تحقق این طرح مستلزم اقداماتی است که باید در نظام حکمرانی کشور مدنظر قرار گیرد که عبارتند از:
– شناسایی و شناخت سطح منطقه ای در مدیریت توسعه کشور.
– طبقه بندی زمین بر اساس ریسک و آسیب پذیری و کاربرد مدیریت تاب آوری هوشمند.
– اولویت بندی مناطق بر اساس اصول دفاعی، امنیتی و حفاظتی.
انتهای پیام
در یک نگاه ساده به چهره میدان، آنچه بیش از همه به چشم می خورد، هرج و مرج و عدم تعادل است. در همین راستا، در پاسخ به مشکلات فوق الذکر در پیشرفت کشور، بر اساس پیشنهاد اتاق فکر آماش، روند اساسی و گام به گام در پیش نویس سند الگوی اسلامی ایران پیشرفت با مضمون « نهادینه سازی تقسیم کار ملی با توجه به استعدادهای طبیعی و ایجاد سرمایه های جدید در تمامی مناطق و ایجاد حلقه های هم افزایی اقتصادی منطقه ای و گسترش پیوندها و روابط بین مناطق شهری، روستایی و عشایری به ویژه با گسترش صنایع تبدیلی کشاورزی به منظور تقویت نقش آنها در تولید و صادرات.
– حمایت از ایجاد و فعالیت مراکز علمی مطالعات تجربی با محوریت دانشگاه های هر منطقه.
این طرح که بر اساس مبانی نظری و عملی پیش نویس سند الگو استوار است، بر بهره برداری کارآمد و عادلانه تاکید دارد. به گونه ای که اصل دستیابی به توازن فضایی و برابری فرصت های رشد برای تمامی مناطق قلمرو، با توجه به توانمندی ها و جاذبه های تمامی مناطق کشور، در افق الگو با حداقل نابرابری فضایی تحقق یابد. کشور.
این طرح به گونه ای تنظیم شده است که در صورت تحقق، تمامی مناطق، استان ها و شهرستان ها دارای کارکرد تخصصی خواهند بود. همچنین با تعریف کارکرد تخصصی هر منطقه و مشخص کردن داده ها و خروجی ها با سایر مناطق کشور، هم افزایی مناطق شکل می گیرد و ضمن رفع هرگونه ناهماهنگی، به کارآمدی بیشتر اقتصاد ملی کمک می کند. اساساً آماده سازی زمین که یک ضرورت جدی و مهم برای ایجاد تعادل در جریان توسعه در حوزه سرزمینی و در نتیجه ثبات عدالت محور پیشرفت ملی است. بنابراین بدون تقسیم کار ملی مناطق و استان ها، هدف بی معناست. رویکرد پژوهش بر چند محور استوار است که مهمترین آنها تقسیم بندی تعیین عملکرد تخصصی مناطق و استانها است. همچنین تقسیم کار یکی از محورهای مهم سیاست کلی رهبر معظم انقلاب است. هدف از این طرح نهادینه کردن تقسیم کار ملی است. یعنی شناخت این موضوع و رسوخ مفهوم آن در تمامی سطوح سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا به گونه ای که به تدریج تبدیل به یک عادت و فرهنگ شود.
– طراحی و ایجاد یک ساختار حکومتی متمرکز در حوزه اهداف اصلی؛
– لزوم استفاده از دانش پدافند غیرعامل در بهسازی و توسعه مناطق.
تخصصی شدن تولید در مناطق و استان های کشور؛ تعامل و تبادل منطقی بین مناطق و افزایش همگرایی آنها. افزایش انسجام و اقتدار ملی؛ افزایش بهره وری کل اقتصاد؛ افزایش رضایت جوامع محلی؛ کاهش انگیزه مهاجرت و توزیع خوب جمعیت در کشور؛ افزایش صادرات و افزایش درآمدهای ارزی؛ و در نهایت پایداری توسعه روستایی کشور. به دنبال خواهد داشت
– پشتیبانی از ایجاد و فعالیت مرکز مشاهده و تولید داده پایگاه داده سرزمینی.
به گزارش دفتر ارتباطی مرکز الگوی پیشرفت اسلامی ایران، تعاملات توسعه ای نامشخص و سازمان نیافته بین مناطق کشور از دیگر مشکلات قابل تحلیل در این زمینه است. با این توضیح، علیرغم اینکه در حقیقت هر یک از مناطق دارای بافت و ماهیت اجتماعی-اقتصادی خاص و خاص خود هستند، به گونه ای که منطقه شمالی دارای ظرفیت ها و الزامات متفاوتی نسبت به منطقه کویری مرکز کشورها و با آذربایجان است. منطقه یا منطقه ساحلی جنوبی، اما در صورت نبود نقش و رابطه مشخص، مطالبات و الزامات مشابهی دارند که منجر به کاهش بازده اقتصادی در سطح ملی و اختلال در روابط بین مناطق می شود.
مرکز پیشرفت الگوی اسلامی ایران نوشت: پیشرفت کشور از منظر عملی با موانع و چالش هایی مواجه است که مهم ترین آن نامشخص بودن ماموریت و نقش هر یک از مناطق، استان ها و شهرستان ها در روند توسعه اقتصادی است. ، پیشرفت اجتماعی و فرهنگی کشور است. به دلیل عدم تعریف نقش با توجه به فضا و موج روانی ایجاد شده، همه استان ها به دنبال کارخانه های فولاد، پتروشیمی، توریستی، دانشگاهی در همه رشته ها و همه جا و… هستند. و نتیجه آن اتلاف منابع ملی و سرمایه کشور، مشکلات زیست محیطی و دامن زدن به عدم تعادل است. .
– حمایت از فعالیت اتاق های فکر علمی برای همگرایی قطب های علمی کشور.
در صورت اجرای صحیح این طرح در افق 50 ساله الگو، انتظار می رود با رسیدن کشور به حداقل نابرابری فضایی، شاهد چشم انداز سرزمینی زیر در ایران اسلامی باشیم:
– راه اندازی یک سیستم برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه سرزمین برای ایجاد هماهنگی و هم افزایی سه جریان اصلی برنامه ریزی (اقتصادی، فیزیکی و اداری).
علاوه بر این، با توجه به پیشینه قومی و فرهنگی برخی از مناطق، همواره نگرانی وجود واگرایی در چارچوب مدیریت توسعه کشور در صورت شناسایی هر چه بیشتر سطح منطقه ای وجود داشته است. علاوه بر این، برهم خوردن ارتباط خوب روستاها و عشایر با مناطق شهری، روند مهاجرت روستاها به شهرها، تخلیه روستاها و تشدید پدیده حاشیه نشینی را به دنبال داشته است. در توسعه کشور؛ زیرا به دلایل مختلف، هم توسعه شهری بدون استراتژی و سیاست مشخص لجام گسیخته و با سرعت بالا پیش رفته و هم توسعه روستایی بدون سیاست، مدیریت و انسجام اتفاق افتاده است. نه رابطه و نه تعامل روستاها و شهرها منطقی نیست و خود شهرها رابطه معنادار و تعاملی با روستاها ندارند.