در ورودی دولت پیاده شدم، جمعیت آنقدر شلوغ است که مردم به سختی می توانند از پله ها بالا بروند. پله برقی ها را بستند تا خدای ناکرده حادثه ای پیش نیاید مردم مراسم را درست در مترو شروع کردند. با صلوات و شعار علیه آمریکا و اسرائیل.
مردم برای سلامتی حضرت آقا صلوات می فرستند و شعار حیدر حیدر سر می دهند. در مترو خانمی را دیدم که دستش شکسته و گچ گرفته بود. بعد از شهادت حاج قاسم هم در دعای آقا شرکت کردم. دوشنبه قبل پایم را عمل کرده بودم.
وارد مصلی شدم، امروز مصلی در نگاه اول فضایی شبیه به ایام «عید فطر» دارد. این امر در گردش و تمهیدات محیطی مسجد دیده می شود، درهای مسجد در ساعت 17:30 باز می شود و اعضای خانواده به نمازخانه می روند، ایستگاه های نماز برای پذیرایی از نمازگزاران ایجاد می شود.
امروز اما تفاوت عمده ای با زمان عید وجود دارد; از این شادی پس از یک ماه روزه و بندگی و امید به قبولی و ثواب بر چهره جماعت خبری نیست، چهره مردم آمیخته ای از حالات مخالف است، از غم تا غضب; از غم از دست دادن یک عزیز منحصر به فرد که قرن ها طول می کشد تا مادر گیتی چنین افسانه ای را بازگرداند، تا خشم و نفرت دشمن کفتار، شخصیت وحشی که فقط می تواند بکشد.
از سربلندی به عملیات دفاعی و موشکی ایران که دلهای داغدارشان را تسلی داد تا ایمان به وعده الهی که پیروزی نهایی از آن ماست و دلی شاد به وجود گرانقدر رهبری که سایه مبارکش جبران همه خسارات و سرچشمه آن است. آرامش ابدی
امروز نماد دیگری وجود دارد، نماد همبستگی و اتحاد ملت و دولت ایران برای ایستادگی و حمایت از جبهه مقاومت فلسطین و حزب الله. پیام مخابره شده از مسجد تهران و دعای پیروزی خطاب به جهانیان این است که دولت و ملت ما در یک راه هستند و همیشه پیرو و گوش به فرمان است و منتظر پیامی از جانب پروردگار است تا جان خود را فدای کشورش کند. .
به جای تکبیرهای نماز عید فطر، سرودهای انقلابی از بلندگو پخش می شود و فضای مسجد را حماسه می کند. ملت چنان آواز می خوانند و شعار می دهند که انگار راهپیمایی است.
مردم با دلهای امیدوار میآیند تا نماز جمعه را با هدایت مولای فرزانه خود بخوانند. رهبری که مانند ناظری فهیم وضعیت جهان و منطقه را به دقت رصد می کند و با تحلیل درست مسیر پیش رو را ترسیم می کند.
در طول مسیر، بنرهای بزرگ مزین به تصاویر شهدای مقاومت، از حاج قاسم و ابومهدی تا شهید رئیسی، اسماعیل هنیه و نصرالله عزیز، فضا را تزئین کرده بودند.
شک ندارم که ارواح مطهر این شهدای بزرگوار امروز در مسجد حضور دارند و با این مردم انقلابی پشت سر ولی امر مسلمین جهان نماز می خوانند. اگر بارزترین خصوصیت این بزرگان اطاعت بی منت و محبت بی دریغ حضرت آقا نبود و اگر شهادت پایان راه عزیز سید علی نیست، حتماً این شاهدان شهید حضور دارند و می پیوندند. ما در نماز جمعه
در امتداد جادههای دسترسی به مسجد، نمازگزارانی که با ماشینها و موتورسیکلتها در حال حرکت بودند و پرچمهای حزبالله لبنان را به اهتزاز در میآوردند، فضایی حماسی و پرشور را در حمایت از رزمندگان خط مقدم ایجاد کردند.
از خیابان بهشتی وارد مسجد می شوم، رفت و آمد مردم آنقدر زیاد است که شبستان از همان ابتدا پر است و مردم در صحن مسجد نشسته اند و قالی پهن می کنند زن و مرد و پیر و جوان به هر شکل و صورت. . اندازه های وارد شده به مسجد خواهد بود. عکس های سید مقاومت و حاج قاسم در دستان همه نمایان است. صدای مجری مراسم در کل شنیده می شود.
