خرمشهر تاریخی کهن اما زنده است. درد دارد اما او ایستاده است. هر محله، کوچه و خانه، حتی هر آدمی داستانی مشخص دارد. از زندگی دیروز، زخم های امروز و رویاهای فردا. خرمشهر داغ دید; گرمای خرمای او، گرمی کف دست و گرمای فرزندانش. خرمشهر چهل سال در ماتم است. سوگواری روزهای از دست رفته عزاداری نخل های بی سر، سقوط خرمشهر جهنم بود، اما عنوان خرمشهر منتشر شد و روزنامه ها بهشت را به مردم این دیار بخشیدند.