکه در میان بومیان آمریکا نیز وجود داشت و سنگ فیروزه را با خود حمل می کردند. در واقع می توان گفت که در زمان های قدیم باورها و نمادهای مشترکی در نقاط مختلف جهان وجود داشته که حتی به هم مرتبط نبوده اند.
این باستان شناس در خصوص استفاده از مصالح و عناصر بصری در تزیینات نیز گفت: نقوش روی زیورآلات نیز متفاوت است. از انار و انگور گرفته تا مار و شیر و … که نماد باروری و قدرت و … هستند نیز استفاده می شود. حتی برخی از این نمادها تا دوران اسلامی خصلت مقدس خود را حفظ کردند. مثلاً به انار میوه بهشتی می گوییم.
بنابراین گزارش، در گذشته جواهرات آویزان معمولاً در معرض تسلط دولتها بوده و ارزشها، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و معنوی مردم را به نمایش میگذاشت و گاه به عنوان نمادی برای بیان قدرت و نشانهای از قدرت، اهمیت و امتیاز بود. طبقه خاصی از مردم این جامعه گاهی بر اساس باورهای فرهنگی و مذهبی. مردم آن دوران بوده اند و گاه این امر با رشد علایق خرافی مرتبط است. در واقع، دامنه استفاده از زیورآلات محدود به جنسیت یا طبقه خاصی نیست و به عنوان یک شی زینتی کاربرد واحدی ندارد.
در میان اشیای گوناگون کشف شده که برای تزیین استفاده می شده و از تمدن های مختلف ایران به دست آمده است، می توان دریافت که نقوش، نقوش و نمادها پیوسته از سلسله ها به یکدیگر و به تمدن های دیگر منتقل شده و از یکدیگر الهام گرفته اند. وی وندنبرگ در کتاب باستان شناسی ایران باستان می گوید: هنر فلزکاری مختص ملت های سوارکار مانند ایرانیان است. ایرانیان مدتهاست که از هیچ زینتی روی گردان نشده اند. تزیینات تکمیل کننده پوشش بدن، سر، دست و پای زن و مرد و تزئینات آنها همواره مورد توجه اقوام مختلف بوده است.
در این راستا هنرهای زینتی و زینتسازی نیز بهعنوان یک هنر فاخر، کاربردی و ارزشمند بهعنوان شاخهای مهم تحقیق و پژوهش بیان میشود و با توجه به اینکه در تمدن ایران باستان، هر دو سلسله هخامنشی و اشکانی از مهمترین آنها هستند. تمدن هایی با زمینه های فرهنگی و هنری متفاوت، با اقتباس از اشیای به جا مانده از این دوره ها می توان به نتایج ارزشمندی دست یافت. در دوره هخامنشی، صنعت متالورژی، نصب فلز به فلز دیگر، کنده کاری و تزئین فلزات با سنگ های قیمتی و همچنین آبکاری فلزات رونق گرفت.
ابطحی افزود: در برخی از تزیینات باستانی ایران نقوشی از جمله کوزه آب، انار و … را می یابیم. . هر یک از آنها نماد چیزی است و ممکن است با پرستش یک الهه خاص مطابقت داشته باشد. حتی در روزگار امروز نیز برخی از این نمادها مانند خوشه انگور، انار و… در جواهرسازی نیز وجود دارد. این نشان می دهد که نمادها، فرهنگ و تمدن تأثیر خود را بر نسل های مختلف می گذارد. برخی از نقوش صدها و هزاران سال تکرار شده است که از جمله آنها می توان به نقش شیر، بز، انار، درخت و … اشاره کرد. این الگوهای ناخودآگاه تاثیر خود را در ذهن نسل های دیگر به جا می گذارند، شاید به این دلیل که نگاه نسل جدید به جواهرات با نسل های قبلی یکسان نیست و شاید کمی ظرافت و تکنولوژی در آن دخیل بوده است، اما همیشه همان نمادهای گذشته است. از اسلیمیس گرفته تا نارنجک و… برمی گردد.