او یک شاعر عرب را به مداحی دعوت می کند. شاعری مذهبی اهل بحرین است. ابتدا ذکر امام حسین علیه السلام را می خواند. این صحنه که قمر بنی هاشم به شهادت می رسد و حضرت ابا عبدالله می فرمایند: الان ظهر است… چه تعدیلی برای حال این آقا این روزها! سپس آقای مهدی رسولی پشت تریبون می رود. همچنین ابتدا روضه و سپس رجس می خواند. اما جمعیت همچنان وارد مسجد می شود.
تلاشم برای ورود به شبستان بی نتیجه می ماند و در میان جمعیت سرگردان می شوم تا جایی برای نشستن و دعا پیدا کنم. با نزدیک شدن به ظهر، آفتاب گرمتر می شود، اما نسیم خنکی می وزد و روح نیروهای نظامی را نوازش می دهد. آب مردم استقبال می کند. هر چه می گذرد بی حوصلگی جمعیت برای شنیدن خطبه های حضرت آقا بیشتر می شود. شاعران آئینی پشت تریبون می روند و اشعاری از سید حسن عزیز می خوانند و پلاکاردهایی هم برای قاتلان نصرالله می کشند.
یکی از آنها نسبت به کفتارهای کودک کش صهیونیست هشدار می دهد: «شما سنگ شکن دارید، ما خیبر شکن داریم. » در فواصل مداحی شاعران، قاریان به تلاوت آیاتی از قرآن می پردازند.
خوانندگان آیاتی حاوی «نصرالله» را انتخاب کردند.
مردم از سراسر کشور برای اقامه نماز به امامت حضرت آقا به تهران آمدند. در مسجدی که قدم میزنی، انواع گویشها و زبانها را میشنوی. کنداکتور از اصفهانی و یزدی، تا خوزستان و شمال، از ترکی و لری تا کرد و کاشانی، در محضر حضرت آقا را به بازماندگان تسلیت می گوید.
آخرین برنامه قبل از اذان سرود حماسی میثم مطیعی است که با مضامین عالی جمعیت را به وجد می آورد.
بلافاصله پس از اذان، صدای دلنشین حضرت ماه به نمازگزاران مشتاق خوش آمد می گوید و تمام نمازخانه یکصدا به ستایش پیشوای خود می غرید…
در ورودی دولت پیاده شدم، جمعیت آنقدر شلوغ است که مردم به سختی می توانند از پله ها بالا بروند. پله برقی ها را بستند تا خدای ناکرده حادثه ای پیش نیاید مردم مراسم را درست در مترو شروع کردند. با صلوات و شعار علیه آمریکا و اسرائیل.
مردم برای سلامتی حضرت آقا صلوات می فرستند و شعار حیدر حیدر سر می دهند. در مترو خانمی را دیدم که دستش شکسته و گچ گرفته بود. بعد از شهادت حاج قاسم هم در دعای آقا شرکت کردم. دوشنبه قبل پایم را عمل کرده بودم.
وارد مصلی شدم، امروز مصلی در نگاه اول فضایی شبیه به ایام «عید فطر» دارد. این امر در گردش و تمهیدات محیطی مسجد دیده می شود، درهای مسجد در ساعت 17:30 باز می شود و اعضای خانواده به نمازخانه می روند، ایستگاه های نماز برای پذیرایی از نمازگزاران ایجاد می شود.
امروز اما تفاوت عمده ای با زمان عید وجود دارد; از این شادی پس از یک ماه روزه و بندگی و امید به قبولی و ثواب بر چهره جماعت خبری نیست، چهره مردم آمیخته ای از حالات مخالف است، از غم تا غضب; از غم از دست دادن یک عزیز منحصر به فرد که قرن ها طول می کشد تا مادر گیتی چنین افسانه ای را بازگرداند، تا خشم و نفرت دشمن کفتار، شخصیت وحشی که فقط می تواند بکشد.
از سربلندی به عملیات دفاعی و موشکی ایران که دلهای داغدارشان را تسلی داد تا ایمان به وعده الهی که پیروزی نهایی از آن ماست و دلی شاد به وجود گرانقدر رهبری که سایه مبارکش جبران همه خسارات و سرچشمه آن است. آرامش ابدی
امروز نماد دیگری وجود دارد، نماد همبستگی و اتحاد ملت و دولت ایران برای ایستادگی و حمایت از جبهه مقاومت فلسطین و حزب الله. پیام مخابره شده از مسجد تهران و دعای پیروزی خطاب به جهانیان این است که دولت و ملت ما در یک راه هستند و همیشه پیرو و گوش به فرمان است و منتظر پیامی از جانب پروردگار است تا جان خود را فدای کشورش کند. .
