برای غلبه بر مشکل کمبود دانش، رعایت اصول برنامه ریزی مانند اولویت بندی، تعریف دقیق مفاهیم و تدوین صحیح مسیر رسیدن به اهداف ضروری است. علاوه بر این، استفاده به موقع از مشاوره بخش خصوصی باید در دستور کار قرار گیرد. بخش خصوصی باید در تهیه و اجرای برنامه ها به موقع مشارکت داشته باشد. برای توسعه اقتصادی کشور، تعادل و تناسب بین نقش دولت و بخش خصوصی ضروری است، زیرا یک دولت قوی و یک بخش خصوصی قوی مکمل و مکمل یکدیگر در فرآیند توسعه هستند.
در پاسخ به این سوال که چرا این تلاش ها تا به امروز موفقیت آمیز نبوده است، محدودیت سرمایه به عنوان مهم ترین محدودیت رشد، شاید ساده ترین پاسخ کلاسیک و مستقیم تر باشد. با این وجود، شواهد نشان میدهد که طی شش دهه گذشته، از منابع مستقیم و غیرمستقیم با قیمتهای جاری، بیش از 4.1 تریلیون دلار منابع برای دستیابی به اهداف توسعه در اختیار سیاستگذاران قرار گرفته است. به نظر می رسد بیش از مشکل محدودیت منابع، آنچه باعث این وضعیت شده است، مشکل تصمیم گیری در مورد نحوه تخصیص منابع است. مشکل تصمیم گیری نیز ناشی از دو عامل عدم آگاهی و دوم مانع تراشی بازیگرانی است که منافع آنها با توسعه کشور در تضاد است.
درک صحیح از شرایط فعلی کشور و پرهیز از عجله از دیگر مواردی است که در این گزارش به آنها هشدار داده شده است. در شرایط فعلی کشور از نظر سرمایه اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و عموم مردم به ویژه فعالان اقتصادی و کارآفرینان اعتماد چندانی به توان مدیران در حل مشکلات ندارند. اگر این موضوع در تدوین برنامه لحاظ نشود، دستیابی به اهداف برنامه دور از انتظار است. برنامه هفتم فرصتی است برای نظام سیاسی کشور تا نشان دهد که درک عمیقی از چالش ها، مشکلات و ظرفیت های کشور دارد و با کمک همه مردم ایران از پنج سال آینده حداکثر استفاده را برای حل مشکلات و بهبود بخشیده است. رفاه مردم
به گزارش ای بی اس نیوز، مرکز تحقیقات اتاق ایران و دفتر تحقیقات اقتصاد توسعه اتاق مشهد در گزارشی مطالعاتی، برنامه ها و نکات توسعه ای در خصوص تدوین سند برنامه هفتم توسعه را با هدف ارائه پیشنهادهایی برای جلوگیری از شکست و تکرار گذشته مورد تحلیل و بررسی قرار دادند. اشتباهات. در این تحقیق مشخص شد آنچه اقتصاد ایران را از دستیابی به اهداف توسعه باز می دارد کمبود منابع نیست، بلکه مشکل تصمیم گیری در نحوه تخصیص آن منابع بوده است.
از منظر فقدان دانش و تصمیم گیری های نادرست، گزارش حاضر به این نکته اشاره می کند که اقتصاد ایران طی یک قرن گذشته به دلیل فقدان دانش عملی در «فقر فکری» و «فلج نظری» گرفتار شده است. درماندگی که منجر به انتخاب های مکرر در مواجهه با مسائل و مشکلات موجود می شود. بی توجهی به دانش باعث شد سه اصل اساسی برنامه ریزی در تدوین برنامه های پنج ساله نادیده گرفته شود. برنامه ریزی باید دارای تعاریف دقیق و علمی از مفاهیم کلیدی باشد. مفاهیمی که تعاریف عملیاتی آنها در برنامه مشخص است و مبنای توافق و همگرایی در برنامه است. برنامه ریزی توسعه باید بر اساس چند اولویت و اهداف محدود طراحی شود در حالی که برنامه های توسعه در ایران آمیزه ای از اهداف متفاوت و ایده آل است. برنامه ریزی باید بیان روشن و دقیقی از راه دستیابی به توسعه و توالی اقدامات داشته باشد، در حالی که در ایران عدم تعریف اولویت ها و توالی اقدامات باعث می شود که توسعه مانند یک آونگ بین بخش ها سیاست ها را نوسان کند و اختلالات شدیدی بر آن تحمیل شود. اقتصاد ایران از این منظر.
انتهای پیام
علیرغم گذشت بیش از هفت دهه تجربه در برنامه ریزی توسعه، شکاف بین انتظارات و نتایج در برنامه ریزی توسعه در ایران ثابت است. در حالی که میانگین رشد اقتصادی سالانه کشور از سال 1352 تا 1399 رقم بسیار ناچیز 2 درصد بوده است. علاوه بر رشد کم، نابرابری شدید، این نرخ رشد پایین نیز با نابرابری شدید در سراسر کشور پخش می شود.
همچنین برای جلوگیری از انتخاب بخشها و فعالیتهای غیرمرتبط با توسعه بهعنوان محرک در برنامه که صرفاً منجر به توزیع رانت برای یک گروه میشود، لازم است بخشهای اساسی توسعه براساس علم و دانش تعیین شود. تجربیات کشورهای موفق بر اساس تجارب جهانی، توصیه های سازمان ملل متحد و یونیدو در تعریف توسعه و تعیین بخش مرکزی و اساسی، بخش ساختمانی صنعتی باید در کانون توجه برنامه ریزی های توسعه قرار گیرد. انتخاب دو یا سه صنعت پایه اضافی فقط توسط نهاد فراملی امکان پذیر است.
دومین مشکل عمده در حوزه تصمیم گیری خوب، وجود بازیگرانی در ساختار تصمیم گیری کشور است که منافع آنها با توسعه کشور در تضاد است. امروزه شاهد پدیده هایی مانند بحران سرمایه گذاری یا غلبه فعالیت های غیرمولد و دلالی بر فعالیت های تولیدی و اتخاذ سیاست های غیرمولد هستیم.
تهیه یک برنامه پنج ساله فرآیندی زمانبر و تکنیکی است که با محدود کردن زمان و تحمیل ارقام غیر واقعی از سوی مقامات بالاتر، در عمل منجر به ناتوانی در استفاده از دانش در برنامهریزی مواد و تجربیات انباشته میشود.
همچنین برای غلبه بر مشکل انسداد ذینفعان با منافع توسعه متضاد، نیاز به اصلاحات نهادی وجود دارد. برنامه ریزی توسعه زمانی از زندگی روزمره رها می شود که یک نهاد فراملی مسئول برنامه ریزی و اجرای توسعه شود. نهادی که جدا از نوسانات و نقل و انتقالات کوتاه مدت از دولت ها و مجامع کشور است و توان تصمیم گیری بلندمدت را دارد.
اتاق بازرگانی ایران در تازه ترین گزارش خود به تحلیل عواملی می پردازد که دستیابی به اهداف توسعه اقتصادی در ایران را دشوار می کند.