به جای تکبیرهای نماز عید فطر، سرودهای انقلابی از بلندگو پخش می شود و فضای مسجد را حماسه می کند. ملت چنان آواز می خوانند و شعار می دهند که انگار راهپیمایی است.
مردم با دلهای امیدوار میآیند تا نماز جمعه را با هدایت مولای فرزانه خود بخوانند. رهبری که مانند ناظری فهیم وضعیت جهان و منطقه را به دقت رصد می کند و با تحلیل درست مسیر پیش رو را ترسیم می کند.
در طول مسیر، بنرهای بزرگ مزین به تصاویر شهدای مقاومت، از حاج قاسم و ابومهدی تا شهید رئیسی، اسماعیل هنیه و نصرالله عزیز، فضا را تزئین کرده بودند.
شک ندارم که ارواح مطهر این شهدای بزرگوار امروز در مسجد حضور دارند و با این مردم انقلابی پشت سر ولی امر مسلمین جهان نماز می خوانند. اگر بارزترین خصوصیت این بزرگان اطاعت بی منت و محبت بی دریغ حضرت آقا نبود و اگر شهادت پایان راه عزیز سید علی نیست، حتماً این شاهدان شهید حضور دارند و می پیوندند. ما در نماز جمعه
در امتداد جادههای دسترسی به مسجد، نمازگزارانی که با ماشینها و موتورسیکلتها در حال حرکت بودند و پرچمهای حزبالله لبنان را به اهتزاز در میآوردند، فضایی حماسی و پرشور را در حمایت از رزمندگان خط مقدم ایجاد کردند.
از خیابان بهشتی وارد مسجد می شوم، رفت و آمد مردم آنقدر زیاد است که شبستان از همان ابتدا پر است و مردم در صحن مسجد نشسته اند و قالی پهن می کنند زن و مرد و پیر و جوان به هر شکل و صورت. . اندازه های وارد شده به مسجد خواهد بود. عکس های سید مقاومت و حاج قاسم در دستان همه نمایان است. صدای مجری مراسم در کل شنیده می شود.
او یک شاعر عرب را به مداحی دعوت می کند. شاعری مذهبی اهل بحرین است. ابتدا ذکر امام حسین علیه السلام را می خواند. این صحنه که قمر بنی هاشم به شهادت می رسد و حضرت ابا عبدالله می فرمایند: الان ظهر است… چه تعدیلی برای حال این آقا این روزها! سپس آقای مهدی رسولی پشت تریبون می رود. همچنین ابتدا روضه و سپس رجس می خواند. اما جمعیت همچنان وارد مسجد می شود.
تلاشم برای ورود به شبستان بی نتیجه می ماند و در میان جمعیت سرگردان می شوم تا جایی برای نشستن و دعا پیدا کنم. با نزدیک شدن به ظهر، آفتاب گرمتر می شود، اما نسیم خنکی می وزد و روح نیروهای نظامی را نوازش می دهد. آب مردم استقبال می کند. هر چه می گذرد بی حوصلگی جمعیت برای شنیدن خطبه های حضرت آقا بیشتر می شود. شاعران آئینی پشت تریبون می روند و اشعاری از سید حسن عزیز می خوانند و پلاکاردهایی هم برای قاتلان نصرالله می کشند.
یکی از آنها نسبت به کفتارهای کودک کش صهیونیست هشدار می دهد: «شما سنگ شکن دارید، ما خیبر شکن داریم. » در فواصل مداحی شاعران، قاریان به تلاوت آیاتی از قرآن می پردازند.
خوانندگان آیاتی حاوی «نصرالله» را انتخاب کردند.
مردم از سراسر کشور برای اقامه نماز به امامت حضرت آقا به تهران آمدند. در مسجدی که قدم میزنی، انواع گویشها و زبانها را میشنوی. کنداکتور از اصفهانی و یزدی، تا خوزستان و شمال، از ترکی و لری تا کرد و کاشانی، در محضر حضرت آقا را به بازماندگان تسلیت می گوید.
آخرین برنامه قبل از اذان سرود حماسی میثم مطیعی است که با مضامین عالی جمعیت را به وجد می آورد.
بلافاصله پس از اذان، صدای دلنشین حضرت ماه به نمازگزاران مشتاق خوش آمد می گوید و تمام نمازخانه یکصدا به ستایش پیشوای خود می غرید…